رسته‌ها
علم راهی بسوی آفریدگار جهان
امتیاز دهید
5 / 3.5
با 114 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 3.5
با 114 رای
.
سر سلسله تمام معتقدات دینی ایمان به خداست. حضرت علی (ع) می فرمایند: اول دین، آغاز دین، پایه دین و ریشه دین خداشناسی است. اما آیا ما تاکنون در رابطه با یک چنین چیز مهمی به اندازه کافی تفکر کرده ایم. توجه داشته باشید که توحید از اصول دین می باشد و در اصول دین تقلید جایز نیست و همچنین توجه داشته باشید که پیامبر(ص) فرمودند: یک ساعت تفکر از عبادت هفتاد سال بهتر و بالاتر است

راههای بسیاری وجود دارد که انسان را به خداشناسی هدایت می کند. کسی که بخواهد با برهان و دلیل به این هدف مقدس برسد می تواند به فرا خور حال خویش و به اندازه نیروی فکری خود از آن راههای گوناگون استفاده کرده و به وجود آفریدگار جهان پی ببرد. تنها چیزی که در این راه لازم است توجه، تفکر، جستجو نمودن و روحیه حقیقت یابیست.

با پیشرفت علوم، پایه های خداشناسی محکمتر می گردد و هر روز پرده ای تازه از اسرار آفرینش برداشته می شود. به قول یکی از دانشمندان (هرشل): هر قدر دائره علم وسیعتر می گردد استدلالات دندان شکن تر و قویتری برای وجود خداوند ازلی و ابدی بدست می آید، در واقع علماء زمین شناسی و ریاضی دانها و دانشمندان فلکی و طبیعی دانها دست به دست هم می دهند و کاخ علم یعنی کاخ با عظمت خدا را محکم برپاساخته اند. بدیهی است که آشنایی با کاخ علم، به ما کمک خواهد کرد تا عظمت خداوند را بیشتر درک کرده و حق بندگیش را بیشتر ادا کنیم. یکی دیگر از راههای اثبات وجود آفریدگار معجزه است. اعجاز یکی از ساده ترین راههای اثبات وجود خداوند است. قرآن که معجزه جاوید آخرین پیامبر است، می تواند راهی ساده برای اثبات وجود آفریدگار باشد، در حقیقت هر آیه از قرآن که نشان بدهد هیچ بشری نمی توانسته در ۱۴۰۰ سال پیش چنین چیزی را بگوید، به نوعی وجود خداوند را ثابت کرده است. آخرین روش اثبات وجود خداوند که در این کتاب مورد بررسی قرار می گیرد، رفتارشناسی آخرین فرستاده خداوند، حضرت محمد(ص) می باشد. در حقیقت یکی از راههای تشخیص پیامبران راستین از مدعیان دروغین نبوت، بررسی رفتار آنها می باشد. با توجه به روشن بودن ابعاد مختلف زندگی آخرین پیامبر، به بررسی رفتار پیامبر رحمت می پردازیم که به نوعی اثبات نبوت ایشان و در نتیجه اثبات وجود آفریدگار می باشد.


http://www.khodavaelm.blogfa.com/
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
114
آپلود شده توسط:
mohammadali123
mohammadali123
1389/09/07

کتاب‌های مرتبط

Space Exploration for Dummies
Space Exploration for Dummies
4.7 امتیاز
از 3 رای
A History of the Solar System-Springer
A History of the Solar System-Springer
4.8 امتیاز
از 5 رای
NASA Spaceflight -  A History of Innovation
NASA Spaceflight - A History of Innovation
4.5 امتیاز
از 6 رای
Great Astronomers: Galileo Galilei
Great Astronomers: Galileo Galilei
4.5 امتیاز
از 4 رای
رصدخانه مراغه
رصدخانه مراغه
4.7 امتیاز
از 14 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی علم راهی بسوی آفریدگار جهان

تعداد دیدگاه‌ها:
1768
از تفاوت نژادی انسان های سرخ پوست سیاه پوست زرد پوست سفید پوست که باز هرکدام نژاد های مختلفی دارند باخبر هستید؟
علت این تفاوت های نژادی چیست؟ آیا ممکن است این تنفاوت ها آنقدر زیاد شوند که گونه های مختلفی پدیدار شوند؟ همان طور که در گذشته انسان و گونه های انسان اشتقاق یافت؟

این همان تاثیرات محیط است. یعنی شرایط مختلف محیطی باعث ایجاد تغییراتی در رنگ و جثه و .... می شود. اما همه آنها انسان هستند و تا ابد انسان باقی می مانند.
آیا تا کنون شنیده اید که بگویند این انسانها فقط و فقط با این انسان ها می توانند آمیزش کنند؟
چرا این انشعاب فقط و فقط یک بار اتفاق افتاده و انسان و شامپانزه همانند جد مشترکشان دو کاره نبوده اند؟!!
http://www.nature.com/nrg/journal/v4/n1/images/nrg981-f1.jpg
در حقیقت این چیزی است که تکامل گرا های عزیز باید پاسخ بگویند؟!!! چگونه انشعاب از نیای مشترک و به قول آنها در 5.4 میلیون سال پیش اتفاق می افتد و دیگر این انشعاب اتفاق نمی افتد. بنده در سوالت قبلی این موضوع را پرسیدم که آیا نباید این انشعاب ها و جدا شدن ها به تدریج و در فواصل زمانی مختلف در شامپانزه و انسان اتفاق بیفتد!!! به این معنی که انسان و شامپانزه همانند جد مشترکشان که دوکاره (انسان ساز و شامپانزه ساز!!!) بوده ، آنها نیز دوکاره از آب در بیایند و نوع های مختلف از انسان بوجود بیاید؟!! و ما اکنون بگوئیم که این انسان ها فقط با این انساها می توانند آمیزش بکنند؟!!! (بنده هنوز مطمئن نیستم که آیا امکان آمیزش بین انسان و پسر عمویش(شامپانزه) وجود دارد یا خیر(حتی آزمایشگاهی) اگر کسی مطلبی پیدا کرد بیان کند!)
آنچه تعجب آور است این است که تکامل گراها بدون اینکه به این موضوع توجه بکنند ادعا می کنند که این اتفاق تنها و تنها یک بار اتفاق افتاده است. اما یک قانون می بایست تکرار پذیر باشد . آیا من الان می توانم منکر قانون جاذبه شوم؟ خیر .. زیرا این قانون در همه جا قابل مشاهده است و تکرار پذیر است و به اصطلاح تاریخ مصرف ندارد. اما تکامل گراها می خواهند ما قانونی را باور کنیم که فقط و فقط یک بار اتفاق افتاده و دیگر تکرار نشده است. اگر امروز گونه های مختلفی از انسان وجود داشت، می شد باور کرد که این انشعاب بارها و بارها اتفاق افتاده است. اما آیا شما جایی مطلبی پیدا کرده اید که بگوید زرد پوستان نمی توانند با سیاه پوستان امیزش کنند؟ یا سرخ پوستان آمریکایی نمی توانند با سفید پوستان آمیزش کنند؟
اولا من 1001 دليل مي توانم بياورم كه قرآن نوشته محمد (ص) نيست و فرستاده خداست ولي چون مطمئنم ذره اي تاثير مثبت روي شما نداره بنابرين وقت خود را تلف نمي كنم .
دوما اين كتاب ها رو كه معرفي كردم كه بدون آوردن دليل علمي به تمسخر پيامبر پرداخته اند من هم مثل شما مي شوم يك عالم تمام عيار .(!)
دوما بحث خدا و خلقت بحثهاي غير علمي هستند و طبيعتا نبايد در دانشگاه که محل تحصيلات علمي است جايي داشته باشد

:)):)):))
باز تكرار مي كنم يك مطلب علمي بياريد كه قرآن رو تكذيب كنه (نه فلسفه بافي) گير دادين به داروين كه يه نظريه داده و هنوز معلوم نشده كلا درسته يا نه يا اصلا دقيقا چطور بوده (تكامل كه درسته شامپانزه ها رو ميگم) اين ضرب المثل در مورد شما صدق مي كنه :
کور چيزي رو که بگيره ول نمي کنه
در آخر نظر من در مورد تكامل خداوند هيچ چيز را يكبار انجام نداده از قرآن گرفته تا خلقت جهان (!)
نظر لطف شماست:D
نظرات عمومی شما ویترین قشنگیه برای پوشاندن نظرات خصوصی که می دهید.

چرا این گونه های بینابینی از بین رفته اند؟

بسیار خودم شخصا پاسخ داده ام
اول خیلی از این گونه های بینابینی منقرض نشدند مثل ماهی ششی که بین ماهی و دوزیست هست ...
ثانیا این گونه ها بودند و مدارکشان در فسیل ها هست مثل آرکئوپوکوس (دقیق نمیدونم به فارسی چطور تایپ میشه) که بین خزنده و پرنده است
شرایط تغییر میکند و گونه های ناسازگار حذف می شوند روزگاری دوزیستان غالب بودند چون در دوره ای قدرتمند بودند هم در آب و هم در خشکی اما شرایط تغییر کرد
روزگاری قاره ها به هم چسبیده و زمین گرم تر بود و بهشت خزندگان بود اما الان شرایط تغییر کرده
گاهی برخی گروه ها باعث انقراض برخی گروه ها می شوند مثلا در عصر کنونی انسان باعث انقراض خیلی از گونه ها شده یا گونه های مهاجم به یک منطقه گونه های اندمیک (بومی) منطقه را نابود می کنند مثل موش قهوه ای در جزایر اطلس که نسل چندین پرنده را منقرش کرد یا برخی گون ها مثل خرگوش و گرگ و... که در استرالیا باعث انقراض شدند یا در دریای مازنداران که گونه ای مهاجم گونه های بومی را تهدید می کند و صدها دلیل برای انقراض دیگر این یک دلیل زیستی بود دلایل جغرافیایی و .... هم هستند
دوست دیگری هم مثال خرچنگ نعل اسبی را زد که به فسیل زنده معرف هست و خودم موجودات اعماق اقیانونس را نام بردم که تغییرات کمی کرده اند گونه های بینابینی زیاد هستند در حشرات بیشر گونه های وسط قابل دید هستند
از منظر دینی در مورد چگونگی ایجاد حیات در مورد جانداران، صحبتی نمی شود. یعنی مشخص نیست که آیا این خلقت به صورت تدریجی بوده و یا بصورت آنی... دقت کنید که می گویم خلقت تدریجی ...

هر دینی چیزی گفته دین ابراهیمی می گوید شش روز و روز ششم خدا استراحت کرد
اما در مورد انسان این خلقت به نوعی متفاوت با سایر جانداران است و حتی در مکان دیگر این اتفاق و خلق شدن انجام می شود و انسان از آن مکان به زمین منتقل می شود البته تعدادی از افراد مذهبی به سمبلیک بودن داستان خلقت اعتقاد دارند ولی من سمبلیک بودن آن را قبول ندارم.

اسناد علمی شما چیست؟ از کجا می دانید انسان منتقل شده؟ از کجا منتقل شده؟ وجود مکان اول را اثبات کنید؟
چرا انسان با جنس های دیگر مثل شامپانزه و گوریل و ... شباهت دارد
آیا می دانید انسان و شامپانزده بیش از 96 درصد اشتراک ژنتیکی دارند؟ و این چند ژن در طول میلیون ها سال تفاوت کرده؟
آیا می دانید انسان گونه های مختلفی دارد که در حال حاظر فقط یکی زنده مانده؟ مثل انسان نئآندرتال (نمیدونم به فارسی چطور می نویسند)
آیا از بقایای برخی موجودات اجداد انسان مثل لوسی خبر دارید؟
از تفاوت نژادی انسان های سرخ پوست سیاه پوست زرد پوست سفید پوست که باز هرکدام نژاد های مختلفی دارند باخبر هستید؟
علت این تفاوت های نژادی چیست؟ آیا ممکن است این تنفاوت ها آنقدر زیاد شوند که گونه های مختلفی پدیدار شوند؟ همان طور که در گذشته انسان و گونه های انسان اشتقاق یافت؟
mwseaia

کاربر گرامی به خاطر نظرهای ارزشمندی که گذاشته اید از شما تشکر میکنم
متاسفانه به دلیل spam گذاری برخی دوستان این نظرات به صفحه های قبل رفته است
زیاد از مغز استفاده کنید، با عشق مسیح را درک کنید. در نوحه خوانی های شیعیان شنیدم که خطاب به امام حسین میگفت "سر از تنم جدا کنی، چون و چرا نمیکنم". اینگونه جلوه میکنند که هرکس نادان تر و گوسفند تر است انسان والاتر و برتری است

کاملا درست هست و در اغلب دین ها هست
مثلا در ادیان ابراهیمی ماجرای قربانی کردن اسماعیل را داریم که ابراهیم بدون چون و چرا می خواست سر بچه خود را ببرد
به قول یکی از دوستان حکمتش را خدا می داند تو انجام ده
یا هنگامی که اسماعیل زن خود را طلاق داد چون پدرش گفته بود گلیم در خانه را عوض کن (منظور زنت چون بهانه گیر است) و اسماعیل بی چون و چرا قبول کرد در حالی که خود پیغمبران یهودی صدها زن داشتند مثل داوود و سلیمان
و تورات بی پرده می گوید داود مردی را به جنگ فرستاد تا زنش را تساحب کند یا موسی زنش را به فرعون عرضه کرد یا یعقوب با دو خواهر و کنیزشان ازدواج کرد یا قربانی حیوانات و آتش زدن پیکر آنها و....
در ریاضی
اگر a*b=c باشد و d*f=c باشد میتوان نتیجه گرفت a*b=d*f اما در بحث های متافیزیکی یک بام و دو هوا داریم و پر از تناقض
تمام مواد و عناصر موجود در کل زمین رو به شما می دهم و شما باهاش یک گیاه بسازید و از مطالب کتاب درسی پیش دانشگاهیتون هم استفاده بکنید.

تمام مولکول های موجود در گیاه از همین جهان است کافی است یک بذر در خاک بکاری و شرایط مناسب را محیا کنی گیاه در اختیار توست
قبلا طبیعت گیاهان را بر اساس شرایط موجود به وجود آورده است از حالت های ابتدایی مثل تک سلولی های فتوسنتز کننده تا اگلنا و تا جلبک های ساده و خزه ها و سرخس ها و گیاهان ابتدایی باز دانه تا کاج و بعد گیاهان گلدار و نهان دانه این روندی بوده که طبیعت بر اساس جهش و انتخاب طبیعی صد ها میلیون سال طی کرده است
البته همه مواد موجود در زمین و البته با در نظر گرفتن شرایط زمین در آن موقع : یعنی نبود " لایه ازون" و در نتیجه گذر امواج ماورائ بنفش و .....

آن زمان موجودات امروزی وجود نداشت اند در آتجا جو زمین احیا بود ولی الان اکسید هست

گوبلز : دروغ هر قدر بزرگتر باشد ، باور آن برای توده‌های مردم راحت‌تر است .

مثل طوفان نوح و فرعون و موسی و یوسف و زلیخا و یونس و ماهی و آدم و حوا و گل و جن ساخته شده از آتش و...
دوستان اگه از اول بحث هارو دنبال کردن می دونند که نیازی به ادامه این بحث نیست/حالا بازم سوالای دانشگاه آزادی بپرسید

کاملا درست است من هم در این کتاب و هم در کتاب فرگشت و ژنتیک و هم کتاب انسان و عقاید داروین و هم نسل شامپانزه و انسان و... با ایشان بحث کرده ایم اما همان سوالات پراکنده را تکرار می کنند
دانشمندان قبلا به جهان ثابت اعتقاد داشتند و البته در آن زمان تعداد زیادی از دانشمندان به این نظریه باور داشتند اما اکنون خلاف آن ثابت شده است.

قبلا به نظریه ارسطو و خلق خود به خود از خاک و هوا و عهد عتیق اعتقاد داشتند الان تغییر کرده است
دارای تعییراتی می شود ... به هیچ وجه نام این را نمی توان تکامل گذاشت و بیشتر نوعی ادپشن شدن با شرایط است

تعریف تکامل و انتخاب طبیعی به نوعی همین است البته واژه انگلیسی آن اشتباه به تکامل ترجمه شده
مستند نظریه داروین با زیر نویس فارسی را ببینید .
در این مستند که در آمریکا ساخته شده نشان میدهد که معتقدین بهخدا و منکرین نظریه داروین از تدریس و شغل خود محروم میشوند و هیچ دانشمندی حق ندارد خلقت و تکامل را به هوش برتر (خدا ) نسبت دهد. میتوانید متن لینک
اما اشتباه از همین جا شروع می شود و عده ای با دیدن این تغییرات ، نتیجه می گیرند که امکان جمع شدن این تغییرات و ایجاد گونه جدید وجود دارد. که دو حالت وجود دارد: یکی اینکه این تغییرات به صورت پیوسته و بسیار کوچک : یک گونه را به گونه دیگر تبدیل می کند و لذا در این حالت گونه های بینابینی باید در طبیعت وجود داشته باشد و مهمترین سوال این است که چرا این گونه های بینابینی از بین رفته اند؟

خب ، من به این شکل برداشت کردم که شما به ارث رسیدن صفات اکتسابی را قبول ندارید . درست است ؟ اگر همین طور است ، لطفا دلیل رد این موضوع را هم بگویید .
میشه به من بگی شما دیدگاهت نسبت به حیات چیه و چه نظریه و باوری راجع به پیدایش حیات داری?

بنده در کامنت های مختلف نظرم رو بیان کرده ام. همانطور که قبلا گفتم: میکرو- تکامل که البته به نظر من بهتر است که بگوئیم تغییرات- میکرونی چیزی است که مورد قبول می باشد. و کسی نمی تواند منکر آن بشود. یعنی یک پرنده متناسب با شرایط محیطی و وراثت و تغذیه و... دارای تعییراتی می شود ... به هیچ وجه نام این را نمی توان تکامل گذاشت و بیشتر نوعی ادپشن شدن با شرایط است. اما چرا چنین تغییراتی قابل قبول است: چون به وضوح در طبیعت قابل مشاهده است. و تکرار پذیر است. اما اشتباه از همین جا شروع می شود و عده ای با دیدن این تغییرات ، نتیجه می گیرند که امکان جمع شدن این تغییرات و ایجاد گونه جدید وجود دارد. که دو حالت وجود دارد: یکی اینکه این تغییرات به صورت پیوسته و بسیار کوچک : یک گونه را به گونه دیگر تبدیل می کند و لذا در این حالت گونه های بینابینی باید در طبیعت وجود داشته باشد و مهمترین سوال این است که چرا این گونه های بینابینی از بین رفته اند؟ و در حقیقت چرا این گونه های بینابینی قابل مشاهده نیستند و حالت دیگر این است که یک گونه با یک جهش و به طور ناپیوسته به گونه دیگر تبدیل شده است و چون این اختلاف بسیار زیاد است امکان اینکه این اتفاق و جهش کنترل نشده بوجود بیاید غیر ممکن است. یعنی بر این اساس می بایست یک هوش ایجاد کننده این جهش ها از یک گونه به گونه دیگر باشد.
از منظر دینی در مورد چگونگی ایجاد حیات در مورد جانداران، صحبتی نمی شود. یعنی مشخص نیست که آیا این خلقت به صورت تدریجی بوده و یا بصورت آنی... دقت کنید که می گویم خلقت تدریجی ... اما در مورد انسان این خلقت به نوعی متفاوت با سایر جانداران است و حتی در مکان دیگر این اتفاق و خلق شدن انجام می شود و انسان از آن مکان به زمین منتقل می شود البته تعدادی از افراد مذهبی به سمبلیک بودن داستان خلقت اعتقاد دارند ولی من سمبلیک بودن آن را قبول ندارم. در حقیقت این ما هستیم که به علت جهل خود امکان بودن در جهان دیگر و انتقال به این جهان را ناممکن می بینیم ... ولی این موضوع امکان پذیر است.
علم راهی بسوی آفریدگار جهان
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک