:.:.:.:.
لینک فایل صوتی ربنا که سال قبل همین جا گذاشته بودم ، منقضی شده نسخه کامل و با کیفیت بالای این شاهکار زیبا رو می تونین « از ایـنـجـا دانـلـود کـنیـن »
اگه در این ماه مبارک دلتون لرزید و خدا رو احساس کردین ، یادی هم از ما بکنید !!
:.:.:.:.
با ربنای استاد شجریان و با اذان جناب مؤذن زادهٔ اردبیلی،روح ها از بدن به گستردگی هستی بال میگشایند تا این شور وشعف را به همهٔ هستی هدیه دهند.
چون این لطافت صدا و امواج زمینی نیست ، انعکاسی از وصل «نای »بنده به لب آن هستی بخش زیبا ست،
جز به خلوص وایمان و صبر بدست نمی آید.
و بی همتا ومنحصربفرد است وتکراری ندارد.
بقول مولانای شریف
تو سَرِ «نای»منی ،بی لب من ناله مکن
تا چو چنگت ،ننوازم ز نوا،هیچ مگو.
اما اگر نواختمت،زیبا وخوش نوا وخوش آهنگ و...........لطیف می نوازمت ای بندهٔ من،
[توضیح عظیمی]: تلویزیون ربّنای استاد شجریان را پخش میکند ...
[البته چند سالی است پخش این شاهکار از صدا و سیما ممنوع شده و این مطلب مربوط به سالهای گذشته است] . سایه از همان ربّنای اول منقلب میشود ... به خود میپیچد... اشک از چشمش میجوشد . بیتاب شده است ...
آرامتر که میشود با چشم و چهرهای سرخ و صدایی که هنوز هیجان دل بیقرارش را بازتاب میدهد، میگوید:
[سایه]: این یه کاریه که میتونی دست بگیری و ببری به تمام کشورهای عربی و با افتخار بگی اگه میتونین مثل این بخونین ...
این کار نظیر نداره آقای عظیمی! شاهکار بزرگِ شجریانه . هیچکس نمیتونه اینطور بخونه... هیچکس.
- حتی خود استاد شجریان؟
حتی خود شجریان... خیلی کار عجیبیه. خیلی عجیبه... رفته تو استودیو که به بچهها بگه اینطوری بخونین. ضبط کردن و شده این ربّنا ...
شجریان نوار اصلی این ربّنا رو به من داد که دیگه ندارمش. من اول نمیدونستم این چیه. وقتی شنیدم حیرت کردم. هیچکس نمیتونه اینو بخونه ...
چه صدای حیرتآوری! اصلاً یه صدای زمینی نیست... (سرش را تکان میدهد)... شاهکاره، چه حالت و التماسی تو این ربّناها هست ( به گریه میافتد )
فقط صدا نیست، یک نوازشی توش هست؛ انگار داره با خدا معاشقه میکنه، همۀ نیازهای بشری تو این صدا هست ... »
( کتاب پیر پرنیان اندیش - در صحبت سایه ص 465 )
:.:.:.:.:.
وبسایت ربـّنا - www.rabanaa.com دانلود فایل کامل ربنا
برای 74 سالگی مرغ خوش آواز ایران صدای تو خوب است.*
روی یکی از وی اچ اس ها مراسمی به یادگار ضبط شده. بودند از شیرین عبادی و عطا مهاجرانی، فخرالدینی و ترقی، علیزاده و ذوالفنون. به بزرگداشت شاعر کوچه های شب های مهتابی ، مشیری. علیزاده ساز زد و دیگر بعد از او توان شنیدن صدای ساز کسی دیگر نماند. عبادی از شمشیر و انسانیت و کشتن گفت. شجر آمد و خواند؛ خواند که : آه باران ! ای امید جان بیداران ، بر پلیدی ها -که عمری است در گرداب آن غرقیم- آیا چیره خواهی شد؟
و هر باران با او می خوانم از کویر و از بوی باران از سیاهی و غرقه ایام.
صدای تو خوب است سیاووشا! بخوان از دیاری که خاک مهربانی بود و سعادتی در میان افکنده .
بخوان خسروا! بخوان و جامی می مان ده از آن چشمه نوشین. سیاووشی که به کیخسروی ملک آواز رسیده ای.
.
* صدا کن مرا، عنوانی وام گرفته از سپهری است صدای تو خوب است
صدای تو سبزینه آن گیاه عجیبی است
که در انتهای صمیمیت حزن می روید
در ابعاد این عصر خاموش
من از طعم تصنیف درمتن ادراک یک کوچه تنهاترم
...
بیا زندگی را بدزدیم آن وقت
میان دو دیدار قسمت کنیم
...
من از سطح سیمانی قرن می ترسم
بیا تا نترسم من از شهرهایی که خاک سیاشان چراگاه جرثقیل است
...
حکایت کن از بمبهایی که من خواب بودم و افتاد
حکایت کن از گونه هایی که من خواب بودم و تر شد
بگو چند مرغابی از روی دریا پریدند
در آن گیر و داری که چرخ زره پوش از روی رویای کودک گذر داشت
...
چه علمی به موسیقی مثبت بوی باروت پی برد
...
در دل و جان خانه کردی عاقبت؛
هر دو را دیوانه کردی عاقبت.
آمدی کاتش در این عالم زنی؛
وانگشتی تا نکردی عاقبت.
ای ز عشقت عالمی ویران شده؛
قصد این ویرانه کردی عاقبت.
من تو را مشغول میکردم دلا،
یاد آن افسانه کردی عاقبت.
عشق را بیخویش بردی در حرم،
عقل را بیگانه کردی عاقبت.
لینک دانلود کاست انتظار
http://www.mediafire.com/?yqcqh9npc5l2cip
امروز بهای هیزم و عود یکی است در نزد خسان خلیل و نمرود یکی است
در پبش کسانی که در این بازارند آواز خر و نغمه داوود یکی است
با آرزوی سلامتی و عزت روز افزون استاد
یادم نبود اینجا کتابناکه با فاصله نوشته بودم!!!
یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتم
در میان لاله و گل آشیانی داشتم
گرد آن شمع طرب می سوختم پروانه وار
پای آن سرو روان اشک روانی داشتم
آتشم بر جان ولی از شکوه لب خاموش بود
عشق را از اشک حسرت ترجمانی داشتم
چون سرشک از شوق بودم خاکبوس درگهی
چون غبار از شکر سر بر آستانی داشتم
در خزان با سرو و نسرینم بهاری تازه بود
در زمین با ماه و پروین آسمانی داشتم
درد بی عشقی ز جانم برده طاقت ورنه من
داشتم آرام تا آرام جانی داشتم
بلبل طبعم رهی باشد ز تنهایی خموش
نغمه ها بودی مرا تا همزبانی داشتم
یـاد ایامـــــــی که در گلشن فغانی داشتم در میان لاله و گل آشیانی داشتم
گرد آن شمـع طرب می سـوختم پـروانه وار پای آن سرو روان اشک روانی داشتم
آتشم بر جان ولی از شکوه لب خـاموش بود عشق را از اشک حسرت ترجمانی داشتم
چون سرشک از شوق بودم خاکبوس درگهی چون غبار از شکر سر بر آستانی داشتم
در خزان با سـرو و نسـرینم بـهاری تـازه بود در زمین با ماه و پروین آسمانی داشتم
درد بی عشقی ز جانم برده طـاقت ورنـه من داشتم آرام تا آرام جانی داشتم
بلـبل طبعم رهی باش«د ز تنـهایی خـمـوش نغمه ها بودی مرا تا همزبانی داشتم
دیدگاههای کتاب الکترونیکی نغمه های محمدرضا شجریان
لینک فایل صوتی ربنا که سال قبل همین جا گذاشته بودم ، منقضی شده
نسخه کامل و با کیفیت بالای این شاهکار زیبا رو می تونین « از ایـنـجـا دانـلـود کـنیـن »
اگه در این ماه مبارک دلتون لرزید و خدا رو احساس کردین ، یادی هم از ما بکنید !!
:.:.:.:.
صدای تو را
رنگ و بوی صدای تو را دوست دارم
صدای تو ، اندوه خیام را دارد
رنگ و بوی صدای تو را
دوست دارم ...
چون این لطافت صدا و امواج زمینی نیست ، انعکاسی از وصل «نای »بنده به لب آن هستی بخش زیبا ست،
جز به خلوص وایمان و صبر بدست نمی آید.
و بی همتا ومنحصربفرد است وتکراری ندارد.
بقول مولانای شریف
تو سَرِ «نای»منی ،بی لب من ناله مکن
تا چو چنگت ،ننوازم ز نوا،هیچ مگو.
اما اگر نواختمت،زیبا وخوش نوا وخوش آهنگ و...........لطیف می نوازمت ای بندهٔ من،
[توضیح عظیمی]: تلویزیون ربّنای استاد شجریان را پخش میکند ...
[البته چند سالی است پخش این شاهکار از صدا و سیما ممنوع شده و این مطلب مربوط به سالهای گذشته است] .
سایه از همان ربّنای اول منقلب میشود ... به خود میپیچد... اشک از چشمش میجوشد . بیتاب شده است ...
آرامتر که میشود با چشم و چهرهای سرخ و صدایی که هنوز هیجان دل بیقرارش را بازتاب میدهد، میگوید:
[سایه]: این یه کاریه که میتونی دست بگیری و ببری به تمام کشورهای عربی و با افتخار بگی اگه میتونین مثل این بخونین ...
این کار نظیر نداره آقای عظیمی! شاهکار بزرگِ شجریانه . هیچکس نمیتونه اینطور بخونه... هیچکس.
- حتی خود استاد شجریان؟
حتی خود شجریان... خیلی کار عجیبیه. خیلی عجیبه... رفته تو استودیو که به بچهها بگه اینطوری بخونین. ضبط کردن و شده این ربّنا ...
شجریان نوار اصلی این ربّنا رو به من داد که دیگه ندارمش. من اول نمیدونستم این چیه. وقتی شنیدم حیرت کردم. هیچکس نمیتونه اینو بخونه ...
چه صدای حیرتآوری! اصلاً یه صدای زمینی نیست... (سرش را تکان میدهد)... شاهکاره، چه حالت و التماسی تو این ربّناها هست ( به گریه میافتد )
فقط صدا نیست، یک نوازشی توش هست؛ انگار داره با خدا معاشقه میکنه، همۀ نیازهای بشری تو این صدا هست ... »
( کتاب پیر پرنیان اندیش - در صحبت سایه ص 465 )
:.:.:.:.:.
وبسایت ربـّنا - www.rabanaa.com
دانلود فایل کامل ربنا
صدای تو خوب است.*
روی یکی از وی اچ اس ها مراسمی به یادگار ضبط شده. بودند از شیرین عبادی و عطا مهاجرانی، فخرالدینی و ترقی، علیزاده و ذوالفنون. به بزرگداشت شاعر کوچه های شب های مهتابی ، مشیری. علیزاده ساز زد و دیگر بعد از او توان شنیدن صدای ساز کسی دیگر نماند. عبادی از شمشیر و انسانیت و کشتن گفت. شجر آمد و خواند؛ خواند که : آه باران ! ای امید جان بیداران ، بر پلیدی ها -که عمری است در گرداب آن غرقیم- آیا چیره خواهی شد؟
و هر باران با او می خوانم از کویر و از بوی باران از سیاهی و غرقه ایام.
صدای تو خوب است سیاووشا! بخوان از دیاری که خاک مهربانی بود و سعادتی در میان افکنده .
بخوان خسروا! بخوان و جامی می مان ده از آن چشمه نوشین.
سیاووشی که به کیخسروی ملک آواز رسیده ای.
.
* صدا کن مرا، عنوانی وام گرفته از سپهری است
صدای تو خوب است
صدای تو سبزینه آن گیاه عجیبی است
که در انتهای صمیمیت حزن می روید
در ابعاد این عصر خاموش
من از طعم تصنیف درمتن ادراک یک کوچه تنهاترم
...
بیا زندگی را بدزدیم آن وقت
میان دو دیدار قسمت کنیم
...
من از سطح سیمانی قرن می ترسم
بیا تا نترسم من از شهرهایی که خاک سیاشان چراگاه جرثقیل است
...
حکایت کن از بمبهایی که من خواب بودم و افتاد
حکایت کن از گونه هایی که من خواب بودم و تر شد
بگو چند مرغابی از روی دریا پریدند
در آن گیر و داری که چرخ زره پوش از روی رویای کودک گذر داشت
...
چه علمی به موسیقی مثبت بوی باروت پی برد
...
در دل و جان خانه کردی عاقبت؛
هر دو را دیوانه کردی عاقبت.
آمدی کاتش در این عالم زنی؛
وانگشتی تا نکردی عاقبت.
ای ز عشقت عالمی ویران شده؛
قصد این ویرانه کردی عاقبت.
من تو را مشغول میکردم دلا،
یاد آن افسانه کردی عاقبت.
عشق را بیخویش بردی در حرم،
عقل را بیگانه کردی عاقبت.
لینک دانلود کاست انتظار
http://www.mediafire.com/?yqcqh9npc5l2cip
در پبش کسانی که در این بازارند آواز خر و نغمه داوود یکی است
با آرزوی سلامتی و عزت روز افزون استاد
یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتم
در میان لاله و گل آشیانی داشتم
گرد آن شمع طرب می سوختم پروانه وار
پای آن سرو روان اشک روانی داشتم
آتشم بر جان ولی از شکوه لب خاموش بود
عشق را از اشک حسرت ترجمانی داشتم
چون سرشک از شوق بودم خاکبوس درگهی
چون غبار از شکر سر بر آستانی داشتم
در خزان با سرو و نسرینم بهاری تازه بود
در زمین با ماه و پروین آسمانی داشتم
درد بی عشقی ز جانم برده طاقت ورنه من
داشتم آرام تا آرام جانی داشتم
بلبل طبعم رهی باشد ز تنهایی خموش
نغمه ها بودی مرا تا همزبانی داشتم
گرد آن شمـع طرب می سـوختم پـروانه وار پای آن سرو روان اشک روانی داشتم
آتشم بر جان ولی از شکوه لب خـاموش بود عشق را از اشک حسرت ترجمانی داشتم
چون سرشک از شوق بودم خاکبوس درگهی چون غبار از شکر سر بر آستانی داشتم
در خزان با سـرو و نسـرینم بـهاری تـازه بود در زمین با ماه و پروین آسمانی داشتم
درد بی عشقی ز جانم برده طـاقت ورنـه من داشتم آرام تا آرام جانی داشتم
بلـبل طبعم رهی باش«د ز تنـهایی خـمـوش نغمه ها بودی مرا تا همزبانی داشتم
هم صداش و هم شجاعت و مردمی بودنش قابل تحسین