رسته‌ها
تورات
امتیاز دهید
5 / 4.3
با 311 رای
امتیاز دهید
5 / 4.3
با 311 رای
تورات به زبان فارسی
تَورات /تؤرات/ (به عبری: תּוֹרָה)؛ نامی است عبری که به پراهمیت‌ترین نوشتار یهود داده شده و به باور آنان به‌وسیله یهوه (خداوند) به موسی وحی شده‌است. تورات اولین بخش از کتاب «تنخ» بوده و مشتمل بر پنج کتاب می‌باشد. به همین خاطر، گاه «اسفار پنج‌گانه» و «کتب پنجگانه موسی» نیز خوانده می‌شود.

این پنج کتاب، به این نام‌ها معروفند:

برشیت בראשית (پیدایش)
شموت שמות (خروج)
وییقرا ויקרא (لاویان)
بمدیبار במדבר (اعداد)
دواریم דברים (تثنیه)
تورات | کتب انبیاء | کتوبیم
اسفار تورات
پیدایش
خروج
لاویان
اعداد
تثنیه
یهودیان و همچنین مسیحیان و سامری‌ها در طول دورانها، بسیار به تورات حرمت نهاده‌اند. «کتاب مقدس» مسیحیان، کتاب یهود را با اختلافاتی چند با نام «عهد عتیق»، در خود دارد.

عناوین کتاب عبری از پنج کلمه اول متون مربوطه اخذ شده‌است با این وجود عنوان عبری اعداد از پنجمین کلمه متن مربوطه گرفته شده‌است. تورات به سه دوران تغییر رابطه بین خداوند و مردم اشاره دارد:

یازده فصل اول کتاب پیدایش به «پیدایش» و نظم جهان و تاریخچه ارتباط اولیه بین خداوند و مردم اشاره دارد.

سی و نه فصل بعدی کتاب به عهد خداوند با اجداد عبری، ابراهیم، اسحاق، یعقوب (که به او اسرائیل هم می‌گویند) و فرزندان یعقوب - بنی‌اسرائیل - مخصوصا یوسف اشاره دارد. در این فصل‌ها به فرمان خداوند به ابراهیم مبنی بر ترک خانواده و زادگاهش شهر اور و مراجعت وی به سرزمین کنعان و همچنین نحوه مهاجرت بنی‌اسرائیل به مصر اشاره شده‌است.

چهار کتاب دیگر تورات به داستان موسی اشاره دارند که صدها سال پس از ابراهیم زندگی می‌کرد. داستان وی در کنار داستان آزادی قوم بنی‌اسرائیل از بردگی در مصر و عهد مجدد آنان با خداوند در کوه سینا و همچنین سرگردانی آنها در صحرا تا زمان ورود نسلی جدید به سرزمین کنعان اشاره دارد. تورات با مرگ موسی پایان می‌یابد.

تورات شامل ۶۱۳ فرمان از جانب خداوند است که این فرمان‌ها به «میتس وات» معروف‌اند و از زمان بردگی در سرزمین مصر تا زمان آزادی در سرزمین کنعان به صورت وحی بر پیامبران نازل شده‌اند. این فرامین پایه قانون مذهبی یهودیان (هلاخاء) را تشکیل می‌دهد. تورات از ۵۴ بخش تشکیل شده که به ترتیب در آیین عبادت یهودیان قرائت می‌شود و از ابتدای کتاب پیدایش تا انتهای کتاب تثنیه را در بر می‌گیرد. این قرائت در پایان بخش سکوت مجدداً آغاز می‌گردد که این بخش را «تورات سیمکات» می‌نامند.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
869
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
faez_er
faez_er
1389/08/18

کتاب‌های مرتبط

درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی تورات

تعداد دیدگاه‌ها:
171
بخوانید و بیاموزید.
محافل آکادمیک ایرانی داعش و طلبان را تفاوت دو دیدگاه سلفی عربی و دیدگاه اسلام دیوبندی حنفی می دانند. مکتب دیو بندی متعلق به پاکستان است و ریشه اسلام سلفی در مصر و تعالیم محمد عبده و سید جمال است. که به نوعی در تضاد با آموزش های عبدالوهاب است.
تفاوت داعش با طالبان: طالبان از سنت های دئوبندی که با سنت های پشتون در آمیخته اند متاثر است. دئوبندیسم نگرشی اساسا فرهنگی بود که در پاسخ به رشد سکولاریزم، گسترش نگرش صوفیانه، تاثیر رو به افزایش هندویسم بر مسلمانان، و نیز شکست جنبش های اسلامی در مقابله با اشغالگری انگلیس در سالهای 1850 در هند رشد کرد. دئوبندی‌ها شبکه گسترده‌ای از مدارس دینی در تمام شبه قاره هند دارند، ایدئولوژی سیاسی داعش سلفیت است. سلفیت بطور کلی یک نگرش سنی است ولی جزء هیچ کدام از مذاهب چهار گانه سنی یعنی حنفی، شافعی، مالکی و حنبلی نیست. سلفی‌ها خود را غیرمقلد می‌دانند و معتقدند که برای درک درست از اسلام باید مستقیما به قرآن و حدیث مراجعه کرد. از نظر استراتژی سیاسی گرچه طالبان به دنبال تشکیل دولت اسلامی است، اما دید روشن و مدونی درباره نوع دولتی که می‌خواهد در جهان مدرن ایجاد کند، ندارد. طالبان از این جهت که سیاسی‌اند با نیروهای اسلامی سنتی و یا بنیادگرا متفاوتند و از این جهت که درک روشنی از دولت ندارند از اسلام‌گرایان متفاوتند. متن لینک
آیا داعش جای طالبان را می گیرد؟ طالبان و داعش از دو مکتب فقهی متفاوت عربی خاورمیانه ای و شبه قاره ای هند پیروی می کنند که هر چند در امر خلافت و روش محقق ساختن آن یعنی جهاد شباهت هایی دارند اما در عین حال در مفاهیم و واژه های بنیادین نظیر تکفیر، جهاد و کافر تفاوت برداشت دارند. طالبان حنفی مذهب مصداق کفر و ضرورت جهاد را مطلقا در ارتباط با خارج از دنیای اسلام تصور می کنند و به همین دلیل به لحاظ فقهی نمی توانند فرد مسلمانی را تا زمانی که به صورت لفظی شهادتین را ادا می کند کافر به حساب بیاورند. اما داعش معنای گسترده ای از کفر دارد و هر کسی را که در خط فکری نباشد کافر تلقی می کند و جهاد علیه او را نیز واجب شرعی می داند و مهدورالدم به حساب می آورد. /دپیلماسی ایرانی متن لینک
به گزارش ایرنا، «الکسی ماکارکین» معاون مرکز فناوری های سیاسی روسیه ا گفت: سعودی ها نمی خواهند افراط گرایان سنی مذهب پیشرفت زیادی داشته باشند زیرا این نیروها امنیت عربستان و پادشاهی خاندان آل سعود را تهدید می کنند و نسبت آن هیچ علاقه ای ندارند. متن لینک
عبدالفتاح السیسی رئیس جمهور مصر: من به آمریکا و اروپا در مورد فراهم کردن هر نوع کمک به داعش هشدار داده بودم و به این کشورها گفته بودم که آنها از سوریه بیرون می آیند تا عراق و سپس اردن و بعد عربستان سعودی را هدف قرار دهند.
Behruz67 به گمان من شما که اهل سرچ در اینترنت هستید قطعا در منابع سعودی و داعشی مطالب بیشتری پیدا می کنید. از جمله بنگرید به خبرگذاری اعماق فارسی که در توجیح جهاد با آل سلول (آل سعود) است و در ذیل آن مطالب سایت شریط الاسلام یا نوار اسلام در رد ادعای خلافت. همچنین کتاب حقایق درباره دوله اسلامی. و دلایل اعدام شویر آل زهرانی.
یا در عرصه‌ی سیاست بسیار خام هستید و یا خود را به آن راه می‌زنید تا نقش عربستان سعودی در تجهیز و پشتیبانی مالی و فنی تروریست‌های اسلامی را انکار کنید. این توضیحات آبکی شما هم کمکی به موضوع نمی‌کند چون جناح‌های داخلی طالبان هم همدیگر را می‌کشند و سر می‌برند. چون ظاهرا با جستجوی اینترنتی میانه‌ای ندارید سعی کردم دو مطلب کوتاه از مجلات معتبر در ارتباط با نقش سعودی‌ها برای‌تان پیدا کنم

طالبان جناح داخلی ندارد. طالبان و داعش دو جماعت مجزا از هم هستند. از باقی اطلاعات روزنامه ای شما سپاسگذارم.
اکنون بخوانید و یاد بگیرید.
داعش یک جنبش از نوع "نسل دوم حکومت اسلامی" است: این گروه به جای اینکه به فعالیت‌های خود حضرت محمد (ص) توجه کند از فعالیت‌های دو خلیفه اول الگوبرداری می‌کند و این گروه شدیدا ادعای سعودی‌ها را درباره داشتن حق حاکمیت در جهان اسلام رد می‌کند.
حتی اکنون مشخص است که نخبگان حاکم عربستان سعودی دچار دو دستگی شده‌اند. برخی مبارزه داعش علیه دولت‌های شیعی را تایید کرده و آن را جنگ بین شیعه و سنی می‌دانند؛ جنگی که طی آن یک دولت سنی جدید در قلب جایی که سنی‌ها آن را میراث تاریخی خود می‌دانند (عراق)، شکل می‌گیرد و با ایدئولوژی متعصبانه سلفی داعش اداره می‌شود.اما سایر سعودی‌ها نسبت به داعش بیمناک‌ترند و تاریخ شورش اخوانی‌های وهابی علیه عبدالعزیز را یادآور می‌شوند؛ شورشی که نزدیک بود وهابیت و آل‌سعود را در اواخر دهه 1920 میلادی متلاشی کند.هم‌زمان با اینکه پادشاهی سعودی در دوران نفت به نهادی متکبرتر تبدیل شد، گرایش‌ها به پیام اخوانی‌ها زمینه بروز پیدا کرد."دیدگاه اخوانی" حمایت بسیاری از زنان و مردان و شیوخ برجسته را داشت و هنوز هم دارد. اسامه بن لادن دقیقا از جمله آخرین نمایندگان این دیدگاه اخوانی‌هاست.
در اینجا هیچ چیزی نیست که وهابیت را از داعش جدا کند؛ شکاف بین آن‌ها بعدا و زمانی مشخص می‌شود که دکترین وهابیت - "یک حاکمیت، یک حاکم، یک مسجد"- مطرح می‌شود. این‌ها سه اصلی هستند که می‌توان آنها را کاملا با پادشاه عربستان انطباق داد؛ فردی که حاکمیت مطلق وهابیت رسمی را بر عهده دارد و بر "مسجد" (مسجد الحرام) مدیریت می‌کند. این همان شکاف است. داعش این سه رکن را که حاکمیت سنی بر آن‌ها متکی است، رد می‌کند و این چیزی است که گروه داعش را با وجود سایر هماهنگی‌ها و پیروی‌ها از وهابیت، به یک تهدید جدی علیه عرسبتان سعودی تبدیل می‌کند. منبع: متن لینک
سازمان القاعده به صورت گسترده در دهه 1990 فعالیت های خود را توسعه داده و سرنگونی پادشاهی عربستان سعودی را یکی از اهداف خویش اعلام نمودند. اعضای این سازمان بر این اعتقادند که باید برای سرنگونی نظام پادشاهی عربستان و بیرون راندن کافران از بلاد مسلمین جهاد کرد. اما از آنجام یک حمله تمام عیار امکان پذیر نیست باید از طریق ضربه های مقطعی یعنی مبارزه و حمله به مراکز حساس و عملیات نامتقارن علیه این رژیم اقدام کرد. / فصلنامه سیاست خارجی / منطق رفتار سیاسی و روند اسلام‌گرایی در جامعه ‏سیاسی عربستان / متن لینک
بعله، تمامی اینها می‌شود و داد جناح‌های مخالف هم درآمده ولی سیاست روز اقتضا می‌کند که فقط آن‌ها را تا حد امکان تحت نظر بگیرند. برخلاف نظر شما، ترورهای اروپا عمدتا توسط کسانی انجام شد که متولد آن کشورها بوده‌اند و در آمریکا هم جزو مهاجرین طولانی‌مدت. معلوم نیست که مشکل شما با مسجدسازی سعودی‌ها در خارج است یا پرورش بنیادگرایان در این مساجد! آیا راهپیمایی آنان در انگلیس را دیده‌اید؟ آیا می‌دانید که چند سالی‌ست در چند کشور اروپایی، در بخش‌هایی از شهرهای مهاجرنشین با پرچم‌ها و شعارهای دائش مزین است و برای خود مامورین گشت امر به معروف دارند؟!

انگار مشغول مطالعه روزنامه هستیم. مشتی اطلاعات روزنامه ای با اغراق فراوان.
در بریتانیا آزادی اجتماعات برای همه وجود دارد: برای شیعیان تا سنی ها تا نژاد پرستان. ترورهای اروپا توسط جوانانی انجام شد که جزب اسلام جهادی شدند.از زمان جنگ افغانستان شوروی و حتی پیش از آن اینگونه بوده. هم اکنون گروه های زیادی از جوانان اروپایی جزب اندیشه شیعه شده اند و در صفوف حزب الله لبنان پیکار می کنند، چه بسیار از آنها به ایران آمده اند و در ایران زندگی می نمایند و طلبه شده اند و آرزوی جهاد و شهادت دارند. پیش از آن نیز جوانان اروپایی غرق در اندیشه پیکارگری مارکسیستی شده بودند و گروهی از آنها به جنبش های فلسطینی می پیوستند. نه ایران به آن صورت مسجدی در اروپا استوار کرده و نه نه مارکسیستهای فلسطینی اهل ساخت مسجد و منبر در اروپا بودند. متدولوژی یا ایدئولوژی کشور عربستان سعودی بر اصل اطاعت از پادشاه و اسلام محافظه کار استوار گشته. هر کسی که قصد ایجاد خلافت اسلامی و دولت اسلامی داشته باشد، خواه یا ناخواه مجبور به پیکار با رژیم سعودی می گردد و سرنوشتش معلوم است. چطور می شود سعودی همزمان در مساجد اروپایی اش ترویج داعش بکند؟ این در ذات جوامع اروپایی است که همیشه گروهی از جوانان به فعالیت های رادیکال گرایش داشته باشند. حالا مساجد سعودی که باید حمد پادشاه و حامی حرمین شریفین بگویند و بر سردرشان ثبت می شود به حمت حامی حرمین ساخته شده، همزمان چطور می توانند جوانان را به سوی جهاد هدایت کنند نکته ای است مجهول که خوشحال می شم روشن کنید.
اینکه مصلحت اروپاییان خصوصا آمریکاییان باشند که چشم بر فعالیت های تروریستی فرو ببندند از آن توهماتی است که باید گفت خدای شفایش بدهد. حداقل در آمریکا سابقه 30 سال مبارزه با افراط گرایی مسلمان وجود دارد. مگر آنکه بگوییم همه چیز توطئه است. خودشان در پاریس بمب گذارده اند، خودشان مردم خودشان را می کشند تا به عربستان باج بدهند.
شما هنوز سند و مدرکی چه خصوصی و چه عمومی قائم نکردید که فارغ التحصیلان سعودی قائل به تخت بودن زمین باشند، جز سخنی از مفتی بن باز. گمان می برم. کل سند و مدرک شما در همین قد و اندازه باشد
در کنار دها فارغ التحصیل دانشگاه های معتبر خارجی که معتقدند زمین گرد نیست و مقالات و فیلم و مستند فراوان در باب این موضوع ساخته اند و از قرن 19 برای اثبات این موضوع تلاش می نمایند و هستی و آبروی خود را بر سر این ایده نهاده مفتی عربستاتی بن باز هم معتقد به تخت بودن زمین است.
به گمانم شما یا چندان اطلاعی از برآمدن جنبش شیعه در مقابل اسلام رسمی و تاریخ آن ندارید و یا این که می‌دانید و فعلا باید از خیرش بگذرید. پروسه اسلامی‌گری و عرب‌زدگی در کشورهای تحت استیلا خود داستانی نه چندان جالب ولی تاریخی است که می‌ارزد مطالعه کنید.

به گمان حقیر شیعه جنبش نیست، مذهبی است از مذاهب اسلام - جنبش خواندن شیعه و رنگ بوی انقلابی دادن به آن محصول تاریخ شناسان جدید است. و تاریخ شیعه، چنان با جنبش های ایرانیان ضد اعراب درهم آمیخته که تفکیک آن برای امثال شریعتی و مطهری هم امکان نداشت و بخشی از عمر این دو صرف این شد که آیا شعوبیه جنش شیعی بوده یا ناسیونالیستی! قطعا از خیرش می گذرم و علم اندوزی در این مورد را به جنابعالی واگذار می کنم در پناه حق موفق باشید کار ناتمام این دونفر را به اتمام برسانید. ولی ارتباطش را به سخنمان نفهمیدم. البته متوجه شدم آدم بی مطالعه ای هستم ولی درک نکردم که تفاوت قانون و ایران عربستان در چه است؟ هر دو یک سخن دارند اجرای شریعت اسلامی در همه بخشهای زندگی. در باب مجازات قانونشان چه تفاوتی با هم دارد؟ جز آن که عربستان گردن می زند و ایران نمی زند. در هر دو سنگسار و قطع دست و پرتاب از بلندی هست. این طور نیست دوست مطلع عزیز؟
شما که اهل سرچ کردن هستید به جای آمار مساجد ساخته شده در آمریکا و اروپا سرچ کنید که دانشگاه های کشور عربستان سعودی در مقایسه با ایران در کدام جایگاه قرار دارد.

شما اول در دفاع از برتری موقعیت علمی عربستان آمار و ارقام‌تون رو ارائه بدید که با توجه به جمعیت و درآمد هر دو کشور، وضعیت علمی و دانشگاهی هر دو چیست تا من هم توضیحات مفقوده رو اضافه کنم.
گمان ندارم که شما دارای کوچکترین اطلاعی از قرآن شناسی و حدیث خوانی (احتمالا منظور علم حدیث است) باشید تا توانایی به راه انداختن کلاس داشته باشید.

این گمان شما همان مثل گمان‌های دیگرتان بی‌پایه است.
لی درباره ی آن مجازات های قرون وسطایی می توانید به قانون مجازات اسلامی کشور ایران مراجعه بفرمایید تا ببینید عین قوانین عربستان مثل بریدن دست و از کوه پرت کردن در این قانون آمده و هم اکنون برخی از آنها اجرا می شود. اصل اندیشه دو تایشان یگانه است. اجرای شریعت اسلام به طور کامل در زندگی افراد.

به گمانم شما یا چندان اطلاعی از برآمدن جنبش شیعه در مقابل اسلام رسمی و تاریخ آن ندارید و یا این که می‌دانید و فعلا باید از خیرش بگذرید. پروسه اسلامی‌گری و عرب‌زدگی در کشورهای تحت استیلا خود داستانی نه چندان جالب ولی تاریخی است که می‌ارزد مطالعه کنید.
بله.. انکار می کنم. شما خبر ندارید که اصلا داعشی ها در مکه درس نخوانده اند؟ مثلا سخنگوی داعش شیخ عدنانی تحصلات دینی اش چیز دیگری بوده؟ اصلا خبر دارید داعش و طالبان همدیگر را قبول ندارند و سر یکدیگر را می برند؟ خبر دارید که مفتی های داعش اکثر تونسی هستند یا فرانسوی جدید الاسلام که ربطی ندارند به دانشگاه مکه؟ مفتی ها و شرعی های القاعده اکثرا مصری هستند؟
عرض کردم که بسیاری از بزرگان اهل سنت و جماعت ایران در دانشگاه های عربستان سعودی درس خوانده اند و اهل مدارا هستند. یک بام و دو هوا که نمی شود. اگر سعودی مرکز طالبان پروری است چرا کسان مانند مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی چون طالبان نشده اند؟

یا در عرصه‌ی سیاست بسیار خام هستید و یا خود را به آن راه می‌زنید تا نقش عربستان سعودی در تجهیز و پشتیبانی مالی و فنی تروریست‌های اسلامی را انکار کنید. این توضیحات آبکی شما هم کمکی به موضوع نمی‌کند چون جناح‌های داخلی طالبان هم همدیگر را می‌کشند و سر می‌برند. چون ظاهرا با جستجوی اینترنتی میانه‌ای ندارید سعی کردم دو مطلب کوتاه از مجلات معتبر در ارتباط با نقش سعودی‌ها برای‌تان پیدا کنم:
درباره سعودی‌ها در حمایت از دائش
متن لینک
درباره سعودی‌ها در حمایت از طالبان
متن لینک
و این هم اطلاعاتی درباره‌ی مطالب درسی دینی در مدارس و دانشگاه‌های سعودی که محل رشد مناسبی برای بنیادگرایان بوده
متن لینک
و نمی شود در آن کشور مسجد ساخت و داعشی پرورش داد

بعله، تمامی اینها می‌شود و داد جناح‌های مخالف هم درآمده ولی سیاست روز اقتضا می‌کند که فقط آن‌ها را تا حد امکان تحت نظر بگیرند. برخلاف نظر شما، ترورهای اروپا عمدتا توسط کسانی انجام شد که متولد آن کشورها بوده‌اند و در آمریکا هم جزو مهاجرین طولانی‌مدت. معلوم نیست که مشکل شما با مسجدسازی سعودی‌ها در خارج است یا پرورش بنیادگرایان در این مساجد! آیا راهپیمایی آنان در انگلیس را دیده‌اید؟ آیا می‌دانید که چند سالی‌ست در چند کشور اروپایی، در بخش‌هایی از شهرهای مهاجرنشین با پرچم‌ها و شعارهای دائش مزین است و برای خود مامورین گشت امر به معروف دارند؟!
در پایان، باید بپرسم که آیا از شخصیت‌های شیعه کسی به مانند مفتی اعظم سعودی گفته است که «قران مقدس، آموزه‌های پیغمبر، اکثریت دانشمندان اسلامی و حقایق واقعی اثبات می‌کنند که خورشید بر مدار خود می‌گردد، آن چنان که خداوند توانا مقدر کرده است، و این که زمین ثابت و استوار است، توسط خدا برای انسان گسترده شده و برای آنان بستر و گهواره درست کرده، کوه‌ها به استواری فرو رفته‌اند تا مبادا تکان بخورد.» به گمانم نه!
جمله‌ی من «ایران شیعه»‌ بود نه «ایران در دین شیعه» که شاید بدانید دو مفهوم متفاوت دارند. بعله، ایران کنونی که به ایران شیعه در نزد مسلمانان دیگر معروف است از لحاظ علمی از عربستان جلوتر است. آیا این را انکار می‌کنید؟!* علم هیچ ارتباطی با شیعه و سنی ندارد. ارتباطش با مردمی‌ست که خود را شیعه یا سنی می‌نامند! می‌خواهید کلاس معرفی مفسرین ‌قران‌شناسی و حدیث‌خوانی اینجا راه بیندازیم تا ببینیم تفاوت‌ها در چیست و تا کجا؟ و این که گردن‌زنی و مجازات قرون‌وسطایی در کدام مناطق دنیا شایع است که نمی‌توانید سعودی‌ها را معاف دارید!

اگر مقصود علم جدید یا همان علم روز است. شما که اهل سرچ کردن هستید به جای آمار مساجد ساخته شده در آمریکا و اروپا سرچ کنید که دانشگاه های کشور عربستان سعودی در مقایسه با ایران در کدام جایگاه قرار دارد. اگر منظور علم دینی و علم احاطه به مسائل دینی است که اصلا شیعه و سنی را نمی توان با هم مقایسه نمود چون از اساس نافی یکدیگرند.
گمان ندارم که شما دارای کوچکترین اطلاعی از قرآن شناسی و حدیث خوانی (احتمالا منظور علم حدیث است) باشید تا توانایی به راه انداختن کلاس داشته باشید. ولی درباره ی آن مجازات های قرون وسطایی می توانید به قانون مجازات اسلامی کشور ایران مراجعه بفرمایید تا ببینید عین قوانین عربستان مثل بریدن دست و از کوه پرت کردن در این قانون آمده و هم اکنون برخی از آنها اجرا می شود. اصل اندیشه دو تایشان یگانه است. اجرای شریعت اسلام به طور کامل در زندگی افراد.
و البته نه این که تمامی سعودی‌ها بر این باورند، نهادهای تخصصی در عربستان که نیازمند پرورش کارگران فنی و تکنیکی برای پالایشگاه‌های نفت خود هستند مطمئمنا این مزخرفات را به خورد دانشجویان خود نمی‌دهند اما صحبت من بر سر تحصیل‌کردگان دینی یا حوزوی سعودی بود که شاید نه تمامی ولی بیشترشان از بن باز تبعیت می‌کنند.

گروهی از تحصیل کردهای دینی یا حوزوی سعودی = فارغ التحصیلان دانشگاه ام القرای مکه = علمای اهل سنت و جماعت ایران که اتفاقا انسانهای بی آزاری هستند و معتقدند زمین گرد است.
* اساس پیدایش طرفداران مسطح بودن زمین در احترام به کتاب‌ مقدس و تفسیر اینان از سخن خداوندشان بود که زمین صاف است و بس. و اینان از تمام کشورها دست به عضوگیری زده‌اند من‌جمله خود عربستان سعودی. لطفا به جزوات تبلیغی این گروه مراجعه کنید که با افتخار اسامی کشورها را ذکر کرده‌اند. و البته منظور من این نبود که اعضای اینان در این کشورها غیرمسیحیان هستند (این برداشت شما بود.)

ریشه پیدایش اندیشه زمین تخت و نرفتن انسان به ماه - توطئه امپریالیستی ناسا - گرد نبود زمین به انجمن زمین تخت در کشور انگلیس بر می گردد و نه فارغ التحصیلان کشور سعودی. هم اکنون هم نقش فارغ التحصیلان سعودی در این انجمن هیچ است. همچنین نقش آیین مسیحت در این انجمن بسیار کوچک است. مثل اینکه کسی بخواهد با روایات شیعه ثابت بنماید که زمین تخت است و گرد نیست (لینکش را دادم) این ثابت نمی کند فارغ التحصیلان حوزه علمیه قم معتقدند زمین تخت است
* پس شما که اطلاعات بیشتری از دانشگاه‌های سعودی دارید، نظرتان درباره‌ی «دانشگاه اسلامی مدینه»‌ Islamic University of Medina چیست؟ آیا نقش طالبان‌ و دائش‌سازی این دانشگاه را انکار می‌کنید؟!

بله.. انکار می کنم. شما خبر ندارید که اصلا داعشی ها در مکه درس نخوانده اند؟ مثلا سخنگوی داعش شیخ عدنانی تحصلات دینی اش چیز دیگری بوده؟ اصلا خبر دارید داعش و طالبان همدیگر را قبول ندارند و سر یکدیگر را می برند؟ خبر دارید که مفتی های داعش اکثر تونسی هستند یا فرانسوی جدید الاسلام که ربطی ندارند به دانشگاه مکه؟ مفتی ها و شرعی های القاعده اکثرا مصری هستند؟
عرض کردم که بسیاری از بزرگان اهل سنت و جماعت ایران در دانشگاه های عربستان سعودی درس خوانده اند و اهل مدارا هستند. یک بام و دو هوا که نمی شود. اگر سعودی مرکز طالبان پروری است چرا کسان مانند مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی چون طالبان نشده اند؟
آیا خبری از آمار مسجد سازی سعودی‌ها در اروپا و آمریکا/کانادا دارید که چنان نظر مخالفی صددرصدی می‌دهید؟ و نه، ابدا قصد متلکی درمیان نیست چون جان انسان‌های بی‌شماری به خاطر همین مساجدسازی سعودی‌ها به خطر افتاده و برخلاف پندار ساده‌گونه‌ی شما، خود دولت‌های کشورهای اروپایی و امریکا به برکت دلارهای نفتی سعودی‌ها تن به این رذالت داده‌اند. اگر باز هم با جستجوی اینترنتی در باب آمار مساجدسازی مشکلی داشتید من در خدمت هستم.

آیا خبر دارید که حداقل در آمریکا سیستم امنیتی به درستی کار می کند و آمریکا کشوری نیست که اگر کسی امنیتش را به خطر بیندازد با او مدارا کند؟ و نمی شود در آن کشور مسجد ساخت و داعشی پرورش داد و fbi سراغ آن مسجد نرود و در آن را تخته نکند؟ نمی شود در آمریکا فعالیت غیر قانونی کرد و جان عده زیادی را به خطر انداخت و کسی سراغ شما نیاید؟ آیا می دانید آمریکا با کسی مدارا نمی کند؟ آمار مساجد را چه ارتباطی است با بحث زمین تخت؟ مگر در آن همه مساجد که می گویید در مورد اندیشه زمین تخت سخن می گویند؟
* کامنت شما در انکار نقش سعودی‌ها از تولید و بازتولید تروریست‌های اسلامی را دیگر نمی‌شود جدی گرفت و پاسخ داد.

مدرک و سند ارتباط داعش با کشور سعودی؟
* برای اینکه طبق قوانین کتابناک گذاشتن لینک‌هایی که جز سایت‌های عمومی نظیر ویکی‌پیدیا باشد ممنوع است.

تا اینجای بحث خصوصی هم کوچکترین سند و مدرکی ارائه نفرمودید ، فکر نمی کنم اصلا چنین چیزی وجود خارجی داشته باشد.
حقیر سرتا پا به تقصیر بعید می داند فارغ التحصیلان کشور عربستان سعودی! چنین چیزی گفته باشند
و این سخن شما کلام انجمن "زمین تخت" است که برای اولین بار در قرن 19 در کشور انگلیس گفته شده و عمده اعضای این انجمن هم از کشورهای مسیحی هستند و نه سعودی. عضو گیری این انجمن از ایران و استناد اعضای آن به روایات شیعه نشان می دهد که چندان هم مسیحی مومن نیستند و برایشان اصل اثبات اندیشه تخت بودن زمین است.
از مومین دنیای مسیحیت و مومنین سلفی وهابی مسلک دنیای مسلمان درصد بسیار کمی اعتقاد به تخت بودن زمین دارند.

* شاید حق با شما باشد اگر افرادی نظیر شیخ عبدالعزیز بن باز که معاونت دانشگاه اسلامی مدینه را داشت وجود نمی‌داشت که به برخی پرفسورهای دانشگاه ریاض حمله کند که از تدریس مطالب علمی دست بکشند و نگویند که زمین دور خورشید می‌چرخد! و البته شخصیت‌های دیگری نظیر شیخ بندر الخیبری یا شیخ الفوزان و غیره که بر همین باورند.
و البته نه این که تمامی سعودی‌ها بر این باورند، نهادهای تخصصی در عربستان که نیازمند پرورش کارگران فنی و تکنیکی برای پالایشگاه‌های نفت خود هستند مطمئمنا این مزخرفات را به خورد دانشجویان خود نمی‌دهند اما صحبت من بر سر تحصیل‌کردگان دینی یا حوزوی سعودی بود که شاید نه تمامی ولی بیشترشان از بن باز تبعیت می‌کنند.
* اساس پیدایش طرفداران مسطح بودن زمین در احترام به کتاب‌ مقدس و تفسیر اینان از سخن خداوندشان بود که زمین صاف است و بس. و اینان از تمام کشورها دست به عضوگیری زده‌اند من‌جمله خود عربستان سعودی. لطفا به جزوات تبلیغی این گروه مراجعه کنید که با افتخار اسامی کشورها را ذکر کرده‌اند. و البته منظور من این نبود که اعضای اینان در این کشورها غیرمسیحیان هستند (این برداشت شما بود.)
فکر کنم به قدر کافی از موضوع اصلی به حاشیه رفته‌ایم. اگر صحبت مهم دیگری نیست شاید بهتر باشد که گفتگو را خاتمه دهیم.
چرا خصوصی؟ شما در بخش عمومی سخن گفته اید و من نیز در پاسخ کلامتان در همان محل سخن گفتم.
در بحث اعتقاد عده ای به تخت بودن زمین عربستان سعودی و فارغ التحصیلان دانشگاه های آن سرزمین چقدر نقش دارند؟ و اصلا چند نفر از اهالی سعودی چنین اعتقادی دارند؟ نقش فارغ التحصیلان سعودی در گسترش نظریه زمین تخت تا چه اندازه بوده؟

* برای اینکه طبق قوانین کتابناک گذاشتن لینک‌هایی که جز سایت‌های عمومی نظیر ویکی‌پیدیا باشد ممنوع است.
* من آماری در این باب ندارم ولی شخصیت‌های معروف سعودی که خیلی هم تاثیرگذارند به مسطح بودن زمین و ثابت بودن کره‌ زمین اعتقاد دارند.
سخن شما کلامی مغشوش و بی ماخد و مدرک است. ایران در دین شیعه در سطح علمی تری؟! از عربستان سنی است!؟
علم اینجا به چه معنی است؟ اصلا "علم" چه ارتباطی به شیعه و سنی دارد؟
درباب وفاداری به قانون قرن ها پیش شما زحمت کشیده جستجو بنمایید در قانون کدام کشور دست بری و سنگسار و پرت کردن از کوه و به صلیب کشیدن آمده! آن کشور شبیه به عربستان است. هر چند که در عربستان کسی را از کوه پرت نمی کنند. سرچ بنمایید. ببینید قانون مجازات اسلامی منعلق است به ایران یا عربستان!

* جمله‌ی من «ایران شیعه»‌ بود نه «ایران در دین شیعه» که شاید بدانید دو مفهوم متفاوت دارند. بعله، ایران کنونی که به ایران شیعه در نزد مسلمانان دیگر معروف است از لحاظ علمی از عربستان جلوتر است. آیا این را انکار می‌کنید؟!
* علم هیچ ارتباطی با شیعه و سنی ندارد. ارتباطش با مردمی‌ست که خود را شیعه یا سنی می‌نامند!
* آیا می‌خواهید کلاس معرفی مفسرین ‌قران‌شناسی و حدیث‌خوانی اینجا راه بیندازیم تا ببینیم تفاوت‌ها در چیست و تا کجا؟ و این که گردن‌زنی و مجازات قرون‌وسطایی در کدام مناطق دنیا شایع است که نمی‌توانید سعودی‌ها را معاف دارید!
PDF
12 مگابایت
تورات
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک