رسته‌ها
امیدها و ناامیدی ها
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 180 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 180 رای
خاطرات سیاسی دکتر کریم سنجابی

کریم سنجابی (۱۲۸۳- ۱۳۷۵) سیاست‌مدار و حقوق‌دان ایرانی و از بنیان‌گذاران جبهه ملی ایران بود. سنجابی از حامیان محمد مصدق، وزیر آموزش دولت مصدق، قاضی اختصاصی ایران در دیوان بین‌المللی دادگستری در پرونده نفت ایران و انگلیس، رهبر جبهه ملی در هنگام انقلاب ۱۳۵۷ و اولین وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران بود.
دکتر سنجابی در اواخر دوره شاه به پاریس رفته با صدور اعلامیه مشهور ۳ ماده‌ای، حکومت محمدرضا شاه را بدلیل نقض مداوم قانون اساسی، فاقد پایگاه قانونی دانست و لزوم مراجعه به آراء عمومی را برای تعیین نظام حکومتی ایران اعلام نمود.
دکتر سنجابی پس از انقلاب به مدت ۵۵ روز وزیر امور خارجه دولت مهندس مهدی بازرگان بود اما به دلیل مشکلات فراوان استعفا داد.
دکتر سنجابی در اواخر عمر به آمریکا رفت و در سال ۱۳۷۵ در آنجا در گذشت.
کتاب امیدها و ناامیدی‌ها مجموعه ای ست از مصاحبه های دکتر کریم سنجابی که برای پروژه ی "تاریخ شفاهی" دانشگاه هاروارد (آمریکا) تهیه شده و بعدا بصورت کتاب در آمده است. سنجابی در این کتاب خاطرات خود را از اشغال ایران در جنگ جهانی دوم، نهضت ملی کردن صنعت نفت، زمامداری دکتر مصدق، کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، جبهه ملی دوم، دوران محمدرضا پهلوی، انقلاب ۱۳۵۷ ایران، دولت موقت بازرگان، رژیم اسلامی و... بازگو می‌کند.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
484
آپلود شده توسط:
ramin12345
ramin12345
1389/08/10
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی امیدها و ناامیدی ها

تعداد دیدگاه‌ها:
27
جبهه ملی به رهبری دکتر سنجابی پس از اندک زمانی به دلیل مواضع سکولار و دموکراسی خواهانه رو در روی نظام قرار گرفتند . جبهه ملی ایران حادثه بحران گروگان‌گیری در سفارت آمریکا را محکوم کرد و انتخابات قانون اساسی را نیز تحریم نمود و با قانون اساسی نوشته شده توسط خبرگان مخالفت کرد. اعضای جبهه ملی در اولین دوره انتخابات شورای ملی پس از انقلاب شرکت نمودند و برخی از انان که رای اورده بودند یا در مجلس اعتبارنامه هایشان مورد تصویب قرار نگرفت و یا انتخابات باطل شد.مانند انتخابات کرمانشاه و ابطال آن به به منظور جلوگیری از ورود دکتر سنجابی به مجلس روی داد.
دکتر سنجابی از بنیانگذاران حزب میهن بود و بعدها به حزب ایران پیوست و در سال ۱۳۲۵ حزب ایران با حزب توده ائتلاف کرد. در تحصن دربار بر سر انتخابات مجلس شانزدهم با مصدق همراه بوده و از آن پس به عضویت جبهه ملی ایران درآمد. مدت کوتاهی به سمت وزارت فرهنگ در دولت مصدق رسید. دکتر سنجابی برای اینکه مجلس در دست طرفداران مصدق باقی بماند از وزارت استعفا کرد و به نمایندگی مردم کرمانشاه در مجلس رسید. در خرداد ۱۳۳۱ در دعوای میان ایران و انگلستان در بحران شرکت نفت انگلیس و ایران، به علت این‌که یکی از قضات دیوان (آرنولد مک نایر تبعه انگلستان بود، ایران سنجابی را به عنوان قاضی اختصاصی خود در این پرونده به دیوان دادگستری بین‌المللی معرفی کرد.
ادامه: در دیدار با شاه: "در این موقع که بنده در مقابل این مطلب و این تکلیف قرار گرفته بودم که مسئولیت حکومت را در دست بگیرم، متوجه بودم که کار اداره ایران با وضع انقلاب، انقلاب عظیمی که درمملکت جریان دارد و با گروه های مختلفی که در حال مبارزه هستند و هر روز تظاهرات عظیم و اعتصابات عظیم صورت می گیرد و با نیرویی که روحانیت مخصوصا شخص آیت الله خمینی پیداکرده که هر روز در همه خیابان ها شعار به نام ایشان می دهند و شب ها به نام ایشان الله اکبر می کشند، بی‌آنکه با این نیرو یک راه ارتباط و همکاری و سازش پیداکنیم، غیرممکن و نامقدور است. علاوه بر این با سوابقی که ازشاه داشتیم، با وجود حضور او هیچ اقدامی راممکن نمی دانستم. این بود که من به ایشان گفتم به نظر بنده اولین اقدامی که در این باره باید بفرمایید این است که اعلیحضرت برای یک مدتی... ازمملکت خارج بشوید و در غیاب اعلیحضرت شورای عالی دولتی تشکیل بشود... من در این باره به تفصیل صحبت کردم و گفتم درغیاب اعلیحضرت شورایی با موافقت و همراهی و جلب نظر مقامات روحانی و از رجال ملی و مورد قبول عامه باید تشکیل بشود و بعد از آن دست به اقدام‌های اساسی بزنیم که اصول و خلاصه آن در نامه ای که چندی پیش خدمتتان فرستاده شده مندرج است. شاه در آن موقع به هرجهت که بود یا حالت مزاجی اش به او اجازه می داد یا از خارج تقویت کافی می شد و یا اصلا دعوتی که ازمن کرده بود صوری بود که بگویند ایشان حاضر برای قبول مسئولیت نشده است، به من گفت نه، پیشنهادهای شما هیچ یک قابل قبول نیست. من از مملکت خارج نمی توانم بشوم و نخواهم شد. اگر من ازایران بروم ارتش آرام نخواهد گرفت و تنها من می توانم ارتش را آرام نگاه دارم و به هیج وجه ترک کشور از طرف من جایز نیست. و دیگر هم من به شورا احتیاج ندارم. من خودم هرکاری لازم باشد اقدام می کنم و در موارد مختلف با افرادی که شایسته باشند یا منفردا و یا در هیئتی برای مسایل مملکتی مشورت می کنم. بنده گفتم اختیار با اعلیحضرت است و در این صورت بنده ازقبول مسئولیت معذور خواهم بود. این مذاکرات نیم ساعت یا شاید کمترطول کشید و بعد از آن، بنده سکوت کردم. دوباره شاه گفت خوب مطلب دیگری ندارید؟ به ایشان گفتم عرض بنده همین بود که گفتم و مجددا عرض می کنم که اساس سلطنت و مملکت در خطر است."(ص ۳۰۹)
روایت سنجابی از دیدار با شاه: "بنده متوجه بودم که او انتظاردارد که راجع به اقدامات ما در پاریس و اعلامیه ای که صادر شده توضیحی به ایشان بدهم. من به طور اجمال مذاکراتی که در پاریس با آقای خمینی راجع به حکومت اسلامی و مجاهدات علما و مراجع تقلید برای برقراری مشروطیت شده بود گزارش دادم و راجع به اعلامیه پاریس گفتم که در این اعلامیه بیان شده که نظام حکومت ایران امروزه برخلاف قانون اساسی و اصول مشروطیت از بین رفته و بنابراین فاقد پایگاه قانونی است و این مطلب تازه‌ای نیست که ما بیان کرده باشیم. از اول که در این مبارزات وارد شده ایم همیشه گفته‌ایم که شاه وقتی موضعش قانونی است که بر طبق قانون اساسی سلطنت بکند نه حکومت. و در ماده دوم هم برای اینکه هر ابهامی را رد کرده باشیم، تصریح کرده‌ایم تا وضع بدین کیفیت باشد ما از شرکت در هر نوع حکومتی معذور خواهیم بود و بالاخره در ماده سوم اظهار شده که حکومت ایران و اساس حکومت باید بر طبق اصول دموکراسی و موازین اسلامی بوسیله یک رفراندم و با مراجعه به آراء عمومی که مرجع نهایی است معین و معلوم بشود و در این ماده ما یک نحو حکومت خاصی را تعیین نکرده‌ایم و به نظر بنده خود این نکته حائز اهمیت فوق‌العاده است زیراکه حکمیت و مرجعیت این کار به ملت واگذار شده است." (ص ۳۰۷ کتاب امیدها و ناامیدیها)
خلاصه متن نامه سه امضایی ۲۲ خرداد ۱۳۵۶ به شاه
پیشگاه اعلیحضرت همایون شاهنشاهی
فزایندگی تنگناها و نابسامانیهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشورچنان دورنمای خطرناکی را در برابر دیدگان هر ایرانی قرار داده که امضاء کنندگان زیر بنابر وظیفه ملی و دینی در برابرخدا و خلق خدا با توجه به اینکه در مقامات پارلمانی و قضایی و دولتی کشور کسی را که صاحب تشخیص و تصمیم بوده، مسئولیت و مأموریتی غیر از پیروی از «منویات ملوکانه» داشته باشد نمی‌شناسیم و در حالی که تمام امور مملکت از طریق صدور فرمانها انجام می‌شود و انتخاب نمایندگان ملت و انشاء قوانین و تاسیس حزب و حتی انقلاب در کف اقتدار شخص اعلیحضرت قرار دارد که همه اختیارات و افتخارات و بنابراین مسئولیتها را منحصر و متوجه به خود فرموده‌اند این مشروحه را علیرغم خطرات سنگین تقدیم حضور می‌نماییم.
... بنابراین تنها راه باز گشت و رشد ایمان و شخصیت فردی و همکاری ملی و خلاصی از تنگناها و دشواریهائی که آینده ایران را تهدید می‌کند ترک حکومت استبدادی، تمکین مطق به اصول مشروطیت، احیاء حقوق ملت، احترام واقعی به قانون اساسی و اعلامیه جهانی حقوق بشر، انصراف از حزب واحد، آزادی مطبوعات، آزادی زندانیان و تبعید شدگان سیاسی و استقرار حکومتی است که متکی براکثریت نمایندگان منتخب از طرف ملت باشد و خود را بر طبق قانون اساسی مسئول اداره مملکت بداند.
بیست و دوم خرداد ۱۳۵۶
دکتر کریم سنجابی / دکتر شاپور بختیار/ داریوش فروهر
در جواب کسی که از آقای دکتر سنجابی انتقاد کرده اند( البته انتقاد که چه عرض کنم چیزی بیشتر از توهین) باید متذکر شد: اولا" سوابق دکتر سنجابی از شرکت در اولین روز تشکیل جبهه ملی بهمراه دکتر مصدق، مبارزه در نهضت ملی نفت کاملا" روشن است که حتی لحظه ای در راه فداکاری همراه با پایبندی به اصول دمکراسی کوتاه نیامدند ثانیا" قضایا را در بطن زمان باید مورد تحلیل قرار داد وگرنه سالها پس از انقلاب "این بایست" و "آن نبایست" گفتن بسیار آسان است (چنانکه بعضی ها می گویند)
درباره پذیرفتن وزارت خارجه دولت موقت توسط دکتر سنجابی، ایشان در همین کتاب یادآوری مینمایند که پس از تصمیم به تشکیل کابینه با او تماس گرفته می شود که هر وزارتخانه ای که مایل باشند میتوانند انتخاب کنند و ایشان صرفا" بخاطر خدمت به میهن در شرایط حساس آن روز مملکت، وزارت خارجه را پذیرفتند. که استعفای ایشان از وزارت پس از مدت کوتاهی در اعتراض به بی قانونی و جنایات خمینی( آغاز اعدام ها) مؤید تخطی نکردن ایشان از اصول دمکراسی است. در بزرگواری این مرد بزرگ همین بس که در دشوارترین شرایط که حکم ارتداد جبهه ملی توسط خمینی صادر شد و خود و خانواده اش در تهدید قرار داشتند و از طرفی جنگ عراق علیه ایران آغاز شده بود ذره ای از عشق او به میهن کاسته نشد و تا پای جان از منافع ملی ایران دفاع کرد. اسناد سفارت آمریکا که بعد از اشغال برملا شد نشان می دهد که چه کسانی خیانت کردند و چه کسانی به ایران وفادار ماندند.
دکتر کریم سنجابی: خمینی هیچگاه از ملاقات و اعلامیه من در پاریس مشروعیت نیافت. ایشان موقعی که به پاریس رفتند و آنجا را مقر فعالیت خود قرار دادند رهبری مسلم خود را از میلیونها نفری که به فرمان ایشان راهپیمایی و اعتصاب می کردند... و از کسانیکه تمثال ایشان را در قرص قمر ماه می جستند گرفته بودند. ( امیدها و ناامیدیها )
دکتر کریم سنجابی: در آن زمان به عقیده بنده شرایط برای تدوین یک قانون اساسی جامع اصول دمکراسی و عاری از تعصبات مذهبی کاملا فراهم بود و این بر اثر لجاجت گروههای چپ بود که آقای خمینی نسبت به عنوان "جمهوری اسلامی" سرسخت و متعصب شدند(راجع به اضافه کردن کلمه اسلامی بر جمهوری) ( امیدها و ناامیدیها )
توضیحات بالا در مورد دیدار سنجابی با خمینی غلط است چون سنجابی پیش از نخست وزیری بختیار با خمینی در پاریس دیدار کرده بود و شاه پس از بازگشت سنجابی از پاریس پیشنهاد نخست وزیری را به سنجابی داد و پس از آنکه به توافق نرسیدند بختیار نخست وزیری را پذیرفت. اخراج بختیار از جبهه ثابت کرد تنها کسی که اجماع نظر اعضای جبهه ملی را برای پذیرش نخست وزیری میتوانست بدست بیاورد و از فروپاشی کشور در سال 57 جلوگیری کند سنجابی بود.
لینکهای دانلود کتاب سانسورنشده
goo.gl/zsyBe
-------------------------------
goo.gl/8Nell
توضیحات بالا در مورد دیدار سنجابی با خمینی غلط است چون سنجابی پیش از نخست وزیری بختیار با خمینی در پاریس دیدار کرده بود و شاه پس از بازگشت سنجابی از پاریس پیشنهاد نخست وزیری را به سنجابی داد و پس از آنکه به توافق نرسیدند بختیار نخست وزیری را پذیرفت. اخراج بختیار از جبهه ثابت کرد تنها کسی که اجماع نظر اعضای جبهه ملی را برای پذیرش نخست وزیری میتوانست بدست بیاورد و از فروپاشی کشور در سال 57 جلوگیری کند سنجابی بود.
لینک اول کتاب سانسور نشده ی "امیدها و ناامیدیها" چاپ خارج از کشور

لینک دوم
لینک کتاب اصلی
کتاب اصلی را در این دو لینک که گذاشتم دانلود کنید با حجم با حجم 18 مگابایت
--------------------------------------------------------------
لینک دومی
امیدها و ناامیدی ها
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک