امیدها و ناامیدی ها
نویسنده:
کریم سنجابی
امتیاز دهید
خاطرات سیاسی دکتر کریم سنجابی
کریم سنجابی (۱۲۸۳- ۱۳۷۵) سیاستمدار و حقوقدان ایرانی و از بنیانگذاران جبهه ملی ایران بود. سنجابی از حامیان محمد مصدق، وزیر آموزش دولت مصدق، قاضی اختصاصی ایران در دیوان بینالمللی دادگستری در پرونده نفت ایران و انگلیس، رهبر جبهه ملی در هنگام انقلاب ۱۳۵۷ و اولین وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران بود.
دکتر سنجابی در اواخر دوره شاه به پاریس رفته با صدور اعلامیه مشهور ۳ مادهای، حکومت محمدرضا شاه را بدلیل نقض مداوم قانون اساسی، فاقد پایگاه قانونی دانست و لزوم مراجعه به آراء عمومی را برای تعیین نظام حکومتی ایران اعلام نمود.
دکتر سنجابی پس از انقلاب به مدت ۵۵ روز وزیر امور خارجه دولت مهندس مهدی بازرگان بود اما به دلیل مشکلات فراوان استعفا داد.
دکتر سنجابی در اواخر عمر به آمریکا رفت و در سال ۱۳۷۵ در آنجا در گذشت.
کتاب امیدها و ناامیدیها مجموعه ای ست از مصاحبه های دکتر کریم سنجابی که برای پروژه ی "تاریخ شفاهی" دانشگاه هاروارد (آمریکا) تهیه شده و بعدا بصورت کتاب در آمده است. سنجابی در این کتاب خاطرات خود را از اشغال ایران در جنگ جهانی دوم، نهضت ملی کردن صنعت نفت، زمامداری دکتر مصدق، کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، جبهه ملی دوم، دوران محمدرضا پهلوی، انقلاب ۱۳۵۷ ایران، دولت موقت بازرگان، رژیم اسلامی و... بازگو میکند.
کریم سنجابی (۱۲۸۳- ۱۳۷۵) سیاستمدار و حقوقدان ایرانی و از بنیانگذاران جبهه ملی ایران بود. سنجابی از حامیان محمد مصدق، وزیر آموزش دولت مصدق، قاضی اختصاصی ایران در دیوان بینالمللی دادگستری در پرونده نفت ایران و انگلیس، رهبر جبهه ملی در هنگام انقلاب ۱۳۵۷ و اولین وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران بود.
دکتر سنجابی در اواخر دوره شاه به پاریس رفته با صدور اعلامیه مشهور ۳ مادهای، حکومت محمدرضا شاه را بدلیل نقض مداوم قانون اساسی، فاقد پایگاه قانونی دانست و لزوم مراجعه به آراء عمومی را برای تعیین نظام حکومتی ایران اعلام نمود.
دکتر سنجابی پس از انقلاب به مدت ۵۵ روز وزیر امور خارجه دولت مهندس مهدی بازرگان بود اما به دلیل مشکلات فراوان استعفا داد.
دکتر سنجابی در اواخر عمر به آمریکا رفت و در سال ۱۳۷۵ در آنجا در گذشت.
کتاب امیدها و ناامیدیها مجموعه ای ست از مصاحبه های دکتر کریم سنجابی که برای پروژه ی "تاریخ شفاهی" دانشگاه هاروارد (آمریکا) تهیه شده و بعدا بصورت کتاب در آمده است. سنجابی در این کتاب خاطرات خود را از اشغال ایران در جنگ جهانی دوم، نهضت ملی کردن صنعت نفت، زمامداری دکتر مصدق، کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، جبهه ملی دوم، دوران محمدرضا پهلوی، انقلاب ۱۳۵۷ ایران، دولت موقت بازرگان، رژیم اسلامی و... بازگو میکند.
آپلود شده توسط:
ramin12345
1389/08/10
دیدگاههای کتاب الکترونیکی امیدها و ناامیدی ها
http://www.4shared.com/office/nw7CoHg2/Dr_Kariem_Sanjabie-Omied_ha_va.html?
:x
او از سال 1313 که استاد دانشکده حقوق تهران بود خدمات شایانی به بنیانگذاری این رشته در ایران کرد.
اگر وی اهل چاپلوسی و جاه طلبی بود سالها قبل از انقلاب 57 می توانست مدارج حکومتی را طی کند. (در پاسخ کاربر دیگر)
درباره پذیرفتن وزارت خارجه دولت موقت توسط دکتر سنجابی، ایشان در همین کتاب یادآوری مینمایند که پس از تصمیم به تشکیل کابینه با او تماس گرفته می شود که هر وزارتخانه ای که مایل باشند میتوانند انتخاب کنند و ایشان صرفا" بخاطر خدمت به میهن در شرایط حساس آن روز مملکت، وزارت خارجه را پذیرفتند. که استعفای ایشان از وزارت پس از مدت کوتاهی در اعتراض به بی قانونی و جنایات خمینی( آغاز اعدام ها) مؤید تخطی نکردن ایشان از اصول دمکراسی است. در بزرگواری این مرد بزرگ همین بس که در دشوارترین شرایط که حکم ارتداد جبهه ملی توسط خمینی صادر شد و خود و خانواده اش در تهدید قرار داشتند و از طرفی جنگ عراق علیه ایران آغاز شده بود ذره ای از عشق او به میهن کاسته نشد و تا پای جان از منافع ملی ایران دفاع کرد. اسناد سفارت آمریکا که بعد از اشغال برملا شد نشان می دهد که چه کسانی خیانت کردند و چه کسانی به ایران وفادار ماندند.
دکتر کریم سنجابی: در آن زمان به عقیده بنده شرایط برای تدوین یک قانون اساسی جامع اصول دمکراسی و عاری از تعصبات مذهبی کاملا فراهم بود و این بر اثر لجاجت گروههای چپ بود که آقای خمینی نسبت به عنوان "جمهوری اسلامی" سرسخت و متعصب شدند(راجع به اضافه کردن کلمه اسلامی بر جمهوری) ( امیدها و ناامیدیها )
- صریحاً اعلام میکنم که جبهه ملی به رهبری حضرت آیتالله خمینی وفادار است و این سیاست را همچنان ادامه خواهد داد.
- پیوند بین جبهه ملی و روحانیون مخالف رژیم راه حل مناسبی برای ملت ایران است و هیچگونه خطری در بر ندارد.
- نود و هشت درصد ملت ایران مسلمانند و الزاما حکومت آن نیز باید اسلامی باشد و خیال می کنم در این مورد بین آنچه که من می گویم و آنچه که امام خمینی اظهار می دارند اختلاف زیادی وجود نداشته باشد.
مرحوم سنجابی در اوج مبارزات ملی میهنی خویش[!] در بدو ورود آیت الله العظمی خمینی از نوفل لوشاتو به تهران اعلام فرمودند: «این بار خورشید از غرب طلوع کرد نه از شرق»! و بواسطه این چاپلوسی شان هم چندصباحی پست وزارت امورخارجه را در دولت موقت (بخوانید محلل!) مهندس بازرگان به چنگ آوردند.
روابط عمومی جبهه ملی نیز به مناسبت ورود آیتالله خمینی بشارتنامهای بدین مضمون انتشار داد: «حق است که اینک صدای هلهله ملتی را به گوش جهانی برسانیم و این بزرگ را چنان که شایسته و بایسته است گرامی بداریم. خمینی که بخاطر ذات رهایی انسان میجنگد و بخاطر بازآفرینی معرفت و معنویت بشر به میدان آمده، سپاس نمیخواهد، تقدیر و تشویق نمیطلبد، ما تنها بخاطر رضای دل خویش عزیزش میداریم و بخاطر رضایت تاریخ. حفاظت و حراست جان خمینی به همت سربازان وطن به معنی تجدید میثاق مقدس میان سپاه میهن است و همه خانواده ایشان، میثاق اجزای ملتی که به ضرب شلاق استعمار و استبداد اسیر پراکندگی شده بودند. با نظمی که اعجاب و تحسین همگان را برانگیزد و نشانی از فرهنگ متعالی ما باشد از ایشان استقبال میکنیم.»