رسته‌ها
قرآن هرگز تحریف نشده
امتیاز دهید
5 / 3.7
با 164 رای
امتیاز دهید
5 / 3.7
با 164 رای
جامعیت علمی
برجسته ترین ویژگی علامه حسن زاده آملی، جامعیت علمی و عملی است که مورد قبول همه صاحب نظران و اندیشمندان حوزوی و دانشگاهی قرار گرفته است. همین امر سبب شده که وی به عنوان عالمی شاخص در میان اندیشمندان حاضر شناخته شود. در میان عالمان حوزوی، فقیه، اصولی، فیلسوف، اهل حدیث، عارف و متکلم فراوان می زیسته، ولی به ندرت می توان عالمی چون استاد حسن زاده یافت که در همه این علوم و حتی در مسائل طب، ادبیات، هیئت و نجوم صاحب نظر باشد. وی در فقه، سال ها به تدریس کتاب های گوناگون فقهی مشغول بوده است؛ در علم رجال صاحب نظر می باشد؛ در درایه و حدیث چندین اثر تخصصی دارد؛ در ادبیات فارسی و عربی کم نظیر است؛ در منطق، به شرح و تصحیح و تفسیر منطق منظومه پرداخته است؛ و ،در علوم قرآنی، کلام، فلسفه، عرفان، ریاضیات، علوم غریبه، کتاب شناسی، خوشنویسی و تصحیح متون صاحب سبک و نظر به شمار می آید و آثاری دارد.(۲)

آثار علمی
تاکنون بیش از از یک صد و نود اثر علمیِ پر ارزش در فلسفه، عرفان، کلام، فقه، تفسیر، حدیث، رجال، ریاضیات، هیئت، نجوم، طب، ادبیات و علوم غریبه استاد حسن زاده آملی چاپ و منتشر شده و بسیاری نیز به صورت خطی موجود است. از درگاه خداوند متعالی مسئلت داریم با افزودن بر عمر و توفیقات استاد، همچنان روز به روز بر تعداد این آثار افزوده گردد. وقتی از استاد درخواست می شود آثارشان را معرفی کنند، فروتنانه چنین می فرماید: «برای اینکه نفس را مشغول باید داشت که حکما فرموده اند نفس را مشغول بدار، وگرنه او تو را مشغول می کند، تعلیقات و حواشی بر کتب درسی از معقول و منقول، وسایل و جزوات در موضوعات و فنون گوناگون نوشته ام».
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
50
آپلود شده توسط:
eyolin
eyolin
1389/07/18

کتاب‌های مرتبط

تفسیر نمونه - جلد ۱۰
تفسیر نمونه - جلد ۱۰
4.1 امتیاز
از 28 رای
تفسیر المیزان - جلد 6
تفسیر المیزان - جلد 6
4.5 امتیاز
از 24 رای
تدبر در قرآن
تدبر در قرآن
4.2 امتیاز
از 14 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی قرآن هرگز تحریف نشده

تعداد دیدگاه‌ها:
1204
به: saddist

علتِ اینکه وجودِ همچین ماشینی .. غیر ممکن مینماید .. تنها .. وجودِ نیرویِ .. اصطکاک .. است!!
اگر اصطکاک را بتوان با کمکِ فن آوریِ نانو!! .. به حداقل رساند!! .. میتوان چنین موتوری را نیز ساخت!!

دوسنت عزیز شما هم همان اشتباه aadidas را نموده اید. به هیچ وجه صحبت از امکان ساخت چنین موتوری در آینده توسط بشر نمی باشد. که اگر بشر بتواند چنین چیزی را بسازد( که البته هم دور از دسترس نمی باشد) بگوئیم دیگر نیازی به آفریدگار نیست. بیان پیچیدگی این باکتری به این معناست که طبیعت خود به خود و بدون وجود افریدگار نمی تواند سازنده چنین موتور (باکتری )پیشرفته ای باشد و نیازمند به آفریدگاری بینهایت هوشمند می باشد. زیرا بشر با آن همه پیشرفت هایی که داشت است از ساخت چنین موتوری ناتوان است ( و اگر در آینده بسازد انسان هوشمند با کمک تکنولوژی و ... ساخته است، انسانی که آفریده آفریدگار هوشمند است) اما بی خدایان و ماتریالیست ها می گویند طبیعت خود سازنده این باکتری (موتوری میکروسکوپی) می باشد. یعنی کره زمین در اثر انفجاری بوجود آمده و خروجی این انفجار شده است یک موتور میکروسکوپی خیلی پیشرفته!!(که شما خود می گوئید تازه شاید بشر هوشمند(نه طبیعت بی هوش) نمونه همچون آن را در آینده با فلان تکنولوژی و فن آوری بسازد! حال چگونه ممکن است که چنین موتوری با گذر زمان و شانس و انتخاب طبیعی و توسط طبیعت بی جان بوجود آمده باشد!!) (مثل این است که بگوئیم در اثر انفجاری یک کتاب علمی ساخته شده است)
به: asadas
اگر انسان با روش های ژنتیکی موجدات جدیدی درست کند تکلیف چه میشود

دوست عزیز فرمودید اگر انسان بتواند باکتری و ... را با روش همانند سازی بسازد. بله انسان هوشمند و با استفاده از تکنولوژی و .... توانسته است خیلی چیزها بسازد و معلوم نیست که در آینده چه چیزهای جدیدی را هم بتواند بسازد. اما انسانی هوشمند که روح خداوند در آن دمیده شده است و انسانی که خداوند بعد از آموختن علوم مختلف به آن به فرشتگان می گوید در مقابل این آفریده من سجده کنید. یعنی یک هوش قادر شده است کامپیوتر بسازد و ..... هوش می تواند بسازد و ما می گوئیم بدون وجود هوش خارج از ماده اولیه متمرکز که منفجر شده است امکان ایجاد هیچ نوع مخلوقی با گذر زمان و شانس و انتخاب طبیعی وجود ندارد.دوست عزیز ماتریالیست ها می گویند این باکتری هوشمند در اثر گذر زمان و شانس و انتخاب بوجود آمده است آیا یک سیستم پیشرفته ایچونینی که همچون موتوری میکروسکوپی است که هر پروتوئین موجود در آن همچون یک قطعه از یک موتور می باشد(بوش و استاتور روتور کلاچ گیربکس و شفت و ملخ و ...) می تواند بدون وجود هوش و تنها با گذر زمان و شانس و انتخاب طبیعی بوجود بیاید؟! لذا آفریدگار و سازنده ای می خواهد. البته مثال زدن این موجود به خاطر شبیه بودن آن به مصنوعی بشری به نام موتور می باشد وگرنه در سایر موجودات نیز سیستم پیشرفته وجود دارد که بعدها در مورد آن بیشتر صحبت خواهیم کرد
اما در مورد همانند سازی همان گونه که از نامش پیداست نوعی کپی سازی و تقلید انسان هوشمند از آفریدگار بینهایت هوشمند می باشد و جالب اینجاست که از امکان همانند سازی می تواند به اثبات و امکان معاد جسمانی پی برد.
به: protester
جناب محمدعلي نتيجه ي بحث خداشناسي شماره يك چه شد؟

منتظر پاسخی مناسب از طرف شما و دوستان نتان می باشم اما هنوز پاسخی مناسب و قابل نقد پیدا نکرده ام. همچنان منتظرم
بگویید که اگر همه چیز ماده است پس اطلاعات و هوش و نرم افزار کامپیوتر از جنس چیست؟!
اینکه برخی اصرار دارند تا قسمتهای گزین شده آن را به زرتشت نسبت دهند و باقی قسمتها را که حاوی اشتباهات فراوان است رد کنند،پذیرفتنی نیست.

جناب فیلیس،معیار برگزیدن بخش هایی از اوستا به نام گاتها(یا گاهان) و انتساب قطعی آنها به زرتشت پاک (آن هم از سوی پژوهشگران و خاورشناسان بزرگ ایرانی و غیرایرانی) نه چنان که شما می پندارید قوت و سستی مفهوم آنها که مضمون دیگرگونه کلام و نوع لحن و هجای آشکارا متفاوت آنها با دیگر بخش های اوستا و نزدیکی آنها به گویش خاستگاه زرتشت و اشاراتی در آنها به کسان و سرزمینهایی مربوط به دوران زیست زرتشت می باشد.
گاتاها شامل 17 هات (یا هایتی) و آکنده از ستایش پروردگار یکتا و پیام مهرورزی و پرهیز از دروغ و ناراستی است و بر خلاف کتب مقدس ادیان سامی خالی از غرض ورزی و کینه جویی و ترغیب به دیگرکشی و بایست ها و نبایست های قیم مآبانه است.
نخستين پژوهشگری که انتساب گاهان به زرتشت را تایید نمود مارتين هاوگ آلماني بود و پس ازو دیگر پژوهشگران بر این گفته صحه گذاشتند.
نماد خواندن [فروهر] و توجیهاتی از این قبیل شایسته نیست...

سخنی شگفت است از زبان کسی که احتمالا روزانه 5 بار بسوی یک نماد نماز می خواند مگر اینکه مدعی باشید کعبه نه یک نماد برای الله مدینه که منزل و ماوای حقیقی اوست. نیازی به توجیه نیست ، اندکی کنکاش روشن می کند که بانیان و رهروان هر آیینی (توحیدی و غیرتوحیدی) از اسلام شما تا آیین های بومیان نیجریه و پرو براساس مفاهیم آیین خود نمادهایی اندیشیده بودند. فروهر در آیین زرتشت تجسمی از اهورا مزدا نیست که نمادی از ابزار وصال و تعالی بسوی اوست و خود ترکیبی است از چندین نماد دیگر از جمله بالهای گشوده شاهین (به نشانه اوج گرفتن و تعالی) با سه ردیف پر (به نشانه سه مفهوم اندیشه نیک، گفتارنیک، کردارنیک) و سر انسان و رشته های آویخته و حلقه ای در دست و ...
اینکه در اوستا اهورامزدا داری سری مانند سر شاهین توصیف شده یک دلیلش همین است ...

شایسته است پیش از طرح مدعایی (چه رسد به پافشردن بر آن) پیرامون آن آگاهی حاصل کنید. بر توصیفی در اوستا خرده می گیرید در حالی که که از بنیان به خطا رفته اید و چنانکه پیشتر گفته شد در هیچ کجای اوستا چنین تشبیهی وجود ندارد (چنانکه در اوستای در دست شما موجود است نمایان کنید).
ااین تشبیهی است که نزدیک به یکهزار و پانصد سال پس از زرتشت ، اوزبیوس یونانی بدو نسبت داد (همچون اینکه کسی در عصر حاضر مدعی شود : محمد گفت الله را سری است مانند سر کبوتر) و در هیچ کجای اوستا چه گاتها چه دیگر نسک ها یافت می نشود.
اما فارغ از این ، توصیفات پسین مورخ یونانی نشان می دهد او چون مسلمین در پی دستاویزی برای خرده گرفتن از آیین زرتشت نبوده بلکه در پی توصیف باور مزدیسنان از اهورا مزدا بوده است: "خداوند را سری است مانند سر شاهین. اوست نخستین و فنا ناپذیر و جاودانی. نه از کسی تولد یافت و نه چیزی است قابل تقسیم. بی مانند و بی نظیر است. آفریننده کلیه چیزهای نیک است. خود بهترین نیکی است. فریفته نشود و خردمندترین خردمندان است. ... "(گزارش یشتها؛ استاد پورداود)
داریوش تنها از اورمزد به معنای بخشنده سرزمین نام میبرد و این ارتباطی با اهورامزدا یا مزدای شما ندارد

همچنان شما را به کنکاش پیرامون آنچه مطرح می کنید فرا می خوانم. در سنگ نبشته های داریوش بزرگ به چیزی فراتر از تفویض قدرت بدو اشاره شده است. آفرینندگی و یگانگی اهورامزدا.
سنگ نبشته داریوش بزرگ( گنجنامه همدان): " خدای بزرگ است اهورامزدا، که این زمین را آفرید، که آن آسمان را آفرید، که مردم را آفرید، که شادی را برای مردم آفرید، که داریوش را شاه کرد ...»
سنگ نبشته داریوش بزرگ (نقش رستم): "خدای بزرگ (است) اهورامزدا، که این شکوهی را که دیده می‌شود آفریده، که شادی مردم را آفریده، که خرد و کوشش را بر داریوش شاه فرو فرستاد... "
ید الله فوق ایدیهم به معنای همراهی خداوند با مومنان است.در آیه معنی اش کاملا مشخص است.
اما در جمله (خورشید چشم اهورامزدا است!) هیچ تردیدی نسبت به معنا و منظور جمله وجود ندارد و با صراحت تمام بیان شده!!

جناب فیلیس ، شایسته است برای دریافتن مفهوم سخنی به تمامی آن پرداخت نه به واژه ای و تکه ای. خورشید تعبیری است از پاکی و روشنی بخشی اهورا مزدا. در آیه قرآنی نیز به صراحت اشاره به دست خدا شده درحالی که می شد قدرت و تدبیر خدا را بجای آن نشاند. آیا این دستاویز بیهوده ای نیست؟
چنانکه از جای جای کلام زرتشت(گاتها) برمی آید وی تمامی عناصر گیتی را آفریده ی مزدای یگانه می داند. در هات 44 یسنا (بخشی از گاتها) به صراحت خورشید در جای آفریده ای در کنار دیگر آفریدگان نشسته است نه خدایی در کنار اهورامزدا یا عنصری از تجسد او:
"از تو می پرسم ای اهورامزدا! کیست پدر راستی؟ کیست نخستین کسی که راه سیر خورشید و ستاره بنمود؟ از کیست که ماه گاه تهی است و گاهی پر؟ کیست نگهدار زمین در پایین و سپهر در بالا؟ کیست آفریننده آب و گیاه؟ کیست که به باد و ابر تند روی آموخت؟ کیست آفریننده روشنایی سود بخش و تاریکی، کیست که خواب و بیداری آورد؟ کیست که بامداد و نیمروز و شب قرار داد و دینداران را به ادای فریضه گماشت؟ کیست آفریننده مهر و محبت آرمئتی؟ کیست که از روی دانش و خرد احترام پدر در دل پسر نهاد؟»
... «من مي كوشم فردا كه تو را توسط خرد مقدس آفريدگار كل به درستي بشناسم.» ... «اي اهورامزدا همين كه تو را با ديده دل نگريستم در انديشه خود دريافتم كه تويي سرآغاز و سرانجام، تويي سرچشمه منش پاك، تويي آفريننده راستي و تويي داور دادگر كارهاي جهان».
پس این متون (یسنا هات و ..) نیز که شما آنها را رد میکنید و از زرتشت نمیدانید،جزو دین زرتشتی است همانطور که طی حداقل دوهزار سال مورد استناد موبدان بوده.....گمان میکنم شما نیز تنها به سبب آنکه آن را ایین نیاکانتان میدانید به آن احترام میگذارید و به آن همانند دیگر ادیان اعتقاد ندارید.

هات نه یکی از متون زرتشتیان که خود عنوانی است برای هر بخش یسنا.
آیین مزدیسنا بر پندار و گفتار و کردار نیک زرتشت پایه گذارده شده که در گاتهای او تجلی یافته است. در درازای تاریخ با گسترش روزافزون آیین زرتشت گفتارها و آدابی به اقتضای زمان بدان افزوده شد ، این فرجام هر آیین و مکتبی است که در گذار زمان دچار پیرایه هایی می گردد و کسی نمی تواند مدعی مستثنی بودن آیین زرتشت ، اسلام یا هر آیین دیگری از این قاعده باشد ، اما علیرغم این پیرایه ها آموزه های مهرورزانه و مسالمت جویانه زرتشت چنان در کالبد این آیین ریشه دوانده است که از پس هزاره ها همچنان روح مسالمت جو و انسان مدار آن بقوت خویش باقیست ، چیزی که جای خالی آن در فرق تمامیت خواه و قیم مآب و ناهمکیش ستیزی همچون اسلام از بدو پیدایش آشکار و آزارنده است و این همان چیزی است که افزون بر افتخار پیوستگی های این آیین با پدران و نیاکان ما ، می تواند موجب سرفرازی هر ایرانی از جمله من باشد.
پروفسور آنتونينو پاليارو: "به همين دليل بود که فتوحات پادشاهان بزرگ [ هخامنشي] ٬ به خلاف فتوحات بابلي ها و آشوري ها ٬ با تخريب شهرهاي فتح شده و انتقال اجباري ساکنان اين شهرها به مناطق ديگر قرين نبود... بي شک٬ در دينِ تجدّدگراي زردشت ٬ بيان جديدي از انسانيّت وجود داشت که رفتار هخامنشيان ملهم از آن بود. مفاهيم يکتاپرستانه اي که اين پيامبر ٬ در آغاز ٬ آن را مطرح کرده بود و نيز بنيان عميقاً اخلاقيِ آموزه خير و شر نشان مي داد که چهره روحاني اين آيين بر بت پرستي متحجرانه بابلي غلبه يافته است..."
علم و خدا پرستی(بسیار شنیدنی)
مناظره‌اى دوستانه،
بين زيست شناس منكر خدا، "ريچارد داوكينزو مسيحي متخصص ژنتيك، "فرانسيس كالينز
اقتباس از مجله تايم
برگردان از عبدالعلى بازرگان
بخش اول
http://www.box.net/shared/rfvp8l8p3z
بخش دوم
http://www.box.net/shared/rq7efxijm6
بخش سوم
http://www.box.net/shared/n730zyiii3
ایزد چیزی به مانند الهه های دوران یونان است..

معنای "ایزد" برگرفته از لغتنامه دهخدا: "فرشته اي که حق‌تعالي براي پرورش و حفاظت هر نوع نباتات و حيوانات و جمادات مقرر فرموده چنانکه براي پرورش هر نوع ، فرشته اي عليحده است."
جناب فیلیس؛ فارغ از معنایی که در لغتنامه ها آمده حقیقت آنست که ایزدان پیش از پیدایش آیین مزدیسنا از جایگاهی در خور پرستش هم نزد ایرانیان و هم هندوان عهد باستان برخوردار بودند. زرتشت پاک با چندخدایی و پرستش ایزدان به ستیز برخاست و اهورامزدا را پروردگار یگانه خواند. در آیین او برای هر چیز نیک ایزدی قائل شده اند اما نه در خور پرستش . عناوین آنان از مجردات است و جملگی گویای صفات اهورامزدا هستند نه چیزی جدا ازو. در آیین زرتشت ایزدان دارای تعابیر مجازی می باشند و تجسد انسانی الهه های یونانی با آن کردارها و نیازهای مادی در در اینان دیده نمی شود.
اصراری که زرتشتیان ایران برای یکتاپرست نشان دادن خود بر اساس مبانی اسلامی دارند،جای شگفتی دارد!

تاثیرپذیری فرهنگ ها و آیین ها از یکدیگر امری بدیهیست و روشن است آن آیین فروتر و متاخر است که از آیین گسترده تر و پیشروتر اثر می پذیرد ، آیین مزدیسنا بعنوان آیینی یکتاپرستانه ، پیشرو و مسالمت جو با مفاهیم عالی انسانی و پیشینه و گستره ای بس عظیم تر از اسلام نوبنیاد بر همه آیین های سامی تاثیرات بسیار عمیق و انکارناپذیر گذارد و بجز یهود و مسیحیت ، اسلام نیز دست کم در متصرفات ایرانی مسلمین، تحت تاثیرات شگرف آیین پیشین پارسیان ایرانیزه شد و مفاهیمی از دل آن برون آمد که از مبانی و مفاهیم رایج در دیگر سرزمینهای اسلامی بسیار دور بوده و هست و به نمادها و آموزه های آیین زرتشت (و حتی آیین میترا) بسیار نزدیک.
از حوصله این سخن بیرون است تا به اثرپذیری های عمیق فرقه شیعه از آیین زرتشت و نمادهای ملی و آیینی ایران پیش از اسلام پرداخته شود.
بسیار از باورها و نمادهای دیگر آیین ها (مفاهیمی همچون بهشت و دوزخ و فرشتگان مقرب)برگرفته از مفاهیم مزدیسناست.
یکتاپرستی زرتشتیان ریشه در آموزه های زرتشت دارد که از جای جای گاتهای او آشکار است نه در مبانی آیینی مهاجم و ستیزه جو.
نخستین اصل گرویدن به آیین زرتشت اقرار به یگانگی اوست ، چنانکه در گذر همه این سالها تا کنون نودینان زرتشتی در مراسم ورود رسمی به آیین زرتشت اینگونه نیایش می کنند: "به خشنودی اهورامزدا ، من، به هستی خداوند یكتا و پیام‌داری اشو زرتشت اسپنتمان بی‌گمانم. من، دین بهی زرتشتی را برمی گزینم كه بهترین راه زندگی را به من نشان می دهد. اندیشه و گفتار و كردار نیك را می ستایم. دین زرتشتی را می ستایم، كه خواستار آزادگی و آشتی و از‌خود‌گذشتگی و پارسائی و یگانگی است. و دینی است كه از همۀ دینهای كنونی و آینده بهتر و زیباتر است. اهورامزدا، خداوند جان و خرد را، سپاسگزارم و پیمان می‌بندم كه بر دین نیك و پاك زرتشتی استوار بمانم.[/b]
شرکی که در اسلام مد نظر است،ستایش و درخواست کمک از پدیده های طبیعی و همچنین موجودات خیالی ... است.

اشاره به "موجودات خیالی" نمودید به یاد درخت طوبا و ذقوم و چاه ویل و حوض کوثر و جبرائیل و اسرافیل و عزرائیل و یاجوج و ماجوج و حور و قلمان و ... افتادم.
از "نشانه های شرک" نام بردید به یاد دخیل بستن و توسل جستن به مقبره امامان و هزاران امامزاده (عموما مجهول الهویه) و پنجره سقاخانه ها و اسب عباس و استر زینب و حلوای سفره ابوالفضل افتادم. بگذریم
درخواست کمک از آتش و ستایش آن از منظر اسلام شرک است

آتش نزد مزدیسنان از ارجمندترین موهبت های اهورایی است. مزدیسنان آتش را نمی پرستند و ازو کمک نمی جویند. بهدینان برای ستایش مزدا آتش را سوی (قبله) خویش قرار می دهند چنانکه مسلمین کعبه را برای الله
علم از ایجاد ماده اولیه زندگی ژنتیک (دی ان ای) عاجز است.

تولید اولین سلول مصنوعی زنده (ایجاد یک باکتری با ژنوم صد در صد مصنوعی و ساخت بشر )
محققان آمریکایی موفق به تولید نخستین سلول زنده مصنوعی شده اند. این محققان موفق شده اند پس از تولید ماده ژنتیکی یک نوع از باکتری، آن را در داخل یک سلول میزبان تزریق کنند. نتیجه این تحقیق که در آزمایشگاه های موسسه جی کریگ ونتر انجام شده، در نشریه علمی ساینس منتشر شده است. محققان امیدوارند از این دستاورد برای تولید باکتری هایی با خاصیت درمانی، تولید سوخت و پاکسازی محیط زیست استفاده کنند اما منتقدان این کار را خطرناک می دانند. محققان موسسه جی کریگ ونتر پیش تر موفق شده بودند به طور جداگانه ماده ژنیتک باکتری را تولید کنند و کرومزوم های یک باکتری زنده را به داخل سلول باکتری دیگری تزریق کنند. تحقیقات جدید این موسسه که به تولید سلول زنده مصنوعی منتهی شده، تلفیقی از دو دستاورد قبلی محققان آن است. هر چند که فقط ماده ژنتیک سلول جدید به طور مصنوعی تولید شده است. دکتر کریگ ونتر، سرپرست محققان در این آزمایش می گوید این نخستین بار است که دی ان ای مصنوعی کنترل کامل یک سلول را در اختیار گرفته است.
http://www.bbc.co.uk/news/10132762
روز پنچشنبه بیستم ماه می سال 2010 گروهی از دانشمندان آمریکایی اعلام کردند با خلق اولین سلول زنده که توسط دی ان ای ساخت بشر کنترل می شود توانسته اند قدم مهمی در جهت ایجاد زندگی مصنوعی بردارند. کریگ ونتر از پیشگامان علم ژنتیک و تیم همکارش توانسته اند برای اولین بار حیات را به طور سنتز شده و کاملا مستقل از هر نوع حیات دیگری در آزمایشگاه به کمک ترکیبی از مواد شیمیایی ایجاد کنند. آنها از یک دی ان ا مصنوعی کروموزومی جدید ساخته و با انتقال آن به یک سلول خالی آن را تکثیر کردند. این یک موجود تک سلولی ساخت بشر است که میتوان آن را نمونه ای از ساده ترین باکتری های روی زمین دانست.
http://www.telegraph.co.uk/science/7745868/Scientist-Craig-Venter-creates-life-for-first-time-in-laboratory-sparking-debate-about-playing-god.html
در پی سنتز و ساخت ژنوم و ایجاد نخستین سلول زنده مصنوعی بدست دانشمندان، کلیسا نیز تحریک شده و واکنش نشان داده است:
واتيکان اولين واکنش خود را نسبت به ساخت سلول مصنوعي نشان داد. انها خطاب به دانشمندان گقتند که با خدا بازي نکنيد تنها خدا مي تواند زندگي خلق کند. خبر خلق یک سلول مصنوعی به دست پژوهشگران آمریکایی، تحسین خیلی ها را در محافل علمی دنیا برانگیخته است. اما پیشرفتی که بعضی آنرا به «خلقت به دست انسان» تشبیه کردند، واکشنهایی هم از طرف شخصیتهای مذهبی به همراه داشته است.
http://www.bbc.co.uk/persian/world/2010/05/100522_l13_cell_reaction_vid.shtml
1- خلق الساعه چیست؟ خلق الساعه یعنی خلق در یک لحظه ( الساعه ). و البته یعنی خلق موجود زنده بصورت خودبخود. ( زیست سال اول دبیرستان صفحه 4)
2- طرفداران خلق الساعه برای توجیه نظر خود چه مثال هایی میزدند؟ آنها میگفتند ماهی از گل و لای جوی ها و آبگیرها بوجود آمده. موش از مجاورت لباس کثیف با دانه های گندم در زیززمینهای نمدار بوجود آمده، عقرب از آجر نمداری که در سایه و تاریکی باشد بوجود آمده و ...
3- خلق الساعه از چه زمانی شروع شد و به کجا رسید؟ برخی از دانشمندان از زمان ارسطو تا ون هلمونت به این نظریه اعتقاد داشتند و سرانجام، فرانچسکو ردی با انجام آزمایشاتی آن را رد کرد. یعنی فرانچسکو ردی در قرن شانزدهم خلق الساعه را در مورد موجودات زنده و بزرگی در حد مگس و ماهی و موش و ... رد کرد!! اما نظریه خلق الساعه در مورد موجودات میکروسکوپی بعد از او مطرح شد!!!... چطور؟! در قرن هفدهم هوک با میکروسکوپ ابتدایی‌اش به مشاهده آب برکه پرداخت و دریافت که موجودات ریزی در آن وجود دارد... بعدها طرفداران خلق الساعه که زورشان به مگس و موش و ماهی نمی رسید به همین میکروارگانیسم ها گیر دادند و گفتند اینها بدون منشاء زنده، از محیط غیر زنده خلق میشوند... این بار در قرن نوزدهم لویی پاستور با آزمایشهایش ثابت کرد حتی این موجودات زنده ریز هم بر اثر منشاء زیستی خویش بوجود می آیند نه بر اثر منشاء ماورایی یا معجزه خلق الساعه... یعنی به زبان ساده لویی پاستور گفت میکروب والد میکروب است نه اینکه محیط غیر زنده والد میکروب باشد. بنابراین خلق یکباره موجود زنده از محیط غیر زنده در مورد جانداران میکروسکوپی هم رد شد. حالا...
4- اگر هیچ میکروارگانیسمی نمی تواند از محیط غیر زنده بوجود آید و خلق الساعه شود؛ پس وقتی حیاتی در کار نبوده است اولین میکروارگانیسم چگونه بوجود آمده است؟
دوستان به موارد زیر به شدت دقت کنید:
1- نظریه پیدایش حیات (آبیوژنز) در مورد پیدایش نخستین موجود زنده یک بحث علمی جداست. و نظریه تکامل که در مورد چگونگی تغییر و تحول ژنتیکی و ساختاری موجودات زنده بحث میکند یک بحث جداست. نظریه پیدایش حیات در مورد ((شروع )) صحبت میکند و نظریه تکامل زیستی در مورد (( ادامه )) بحث میکند. ممکن است دانشمندان در مورد شروع حیات بر اثر اینکه ابتدا توارث بوده یا ابتدا متابولیسم بوده اختلاف نظر داشته باشند اما در مورد چگونگی ادامه حیات و تأثیر ژنتیک و محیط بر اشتقاق و تنوع تدریجی گونه ها اتفاق نظر دارند. 99.9% زیست شناسان دانشگاه های جهان تکامل را در مورد (( ادامه حیات )) می پذیرند اما در مورد (( شروع حیات )) بحث هایی هست که ربطی به (( خرافه خلق الساعه )) ندارد و من آنها را برایتان باز میکنم.2- نظریه پیدایش حیات ( آبیوژنر ) در مورد پیدایش نخستین مولکول های همانندساز و خودتکثیرگر مثل DNA و RNA بحث میکند و در مورد پیدایش نخستین (( آمینو اسید ها )) بحث میکند که نخستین توارث و نخستین متابولیسم ها را در زمین ایجاد کرده اند؛ و هرگز در مورد ((خلق یکباره)) آمیب بحث نمی کند!!!! اصلاً کلمه (( خلق و خلقت )) ربطی به علم ندارد و کلمه (( یکباره )) هم ربطی به علم ندارد و من برایتان به خوبی مطلب را باز میکنم. صحبت از آمیب ( یوکاریوت از خانواده آغازیان) نیست! صحبت از تکامل تدریجی مواد آلی ساده به مواد آلی پیچیده است. صحبت از شکل گیری تدریجی آمینو اسیدها و نوکلئیک اسیدها در شرایط اولیه کره زمین است.
فیلیس
ید الله فوق ایدیهم

این یک جور اسلانگ!! .. یا نوعی ضرب المثل ست .. مثل آنکه عربها هم مانند ما ایرانیان که به اصطلاحِ یک دست صدا نداره!! .. قائلیم .. اعتقاد داشته باشند! .. این اصلاً به معنیِ دست و پا داشتنِ الله نیست!
این مطلب را در سایتی که فیلیس جان تحتِ عنوانِ موبد میستری آورده .. یافتم!!
می توان گفت که [فقط] اسلام قائل به monotheism یعنی یکتاپرستی و یک خدا به طور مطلق است حتی مسیحیان هم یکتاپرست نیستند چون قائل به تثلیث هستند. بنابراین اگر توجه کنید فقط اسلام است که قائل به برتری مطلق الله است. در دین زرتشت نباید به henotheistic بسنده کرد بلکه باید ماهیت شیطان را هم توضیح داد.

البته اگر ائمه و شفاعتِ آنان را در روزِ جزا .. به عنوانِ اعتقاد به چند خدایی .. به حساب نیاوریم!!
اما من .. شخصاً .. نیاز بشر را به وجود چند خدا .. اذعان میدارم!! .. بعداً اگر وقت شد توضیح میدهم!
خدا آخر و عاقبت ما را با دایل آپ به خیر گرداند! آمین!

تازه شما باید بیای ADSL رو ببینی!! من .. این دو روزی که تشریف نداشتم!! .. ADSLام قطع بود!!
وگرنه آفرینش توسط خداوندی که جهان را از هیچ به وجود آورد(نظریه بیگ بنگ) !!

طبق آن نظریه هم .. جهان از یک ماده ای!! .. (و نه هیچ و پوچ!!) .. به وجود آمده!! .. قانونِ پایستگیِ جرم و انرژی
ضمناً .. من چگونگیِ خلقتِ اولین موجودِ زنده را نیز بر اساسِ نظریه های فیزیکی!! .. در کامنت های قبلی .. بیان کردم!!
علم از ایجاد ماده اولیه زندگی ژنتیک (دی ان ای) عاجز است.

البته .. این محدود به زمان ست!!
شاید یکی از همین روزها !!! .. خبرش را در تلوزیون ببینید
جناب سادیست! من در این بحث شرکت نکرده ام .. اما لازم دانستم بگویم که اگر به حداقل نیز برسد به صد درصد نمیرسد

من هم گفتم .. حداقل .. نگفتم صفر!! .. با نظرتان هم موافقم!!
.. البته این کامنت تنها به سخنانِ دوستِ گرامی .. فیلیس جان .. محدود شد .. الباقی را بعداً .. میاورم!!
قرآن هرگز تحریف نشده
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک