قرآن هرگز تحریف نشده
امتیاز دهید
نویسنده:
حسن حسن زاده آملی
امتیاز دهید
جامعیت علمی
برجسته ترین ویژگی علامه حسن زاده آملی، جامعیت علمی و عملی است که مورد قبول همه صاحب نظران و اندیشمندان حوزوی و دانشگاهی قرار گرفته است. همین امر سبب شده که وی به عنوان عالمی شاخص در میان اندیشمندان حاضر شناخته شود. در میان عالمان حوزوی، فقیه، اصولی، فیلسوف، اهل حدیث، عارف و متکلم فراوان می زیسته، ولی به ندرت می توان عالمی چون استاد حسن زاده یافت که در همه این علوم و حتی در مسائل طب، ادبیات، هیئت و نجوم صاحب نظر باشد. وی در فقه، سال ها به تدریس کتاب های گوناگون فقهی مشغول بوده است؛ در علم رجال صاحب نظر می باشد؛ در درایه و حدیث چندین اثر تخصصی دارد؛ در ادبیات فارسی و عربی کم نظیر است؛ در منطق، به شرح و تصحیح و تفسیر منطق منظومه پرداخته است؛ و ،در علوم قرآنی، کلام، فلسفه، عرفان، ریاضیات، علوم غریبه، کتاب شناسی، خوشنویسی و تصحیح متون صاحب سبک و نظر به شمار می آید و آثاری دارد.(۲)
آثار علمی
تاکنون بیش از از یک صد و نود اثر علمیِ پر ارزش در فلسفه، عرفان، کلام، فقه، تفسیر، حدیث، رجال، ریاضیات، هیئت، نجوم، طب، ادبیات و علوم غریبه استاد حسن زاده آملی چاپ و منتشر شده و بسیاری نیز به صورت خطی موجود است. از درگاه خداوند متعالی مسئلت داریم با افزودن بر عمر و توفیقات استاد، همچنان روز به روز بر تعداد این آثار افزوده گردد. وقتی از استاد درخواست می شود آثارشان را معرفی کنند، فروتنانه چنین می فرماید: «برای اینکه نفس را مشغول باید داشت که حکما فرموده اند نفس را مشغول بدار، وگرنه او تو را مشغول می کند، تعلیقات و حواشی بر کتب درسی از معقول و منقول، وسایل و جزوات در موضوعات و فنون گوناگون نوشته ام».
برجسته ترین ویژگی علامه حسن زاده آملی، جامعیت علمی و عملی است که مورد قبول همه صاحب نظران و اندیشمندان حوزوی و دانشگاهی قرار گرفته است. همین امر سبب شده که وی به عنوان عالمی شاخص در میان اندیشمندان حاضر شناخته شود. در میان عالمان حوزوی، فقیه، اصولی، فیلسوف، اهل حدیث، عارف و متکلم فراوان می زیسته، ولی به ندرت می توان عالمی چون استاد حسن زاده یافت که در همه این علوم و حتی در مسائل طب، ادبیات، هیئت و نجوم صاحب نظر باشد. وی در فقه، سال ها به تدریس کتاب های گوناگون فقهی مشغول بوده است؛ در علم رجال صاحب نظر می باشد؛ در درایه و حدیث چندین اثر تخصصی دارد؛ در ادبیات فارسی و عربی کم نظیر است؛ در منطق، به شرح و تصحیح و تفسیر منطق منظومه پرداخته است؛ و ،در علوم قرآنی، کلام، فلسفه، عرفان، ریاضیات، علوم غریبه، کتاب شناسی، خوشنویسی و تصحیح متون صاحب سبک و نظر به شمار می آید و آثاری دارد.(۲)
آثار علمی
تاکنون بیش از از یک صد و نود اثر علمیِ پر ارزش در فلسفه، عرفان، کلام، فقه، تفسیر، حدیث، رجال، ریاضیات، هیئت، نجوم، طب، ادبیات و علوم غریبه استاد حسن زاده آملی چاپ و منتشر شده و بسیاری نیز به صورت خطی موجود است. از درگاه خداوند متعالی مسئلت داریم با افزودن بر عمر و توفیقات استاد، همچنان روز به روز بر تعداد این آثار افزوده گردد. وقتی از استاد درخواست می شود آثارشان را معرفی کنند، فروتنانه چنین می فرماید: «برای اینکه نفس را مشغول باید داشت که حکما فرموده اند نفس را مشغول بدار، وگرنه او تو را مشغول می کند، تعلیقات و حواشی بر کتب درسی از معقول و منقول، وسایل و جزوات در موضوعات و فنون گوناگون نوشته ام».
آپلود شده توسط:
eyolin
1389/07/18
دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی قرآن هرگز تحریف نشده
این نظریات عموم ماتریالیستهای آن دوران(مانند دهریون) بوده است.
میدانم!کلا همه چیسز نیز اتفاقی رخ داده! و دست به دست هم داده تا اکنون انسانهای باشعور و باهوش با چشم و گوش و زبان و .. به وجود بیاید!
چه تراژدی! زیبایی!آخی!:D
خب! اول آنکه سلول میزبان خود یک موجود زنده بوده و آنها نتوانسته اند حیات مصنوعی را از نو بسازند .دوم آنکه این ژن ساده(به نسبت) را از روی نمونه موجود آن و با کپی گرفن از آن ایجاد کردند و خود به خود (خلق الساعه) به وجود نیامده!! در واقع تنها تغییراتی در ژنوم آن به وجود آوردند وگرنه سلول میزبان از ابتدا خود یک موجود زنده و مخلوق بوده است.
این شبیه سازی ها با رشد دادن و تقسیم و .. صورت میگیرد و از خود همان ماده اولیه موجود زنده برای ایجاد آن استفاده کرده اند.
بفرما!
خودت هم که قبول داری!
ژنتیک آن را ایجاد نکرده اند بلکه مصنوعی خواندن آن به سبب برداشت از یک باکتری دیگر و تزریق به دیگری بوده است.
:stupid:مگه من چنین چیزی گفتم!؟من سخن شما رد کردم همین!
شفاعت ربطی به چند خدایی بودن ندارد.در قرآن و توحید اسلامی،خداوند همه کارها(جز اندک شمار) را با واسطه و به وسیله انجام میدهد.اگر غیر از این بود،آفرینش بیهوده بود و معنایی نداشت.
بشر نیز نیاز به اعتقاد به چند خدا و آفریننده ندارد!جای تاسف است که فرق توسل و شفاعت را با شرک نمیدانید.در قرآن نیز به اینکه شفاعت کسانی که خداوند اجازه داده،پذیرفته است.
شفاعت و اعتقاد به انجام گرفتن برخی کارها بدست ائمه (ع) شرک نیست چنانچه شما از یک آرایشگر تقاضای کوتاه کردن مویتان را میکنید.اصلا حوصله توضیح پیرامون این بحث گسترده را ندارم پس به آن نمیپردازم.
adsl من هم قطع بود برادرجان! که با دایل آپ آمدم! که خدا رو شکر وصل شد!
قانون پایستگی جرم در دنیای فیزیک است که اتفاقا همیشه ثابت نیست و در مواردی نقض شده است(برای مثال در فضا و در انفجار ها و سیاهچاله ها و ..).قبل از فیزیک و قبل از انفجار بزرگ .ما از آن فردی سخن میگوییم که دنیا را از هیچ به وجود آورده و این هیچ نیز برای ما سبب محدود بودن در بعد زمان و مکان و ماده قابل درک و لمس نیست.چنانچه انسان هنوز نتوانسته بعدهای چهارم و ... را که انیشتین اثبات کرد،درک کند.ما تا آن جایی میتوانیم درک کنیم که ابزار درک و حس آن را داشته باشیم.ابعاد دیگر جهان ،تئوری جهانهای موازی و بسیاری موارد دیگر.اگر شی ای به بعد چهارم برود:D(مثال زدم) آن وقت آیا باز هم میتوانید آن را پیدا کنید؟ و یا درکش کنید؟ هست اما جای دیگری است و به نوعی قانون پایستگی را زیر پا گذاشته چون برای ما قابل درک و لمس نیست و رفته که رفته. مواد از ذرات حاوی انرژی که هم انرژی هستند هم جرم دارند تشکیل شده.فرض کن این تراکم و ... از بین برود و بتوانیم همه چیز را یک پارچه ببینیم.آن چیزی که میبینیم(درک میکنیم) توده ای غبار آلود از ذرات انرژی است که در جاهایی متراکم تر و درجاهای دیگری پراکنده و دور از هم است.این انرژی که اکنون به سبب تراکم ماده برای ما به این شکل دیده میشود،از کجا آمده؟
دانشمندان طبق برخی تحقیقات ادعا میکنند که جهان رو به خاموشی میرود و روزی همه جهان(اعم از کره زمین) سرد و بدون تحرک میشود و هیچ حرکتی دیگر در آن به وقوع نخواهد پیوست چون همه جا یک دست شده و انرژی و عامل حرکت که در اصل به وسیله تفاوت در تراکم و ... انرژی در جاهای مختلف است خنثی و مساوی میشود و .. .
میخواهم بدانم اگر چنین نظریه ای رد شده پس علمی که خود را مدام نقض میکند،کمتر از آنست که بخواهد چنین ادعاهایی بکند.اگر نشده پس این نظریه خود موارد بسیاری را روشن میکند.مثلا اینکه انرژی اولیه و نیروی محرکه اولیه که چرخ :D دنیا را به چرخش درآورده،چیست؟از کجا آمده؟از چه چیزی سرچشمه میگیرد؟؟!
سنگ!!!؟؟؟
(طین) در زبان عربی به هر ترکیب شبیه گل (در فارسی) میگویند که با آب مخلوط شده باشد.مثلا به حنای مخلوط با اب،طین حنا میگویند.خب! سنگ خیلی با طین و گل تفاوت داره!ناسلامتی شما هم از نظریه خلق الساعه از ماده ای چون آب و املاح و یا گل و لجن معتقدید!!
8-)8-)8-)8-)8-)
این شمایید که مدام اصرار دارید پیدایش موجودات زنده را از مواد بی جان(خلق الساعه) اثبات کنید!!
بحث قدرت خدا و معجزه و ... چیز دیگری است.خدایی که جهان به این عظمت را آفرید توانایی پیدایش موجودات زنده از هیچ را نیز داراست.
اینجا فعلا بحث بحث علمی است.شما تصور کن ما ملحدیم(خدای نکرده:D)شما باید برای نظریه خلق الساعه خود دلیل بیاورید.
خیلی موارد دیگر هنوز فهمیده نشده.در حد فرضیات ...بگذریم..
پیدایش موجود زنده یکی از نقاط ضعف ماتریالیست ها است.همین موضوع پیدایش موجود زنده خود دلیل محکمی بر وجود خداوند متعال است.(اندکی فکر کنید)
موضوع مشخص است اما بزودی(هفته آینده) در ربطه با امکان معاد جسمانی کامنت مفصلی را قرار خواهم داد. راستی یه شوخی: ;-) کدوم خدای شما!!!! (به گروه خداباوران خوش آمدید:-))
اما در کامنت قبلی گفته شد :
شما دوست عزیز(سادیست) موضوع را اشتباه گرفته اید! سایر دوستان عزیز با دقت بیشتر و خواندن کامل کامنت متوجه خواهند شد که : موضوع تعجیب دوستمان هوشیار بود از اینکه محققین قرن بیست و یکمی توانسته اند با ساخت یک ماده ژنتیکی و تزریق آن در یک سلول میزبان، یک باکتری را همانند سازی کنند. آنچه مطرح شد، این است که چگونه بی خدایان از این موضوع تعجب می کنند!!! زیرا به قول خودشان طبیعت بی هوش میلیون ها سال قبل چنین کاری را کرده است و این باکتری ها را ساخته است!!! پس نتیجه می گیریم که بی خدایان معتقدند: طبیعت بی هوش از محقیقن قرن بیست و یکمی با هوش تر بوده است زیرا طبیعت که نه هوشی دارد و نه تکنولوژی در اختیار دارد، توانسته است میلیون ها سال قبل این باکتریها را بسازد و تازه این محققین از آن طبیعت بی هوش در ساخت آن ماده ژنتیکی تقلید کرده اند و کدهای ژنتیکی را با رمز گشایی از آن باکتری ساخت شده توسط طبیعت! بدست آورده اند و تازه این ماده را در یک سلول میزبان که خود نساخته اند(بلکه طبیعت بی جان ساخته است!) تزریق نموده اند!
آیا شما هم طبیعت را باهوش تر می دانید؟!!! همچنین شما بیان کردید شاید بشر در آینده بتواند چیزی شبیه به باکتری تاژک را بسازد(باکتری که همچون موتور میکروسکپی است با بازده نزدیک به 100% ). سوال من از شما این است چگونه طبیعت (بی هوش) میلیون ها سال قبل توانسته است چیزی را بسازد که تازه بشر هوشمند شاید بتواند در آینده با فلان تکنولوژی و فن آوری آن را بسازد!! یعنی شما طبیعت بی جان و بی هوش را هوشمند تر از بشر قرن بیست و یکمی می دانید؟!!! و اینجاست که باید گفت که شما به چه طبیعت باهوشی اعتقاد دارید!! مگر اینکه بگوئید به وجود خدا و هوشی خارج از ماده اولیه که در انفجار بزرگ منفجر شده است اعتقاد دارید.
quote]اینکه این بحث را در کجایِ قرآن به عنوانِ یک معجزه میتوان یافت !! برای من سؤال ست؟!![/quote]
دوستان عزیز توجه داشته باشید که این مباحث مربوط به بحث های خداشناسی می باشد که با بیان اعجازهای قرانی متفاوت است. بحث های خداشناسی و اعجازهای قرانی را با یک سر فصل مناسب، مشخص و متمایز کرده ام و هر دو مبحث را بطور یکجا می توانید در زیر کتاب علم راهی بسوی آفریدگار بخوانید.
http://ketabnak.com/comment.php?dlid=16925
اجازه بدهید ابتدا به بررسی اطلاعات مصنوعی بپردازیم. یک نرم افزار پیشرفته را در نظر بگیرید که بر روی یک کول دیسک ذخیره شده است در فرایند کپی این نرم افزار بر روی کامپیوتر، ماده و انرژی منتقل نمی شود بلکه آنچه منتقل شده است( کپی می شود) چیزیی غیر مادی به نام اطلاعات و هوش است که اصطلاحا منتقل شده است. اطلاعات و هوشی که توسط یک انسان هوشمند نوشته شده است و با انتقال این هوش و اطلاعات است که کامپیوتری که قبلا قادر به انجام کاری نبوده است اکنون قادر به انجام محاسبات پیچیده شده است. اجازه بدهید یک مثال ساده بزنیم: دو کمپیوتر کاملا مشابه را در نظر بگیرید (هر دو از یک سخت افزار مشابه) که بر روی این دو کامپیوتر نرم افزار های کاملا متفاوتی را قرار داده ایم. با این دو نرم افزار(هوش و اطلاعات ) متفاوت ، این دو کامپیوتر دارای عملکرد و تواناییهای کاملا متفاوت می باشند و این تفاوت بخاطر هوش و اطلاعات متفاوتی است که بر روی سخت افزار این دو کامپیوتر ذخیره شده است نه ماده متفاوت ان دو کامپیوتر!. آیا هوش موجود در این کامپیوتر از جنس ماده است؟! آیا اطلاعات از جنس ماده است؟! آیا اگر اجزاء حافظه های این کامپیوترها را جزئ به جزئ و ریز ریز کنیم چیزی مادی به نام هوش و نرم افزار و اطلاعات نمی بینیم؟! آنچه که می بینیم تنها ماده است(صفر و یک، خاموش و روشن، ماده و نبود ماده) اما این کامپیوترها دارای دو هوش متفاوت و در نتیجه دارای دو عملکرد متفاوت می باشند.
اما در مورد اطلاعات در موجودات زنده، موضوع بسیار پیچیده تر می باشد. مفهوم اطلاعات در موجودات زنده چیست؟ اگر قرار باشد اطلاعات ذخيره شده در DNAنوشته شود، لازمه آن فراهمسازى كتابخانه بزرگى با 900 جلد كتاب 500 صفحهاى است؛ امّا اطلاعاتى كه اين كتابخانه بزرگ نگاهدارى مىكند در مولكولهاى DNA داخل هسته سلول رمزنويسى مىشود؛ این اطلاعات در ۱۰۰ تریلیون سلول بدن انسان وجود دارند و اطلاعات کاملی از رنگ مو و چشم و پوست و همچنین قد و شکل و ساختمان ۲۰۶ استخوان بدن. ۶۰۰ ماهیچه و هزار ترلیون رابطه بین نرونهای مغز و نقشه مربوط به ۹۷۰۰۰ کیلومتر رگ را در خود ذخیره می کنند. سوال اینجاست که چگونه ماده توانسته است خود در درونش اطلاعات را قرار بدهد؟! (مثل این است که بگوئیم یک سخت افزار خودش بتواند یک نرم افزار جدید را بسازد و نیازی به دانلود نرم افزار جدید نیست بلکه این کامیوتر خودش اقدام به ساخت نرم افزارهای جدید با قابلیت های جدید می کند!! نیازی به وجو هوشی خارج از ماده نیست!)
دی ان ای، تنها یک مولکول پروتئینی نمی باشد بلکه یک کد، یک زبان و یک مکانیزم ذخیره اطلاعات است. در زبان DNA، حروف شامل ( A, C, T, and G) می باشند. توجه داشته باشید که اطلاعات توسط ماده و انرژی منتقل می شود. همچنین اطلاعات در ماده و انرژی ذخیره می شود. اما ماده و انرژی خود نمی توانند اطلاعات را بوجود بیاورند. و این موضوعی است که ماتریالیست ها را به وحشت انداخته است. این اطلاعات چگونه بوجود آمده اند؟ (به همین علت است که دکتر فرانسیس کولینز یکی از بزرگترین متخصصان ژنتیک در دنیا که به همراه Craig Venter توانسته بود رمزهای DNA را کشف کند پس از سی سال بی خدایی به وجود خدا ایمان می آورد!)( سوال اینجاست که ماده خود چگونه توانسته است در خود اطلاعات را بوجود بیاورد؟!)
ادامه دارد
خدای من !!! :O
اصلاً .. شما .. میانِ این همه نظریه و فرضیه و سند و آیه و حدیث و bigbingoo و... خودتان هم متوجه شدید که چی میگویید؟
اصلاً چطوری شد که به معادِ جسمانی لینک کردید ؟!!!
یعنی اگر محققین از رویِ آقای احمدی نژاد !! (فی المثل!!) .. یکی بسازند ..
ممکن ست .. روحِ .. فردی مرکوری !!!! (fredie mercury) .. (باز هم فی المثل!!) .. در کالبدش .. حلول کند ؟!!! .. یا آن روح مربوط به خودِ آقای نجاد ست .. که تقسیمِ سلولی شده ؟!! (عرب ها به احمدی نژاد میگویند نجاد!!! .. بیچاره ها هنوز نفهمیده اند!!! .. ما هم میگزاریم توی خماری بمانند!!) (آدمینِ محترم .. خواهشاً .. سانسور نکنید!! .. لااقل جای کاراکترها را با کلماتِ مناسب پر کنید!!!! :x)
ابتدا عرض شود :
من .. به اینکه آدم ها .. از یک نفر و آن هم آدم (شوهرِ حوا جان!!) .. به دنیا آمده و آن اول ها .. خواهر و برادر .. مجبور به زناشویی شده اند!! (?) .. اعتقاد ندارم .. (آخر اگر خدا .. آدم را از رجس - گِل و کثافت!! - آفریده .. و حوا جان را هم از طفیلیِ وجودِ آدم - یا به روایتی از فؤاد یا قلبِ آدم - آفریده .. پس چرا هنگامِ قد کشیدنِ هابیل و قابیل .. برای آنان .. از حور و غلمان .. همسری اختیار نکرده .. که لازم باشد با خواهرانِ تنی !! .. تن به هم آغوشی بسپارند؟ .. این چه مدل حکمتی ست؟ :stupid:)
من به نظریهء داروین - درود بر او - نیز با کمی تحریف !! .. البته .. موافقم .. 8-)
اما من مانند داروین - خدا بیامرز!! - به اینکه جدِّ بزرگوارِ ما آدم ها .. گوریل یا شامپانزهء بینوا بوده .. قایل نیستم .. (!)
بلکه میگویم .. تکاملِ انسان ها .. به طورِ موازی و از نیاهایِ مختلف (که البته همگی میمون بوده اند - یه وقت یکی فکر نکنی منظورم ماهی و خفاش و اینجور جونورا هست!! -) .. صورت گرفته .. :-(
حالا بگزریم ..
یک عده محقق .. به تازگی دور هم جمع شده و تصمیمِ کبرئ گرفتند که :
حالا که ما آدما .. پستان داریم!! :baaa: .. و .. سگ ها و خوک ها و موش ها و میمون ها و... هم پستاندارند!! ;-)
و حالا که ما میتوانیم حرف بزنیم!! - آن هم به انگلیسی سره!! -
چرا به این بینوا ها نیز حرف زدن را نیاموزیم؟!! :-(
البته گویا قبلاً کشف شده بود که :
پستانداران و حتی پرندگان و چرندگان!! .. توانایی صحبت به زبانِ خودشان را دارند!
و حتی عده ای .. دریافته بودند که نهنگ ها!! .. نه تنها صحبت میکنند!! .. جلّ الخالق .. رویِ همدیگر هم اسم!!!! میگزارند!! :stupid: .. مثلاً نهنگ ها هنگامِ شکار و بازی .. یکدیگر را به نام خطاب کرده که .. مثلاً جیمی .. چرا از مامانت اجازه نمیگیری بریم زدبازی؟!! ;-)
در این میان .. عده ای .. بر آن شدند که به سگ ها .. چند کلمه ای .. انگلیسیِ سره!! .. بیاموزند .. چراکه طبقِ آیهء شریفه : همانا ذکوة علم .. آموختنِ آن ست!!! .. ثواب دارد!! :-)
بندگانِ خدا .. گشتند و چندتا از جملاتِ پر طمطراق را یافته و به سگ ها آموختند ..
آن سگ ها هم .. پس از مدتی .. با وقّ و ووقّ .. آن جملات را ادا میکرده و گاهی اطوار هم درمیآوردند!!
اما نگو که از بدِ روزگار .. یک روز .. از محدودهء حیا گزرانده .. و به جبرانِ سال ها ستمی که از دستِ آدم های دوپا کشیده بودند .. سر به فحش های رکیک درآورده و دانشمندان را متحیر ساختند!! :O
البته ای پسر!! .. این مثل را بدان رو آوردم .. که به خود غرّه نشوی!! .. و بدانی که تو .. تنها موجودی نیستی که زبان به صُنعِ خدا گشودی!! .. و در راست و دروغِ این مثل .. فی الواقع الله اعلم به خیر عباده!!
در علمِ فیزیک .. (ابتدا اً .. عرض کنم .. دانش بشری پیوسته در حالِ رشد و توسعه ست .. پس اینجایی که ما ایستاده ایم .. صرفاً .. بالاترین مکان نیست!!)
داشتم میگفتم ..
نظریه هایی هست که سال ها پیش مطرح شده :
نیوتن Newton .. درود بر او!! .. ابتدااً .. قوانینی مشهور را ارایه داد که میگفتند :
قوانینی برای سکون و حرکتِ اجسام .. وجود دارد (قانونِ اول و دوم)
و اجرام (اجسام) .. نسبت به یکدیگر بر هم کنش دارند (قانونِ سوم)
.. پس از این نظریه ها بود که دانشمندانِ سراسرِ گیهان .. به پژوهش پرداخته و نظریهء معروفِ گرانش را (جاذبه و دافعه) .. ارایه کردند ..
اما سال ها بعد مردی دیگر به بزرگیِ نیوتونِ فقید با نام اینستِین Einstein - درود بر او - نظریهء دیگری را بنا نهاد :
قانونِ E=MC2 که به نام قانونِ جرم و انرژی .. شناخته میشود ..
این کلمهء شریفه نیز در میانِ اربابِ دانش!! .. غوغایی بی امان را آغاز کرد .. که حتی با انفجارهای هسته ای هم .. وا نخوابید!!
بعدها نظریاتِ متعدد .. بیان شد .. تا اینکه به نظریهء کوانتوم Quantum رسید ..
این نظریهء کوانتوم .. نشان میدهد چگونه در ابعادِ نانو .. آن هم از نوعِ اتمی .. قوانینی شبیه به آنچه نیوتنِ بینوا!! .. سالها پیش فریاد میزد .. در جریان ست!!
اما .. قوانینِ جاذبه و دافعه در ابعادِ اتم ها .. با آنچه در ابعادِ زمین و خورشید .. اتفاق می اوفتد .. بسیار پیچیده تر مینمایند!!
یکی از نشانه ها .. این ست که .. اتم ها قابلیتِ جابجاییِ بسیار زیادی دارند ..
مثلاً اگر یک مولکولِ اکسیژن را در جوِّ زمینِ پانصد میلیون سال پیش رها کنید .. ممکن ست پس از میلیون ها سال سر از دماغِ جنابِ توت انخ آمن tut.ankh.amun در آورده و پس از مومیایی شدن .. سال ها بعد .. در جریانِ هوازدگیِ سنگ سازه هایِ جزیرهء ایستر Easter !! .. نیز شرکت کند !!
دیگر نشانه این ست که اتم ها توانایی تبدیل به مواد مختلف را دارند
مثلاً .. ممکن ست .. پس از گزشتِ میلیون ها سال .. قطعهء آدامسی که به دیوارِ برلین !! چسبیده .. از دیوار گزشته و سر از آن سوی دیوار در آورد !!
اما یک قانون ست که هیچگاه زیر پا نمیتوان گزاشتش!! .. و آن .. قاموسِ طبیعت ست ..
جریانِ زندگی . . اول و آخر . . چیزی ست که به وجود میاید . . و تکامل . . چیزی ناگزیر ست !! (راجع به تکامل هم مطلبی را خواهم گفت)
یعنی .. این امکان وجود دارد که در کاه کشان های دیگر .. و خوشه های دیگر Clusters .. موازی با حیات بر روی زمین .. زندگی .. راهِ خود را یافته باشد .. اما همه بستگی به شرایطِ استاندارد .. برای به وجود آمدنِ زیست .. دارد (مثلِ دما .. جوّ .. اعتدال .. زمان .. و...)
این ست که ما را به شگفتی وا میدارد .. نه خدایی که در قرآن ازو یاد شده !!
جناب محمدعلي نتيجه ي بحث خداشناسي شماره يك چه شد؟
گفت :
اما .. اصلاً ببینیم آن بحث چه بود؟
اطلاعات دو بخش ست :
حافظه (هوش)
تحلیل (هوش و نرم افزار)
حافظه خود دو نوع است :
مصنوعی و طبیعی
اگر حافظه و پردازش را در ابعادِ مصنوعی .. موردِ نظرتان ست؟ .. باید بگویم .. پردازش توسطِ اعمالِ انرژی (معمولاً برق!!) به قطعاتِ فیزیکی (که دقیقاً در علمِ کامپیوتینگ با نامِ Physical شناخته میشود) .. صورت میگیرد .. که هم ماده و هم انرژی!! .. هردو ماده هستند!!
حافظه هم به ثبتِ فیزیکیِ اطلاعات .. رویِ فضاهایِ فیزیکی .. اطلاق میشود
اما در طبیعت .. مغز و رشته هایِ حسی و عصبی .. نقشِ پایه ای را به جهتِ درک و ثبت و پردازشِ اطلاعات .. ایفا میکنند ..
البته سیستم های عصبی و ادراکی - حسی .. در موجوداتِ مختلف .. بر اساس میزانِ تکامل یافتگی شان .. طبقه بندی میشود
در برخی موجودات .. مانند گیاهان .. ادراک بسیار ناچیز و در محدودهء حواس قرار میگیرد
(مثلاً گیاهان به اختلالات در میزانِ اکسیژن دریافتی .. واکنش نشان میدهند .. که مادی بودنِ ادراک را نشان میدهد)
در برخی آغازیان .. ادراک در مرحله ای فراتر و در محدودهء حواس قرار میگیرد
(که با دریافتِ مواد پیرامونِ خود .. نسبت به محیط .. واکنش هایی را نشان میدهند)
با به وجود آمدنِ مغز و پیشرفت و تکاملِ آن در موجوداتِ زنده .. ادراک در مراتبِ بالاتر و در حدِّ حافظه و هوشِ پردازش قرار میگیرد .. که نسبتِ توانایی موجودات در این زمینه ها .. به میزان تکامل یافتگی شان باز میگردد
انسان به عنوانِ یکی از پستانداران .. و موجودی که دارای تکامل یافتگیِ بی نظیر در میانِ موجوداتِ هم رده اش میباشد!! .. دارایِ سیستم ادراکی و هوش و حافظه و خاطره میباشد که جمعاً بدانها روح mind اطلاق میشود (این تعریفِ علم ست .. نه مذهب!!)
اما تمامی این مراحل .. در مغز به صورتِ کاملاً مادی و با دریافتِ انرژی گرمایی و شیمیایی .. انجام میپذیرد ..
یعنی .. انسان .. ابتدا توسطِ اعصاب حسی و ادراکی خود .. ماده و انرژی را دریافت کرده .. سپس .. در بخش های عصبی دیگر مثل مخ و مخچه .. به پردازش .. هوش و بر طبقِ قانون dejavoo به تولیدِ تجربه و ثبتِ خاطرات میپردازد ..
که این اعمال کاملاً انرژیک و ماتریال بوده و هرگز متافیزیکی (البته منظورم بعدِ الهیِ قضیه هست!!) .. به حساب نمیاید!!
ضمناً .. اینکه این بحث را در کجایِ قرآن به عنوانِ یک معجزه میتوان یافت !! برای من سؤال ست؟!!
چه کسانی : محققین
بعد تولید ماده ژنتیکی آن را در چه تزریق کردن: داخل یک سلول میزبان
محققین و آن هم با تزریق در داخل یک سلول میزبان (سلولی را که خود نساخته اند) با استفاده ار علم و تکنولوژی بشر هوشمند در قرن 21 توانسته اند چیزی را بسازند که باعث تعجب شما شده است اما جالب است که آنچه من را به تعجب می کشاند این است که چگونه طبیعت بی جان (بی هوش) در میلیونها سال پیش این باکتری ها را ساخته است و چگونه این طبیعت بی جان از این محققین قرن بیست و یکمی ما باهوش تر بوده است!!! و این باکتری ها را ساخته است؟! محققین قرن بیست و یکمی ما که همان ماده را هم که در درون سلول میزبان(ساخته شده توسط آفریدگار هوشمند) تزریق کرده اند بر اساس کپی ار کدهای ژنتیکی باکتری ساخته شده (توسط آفریدگاری که شما به آن اعتقادی ندارید!!) بوجود آورده اند! نه اینکه فرمول آن را خود کشف کرده باشند.
اعجاز های قرانی را در زیر کتاب:
علم راهی بسوی آفریدگار بخوانید
http://ketabnak.com/comment.php?dlid=16925