رسته‌ها
قرآن هرگز تحریف نشده
امتیاز دهید
5 / 3.7
با 164 رای
امتیاز دهید
5 / 3.7
با 164 رای
جامعیت علمی
برجسته ترین ویژگی علامه حسن زاده آملی، جامعیت علمی و عملی است که مورد قبول همه صاحب نظران و اندیشمندان حوزوی و دانشگاهی قرار گرفته است. همین امر سبب شده که وی به عنوان عالمی شاخص در میان اندیشمندان حاضر شناخته شود. در میان عالمان حوزوی، فقیه، اصولی، فیلسوف، اهل حدیث، عارف و متکلم فراوان می زیسته، ولی به ندرت می توان عالمی چون استاد حسن زاده یافت که در همه این علوم و حتی در مسائل طب، ادبیات، هیئت و نجوم صاحب نظر باشد. وی در فقه، سال ها به تدریس کتاب های گوناگون فقهی مشغول بوده است؛ در علم رجال صاحب نظر می باشد؛ در درایه و حدیث چندین اثر تخصصی دارد؛ در ادبیات فارسی و عربی کم نظیر است؛ در منطق، به شرح و تصحیح و تفسیر منطق منظومه پرداخته است؛ و ،در علوم قرآنی، کلام، فلسفه، عرفان، ریاضیات، علوم غریبه، کتاب شناسی، خوشنویسی و تصحیح متون صاحب سبک و نظر به شمار می آید و آثاری دارد.(۲)

آثار علمی
تاکنون بیش از از یک صد و نود اثر علمیِ پر ارزش در فلسفه، عرفان، کلام، فقه، تفسیر، حدیث، رجال، ریاضیات، هیئت، نجوم، طب، ادبیات و علوم غریبه استاد حسن زاده آملی چاپ و منتشر شده و بسیاری نیز به صورت خطی موجود است. از درگاه خداوند متعالی مسئلت داریم با افزودن بر عمر و توفیقات استاد، همچنان روز به روز بر تعداد این آثار افزوده گردد. وقتی از استاد درخواست می شود آثارشان را معرفی کنند، فروتنانه چنین می فرماید: «برای اینکه نفس را مشغول باید داشت که حکما فرموده اند نفس را مشغول بدار، وگرنه او تو را مشغول می کند، تعلیقات و حواشی بر کتب درسی از معقول و منقول، وسایل و جزوات در موضوعات و فنون گوناگون نوشته ام».
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
50
آپلود شده توسط:
eyolin
eyolin
1389/07/18

کتاب‌های مرتبط

تفسیر نمونه - جلد ۱۰
تفسیر نمونه - جلد ۱۰
4.1 امتیاز
از 28 رای
تفسیر المیزان - جلد 6
تفسیر المیزان - جلد 6
4.5 امتیاز
از 24 رای
تدبر در قرآن
تدبر در قرآن
4.2 امتیاز
از 14 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی قرآن هرگز تحریف نشده

تعداد دیدگاه‌ها:
1204
این رو یادم رفت ذکر کنم!آخی!
نظریه پیدایش حیات (آبیوژنز) در مورد پیدایش نخستین موجود زنده یک بحث علمی جداست. و نظریه تکامل که در مورد چگونگی تغییر و تحول ژنتیکی و ساختاری موجودات زنده بحث میکند یک بحث جداست. ....

میدانم!کلا همه چیسز نیز اتفاقی رخ داده! و دست به دست هم داده تا اکنون انسانهای باشعور و باهوش با چشم و گوش و زبان و .. به وجود بیاید!
چه تراژدی! زیبایی!آخی!
(افکار متناقض ذهن یک ماتریالیست!)
(!)(!):!
تصحیحی میکنم:

لازم است در مورد این تکه تذکری دهم و آن اینست که اعراب جاهلی نیز چنین تعابیری در خصوص بعل خدای بزرگشتن داشتند ..

بزرگشان!
"(گزارش یشتها؛ استاد پورداود)

اگر امکان دارد خود متن اصلی آن را بیاورید چون استاد پور داود به توجیه عقاید زرتشتیان با توجه به عقاید اسلامی و ایجاد مشروعیت برای آنها معروف هستند.برای مثال جایی خوانده بودم که در ترجمه ایشان از منشور کوروش نام مردوک (بت بابلی و ..) نیز به اهورامزدا تعبیر و ترجمه شده است!!!!(!):O:-(
سنگ نبشته داریوش بزرگ( گنجنامه همدان): " خدای بزرگ است اهورامزدا، که این زمین را آفرید، که آن آسمان را آفرید، که مردم را آفرید، که شادی را برای مردم آفرید، که داریوش را شاه کرد ...»

این از متن کتاب کمتیبه های هخامنشی پیر لوک است یا از متون کیلویی و شایعات موجود در اینترنت؟!
کدام یک؟!همانطور که میدانید این متون(وصیت نامه داریوش و..) به اذعان دکتر رضا مرادی غیاث آبادی از تاریخ پژوهان و باستان پژوهان معروف و برجسته و البته کوروش و داریوش پرست! جز شایعه چیز دیگری نیستند.
سنگ نبشته داریوش بزرگ (نقش رستم): "خدای بزرگ (است) اهورامزدا، که این شکوهی را که دیده می‌شود آفریده، که شادی مردم را آفریده، که خرد و کوشش را بر داریوش شاه فرو فرستاد... "

لازم است در مورد این تکه تذکری دهم و آن اینست که اعراب جاهلی نیز چنین تعابیری در خصوص بعل خدای بزرگشتن داشتند و بسیار شبیه آنهاست.صرف ستایش یک خدا دلیل بر چنین نتیجه گیری هایی نیست.
، چیزی که جای خالی آن در فرق تمامیت خواه و قیم مآب و ناهمکیش ستیزی همچون اسلام از بدو پیدایش آشکار و آزارنده است

قیم ماب بودن دین زرتشت با مطالعه دوران ترک تازی موبدان و مغان در زمان ساسانی و مطالعه کتیبه کرتیر مشخص میشود!
این تعبیرات و توضیحات توجیه گرا جدیدا به ان اضافه شده و آن دورانی که پدر زنان و ... را با احکام سخت گیرانه اش در میاورد سخنی از این حرفها نبود!
بي شک٬ در دينِ تجدّدگراي زردشت ٬ بيان جديدي از انسانيّت وجود داشت که رفتار هخامنشيان ملهم از آن بود

هخامنشیان میانه خوبی با این آیین نداشتند.این را بسیاری از شواهد تاریخی اثبات میکند.اتفاقا یکی از دوستان هم فکر شما به نام سورنا سپهر نیز در باب علت نیامدن نام کوروش در شاهنامه بیان کرده است که موبدان ساسانی به علت تعصب بسیاری از موارد تاریخ هخامنشیان را ذکر نکرده و برخی را از بین بردند.
جناب پرسیکا!
تا به حال که معیار آنها برای انتساب بخش های اوستا بعد از حداقل دوهزار سال و غربال گری آنها،تا اکنون که سستی در معنا و مفهوم آنها بوده و از این به بعد نیز چنین اس وگرنه در این باره به شما نوشته های محققان بزرگی چون دکتر پرویز رجبی را پیشنهاد میکنم.در واقع هیچ چیزی را نمیتوان به زرتشت از لحاظ سند و ... نسبت داد.
گاتاها شامل 17 هات (یا هایتی) و آکنده از ستایش پروردگار یکتا و پیام مهرورزی و پرهیز از دروغ و ناراستی است و بر خلاف کتب مقدس ادیان سامی خالی از غرض ورزی و کینه جویی و ترغیب به دیگرکشی و بایست ها و نبایست های قیم مآبانه است.

از نبودن علت برای انتساب این متون به زرتشت که بگذریم میرسیم به غرض ورزی!
مسلما موبدان سواستفاده های بسیاری از آن کرده اند.شما تنها گاتها را معیار گرفته اید درحالی که این متون مدتها متون مذهبی زرتشتیان و معیار بوده است در هند نیز اگر به یک پارسی هندی بگویید که وندیداد از زرتشتی نیست به قول استاد کاظمی حکمی که درباره تان خواهد کرد یک کلمه خواهد بود!
سخنی شگفت است از زبان کسی که احتمالا روزانه 5 بار بسوی یک نماد نماز می خواند مگر اینکه مدعی باشید کعبه نه یک نماد برای الله مدینه که منزل و ماوای حقیقی اوست

هیچ گاه چنین ادعایی از سوی مسلمانان نشده است.حتی در حدیثی مقام و منزلت مومن از خانه کعبه برتر خوانده شده به سبب آنکه خداوند در قلب مومن است.بگذریم که کعبه به سبب نیاز ما انسانها به سوی قبله و مکانی برای توجه است وگرنه در قرآن نیز امده است که هرکجا روی کنید خدا با شماست و سپس بیان میکند که کعبه به سبب دلایلی قبله قرار گرفته است.اما فروهر بحثی جداست.
فروهر در آیین زرتشت تجسمی از اهورا مزدا نیست که نمادی از ابزار وصال و تعالی بسوی اوست و خود ترکیبی است از چندین نماد دیگر از جمله بالهای گشوده شاهین ...(

اتفاقا این تجسم اهورامزداست البته این نماد فروهر معروف که تنها نامش چنین است،ربطی به توصیفات اوستا از فروهر که گاها تعابیری چون روح و .. نیز به آن اطلاق میشود،ندارد.
در قرآن آیه هستکه این موارد کعبه و .)را به خوبی تبیین کرده است و نیازی به توضیح اضافه نیست اما شما به راحتی آب خوردن این توجیهات روشن تر از روز را در خصوص فروهر و شاهین و ... میپذیرید!!این کجا و آن کجا!
جالب است!
نَس یا نَسای برپایه مزدیسنا نام دیوی است که بر تنِ مرده می‌تازد. آن را ناپاک می‌کند.
برپایه باورهای بهدینان این دیو را با بردن نام یکی از امشاسپندان به ویژه خرداد بر سر مرده و پاره‌ای آیین‌های دیگر می‌توان او را دور نمود.

جای تاسف است که بودا! در آیین زرتشت مانند سایر ادیان با توهین یاد شده!!(دین انسان دوست!! و مسالمت جو که مخالفان خود را دیو! میخواند!! همینطور غیرایرانیان!)برای نمونه رجوع کنید به این لینک
کُندَگ برپایه مزدیسنا نام دیوی است که جادوگران بر پشت آن سوار می‌گردند. این نام در پهلوی kundag و در اوستایی -kunda می‌باشد.منبع

اِسپِنجَغر یا اسپِنجَروش برپایه اسطوره‌های مزدیسنا دیوی است که در ابرها خانه دارد و دشمن آتش وازشت است و می‌کوشد تا جلو بارش ابرها را بگیرد. او در کنار اپوش دیو دشمن ایزدان باران‌سازند.

اَپوش برپایه اسطوره‌های مزدیسنا نام دیوی است. وی دشمن تیشتر است و کارش جلوگیری از به آسمان رفتن آب‌های باران‌ساز می‌باشد.

این
لینک
را هم خوتان بخوانید!
آگاش برپایه اسطوره‌های مزدیسنا دیوی است شورچشم که مردم را چشم می‌زند.

البته نیروهای روان و ... که توسط افراد و از ذهن آنها ساطع میشود و اثبات نیز گشته استريالربطی به دیو و .. ندارد!!
و وووو
از این ایرادهای بی جواب در دین زتشتی بسیار است و ما نیز به آن نمیپردازیم کما اینکه در برخی موارد نیز به علت ادب از ذکر آن ها خود داری میکنم
شایسته است برای دریافتن مفهوم سخنی به تمامی آن پرداخت نه به واژه ای و تکه ای

موافقم.
خورشید تعبیری است از پاکی و روشنی بخشی اهورا مزدا.

جمله در آن تعبی نیست به صراحت این موضوع را بیان کرده.این یک نوع ماست مالی است که اگر مسلمانان برای توجیه برخی موضوعات به چنین روشی استفاده میکردند،یقینا آماج تیغ تیز انتقادها میشدند چه آنکه در موارد کاملا روشن نیز شما و همفکرانتان توضیحات مسلمانان در خصوص برخی موارد را نمیپذیرید اما این موارد در دین زرتشتی را به راحتی اب خوردن توجیه میکنید.:-((!)
در آیه قرآنی نیز به صراحت اشاره به دست خدا شده درحالی که می شد قدرت و تدبیر خدا را بجای آن نشاند. آیا این دستاویز بیهوده ای نیست؟

آخر در آیه کاملا مشخص است و از باب مثال است.اما در آن جمله گفته شده که خورشید! و نه روشنایی و .. و نه چیز دیگری چشم اهورامزداست.با قبول این تعبیرات شما نیز چیزی حل نمیشود برای مثال چون به روشنی و آتش و .. علاقه داشتند،خورشید را نیز به سبب بزرگی و آنکه دیدشان نسبت به جهان محدود بود و بزرگترین روشنایی را خورشید میپنداشتند،آن را چشم اهورامزدا نامیدند و پنداشتند چنانچه از قبل نیز زمینه های بسیاری برای خورشید پرستی و سابقه آن را نیز داشتند.
ماه گاه تهی است و گاهی پر؟

این به نوبه خود ایراد علمی جالبی است.
کیست نگهدار زمین در پایین و سپهر در بالا؟

خب! شبیه این جمله که البته در زمانهای بعد از ورود اسلام نوشته شده(مانند ادویراف نامه) در قرآن کم و بیش هست.اما شما و دوستانتان به آن ایراد علمی میگیرید!! و با بی انصافی آن را تخطئه میکنید درحالی که معنای آن آیات کاملا مشخص است.جالب است!
کیست آفریننده مهر و محبت آرمئتی؟...

خب این حرفی است که من بارها گفتم.در دین زرتشت خوبی ها نشات گرفته از اهورامزدا هستند و بدی ها از اهریمن.(اعتقاد به ثنویت)
نمونه ای از دیوها و تاثیر و علیت آنها بر پدیده های طبیعی!:
نخستین سرزمین و کشور نیکی که من، اهوره مزدا، آفریدم ایرییانه وَئِجو بود بر کرانهٔ ونگوهی دایتیا (رودی اسطوره‌ای). پس آنگاه انگره‌مَینیوی همه تن مرگ بیامد و به پتیارگی، اژدها را در رود دایتیا بیافرید و زمستان دیو آفریده را بر جهان هستی چیرگی بخشید.منبع

چَشمک در جمع چشمگان دیوان برپایه اسطوره‌های مزدیسنا دیوی است که زمین‌لرزه و گردباد پدید می‌آورد و به ستیز با ابر و باد سودمند می‌پردازد.منبع

زَرمان در اساطیر مزدیسنا نام دیو پیری‌است. او با خود پیری می‌آورد و کسان را بددم می‌کند. از این دیو در اوستا یک بار در وندیداد یادشده‌است.

بوشاسپ برپایه اسطوره‌های مزدیسنا دیوی است که هنگامی که خروس در سپیده‌دم می‌خواند می‌کوشد تا جهان را در خواب نگاه دارد و پرهیزگار را به کار بد انگیزد.لقب او «درازدست» است.:-D

اشاره به "موجودات خیالی" نمودید به یاد درخت طوبا و ذقوم و چاه ویل و حوض کوثر و جبرائیل و اسرافیل و عزرائیل و یاجوج و ماجوج و حور و قلمان و ... افتادم.

این ها در عالم مجردات است و بحثی جداست.شما بفرمایید توجیه بفرمایید که دین زرتشت(بهی بگوییم بهتر است) که سراسر از خرافه است و به دیو ها و موجدات فیزیکی!!! عجیب و غریب معتقد است و عامل بسیاری پدیده های طبیعی را به مانند آیینهای اولیه دیو و جن و پری میداند کجایش بدور از خرافات بوده که حال به اسلام میتازید.
در روز فوت ابراهیم پسر پیامبر (ص) خورشید گرفتگی روی داد.این موقعیتی مناسب برای سو استفاده و بهره وری بود اما این شایعه و موجی را که در بین مسلمانان آن دوران به سبب مصادف شدن خورشید گرفتگی روی داد، با توضیح پیامبر(ص) و بیان اینکه این یک پدیده طبیعی و از نشانه های خداوند در آفرینش است،از بین رفت.ایشان حتی لازم نبود چیزی بگویند چون خود مردم چنین باوری پیدا کرده بودند و موقعیت سواستفاده موجود بود اما برخلاف آن تمام این باورها را پوچ خوانده و نام خرافات بر آن نهادند.قبل از آنکه نام خرافات بر سر مردم دنیا بیفتد در اسلام هزار و چهارصد سال پیش به این موارد اطلاق شد.البته اینها معرفت و توانایی درک میخواهد.
گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش
بگذریم..
حلوای سفره ابوالفضل افتادم

کمک به دیگران و اطعام مردم که باعث گسترش فرهنگ دوستی و صمیمیت و کمک به فقرا میشود،در دین اسلام بسیار سفارش شده.در هر مناسبتی اطعام فقرا و دوستان و ... توصیه شده است.نگاهی بر دین زرتشت بندازید ببینید چه آرمان و برنامه ای برای از بین بردن فقر در جامعه دارد؟؟؟!هیچ!
اصولا چیزی به این معنا در آن موجود نیست.
در برخی جاهای اوستا بنا بقول اوستاشناسان برجسته ، محتوای هرمزد یشت تالیف روزگار پس از باستان است که با الهام و اقتباس از اسماء و صفات خداوند در اسلام تصاویری جدید از اهورا مزدا ارائه میدهد که با محتوای بخشهای دیگر یسناها و یشتها بکلی در تضاد وناسازگار است! در واقع صفات خدای اسلام به اهورا مزدا نسبت داده اند تا با خدای ایین جدید یعنی اسلام رقابت و برابری کند . جاعل این یشت برای اینکه متن خود را قدیمی نشان دهد جملات و کلامتی را از گاتها و یشتها برداشته و با اسما خداوند در اسلام مخلوط کرده است تا این یشت ساختگی بسیار کهن نشان داده شود برخی از جاهای این یشت نیز از قسمتهای جدید گرفته شده یعنی قسمتهایی که در دوره اسلامی ساخته شده است مثلا قطعه اخر ان از بهمن یشت اقتباس گشته است
اما سازنده این یشت به یک نکته مهم دیگر نیز توجه نداشته است که تصاویر و اسمائ خداوند اسلام که به اهورا مزدا نسبت داده است با تفویض قدرت (که در دیگر جاهای اوستا مکرر امده تا انجا که اهورا مزدا تمامی قدرتش را تفویض میکند و خود هیچ قدرتی ندارد) و تشبیه و تمثیل و تجلی اهورا مزدا در قالب امشاسپندان و ایزدان منافات کامل دارد و پیداست که سازنده این یشت به این نکته مهم توجه نکرده است . مشروح این را بنگرید در : ایران 175
این چند نمونه ، با تایید و تصریح کسانی چون استاد پورداود همراه است اساتیدی که در تعصب و تصلب به ایین کهن زبانزد خاص و عام بوده اند و این بخوبی نشان میدهد که علاوه بر روزگار بلند ساسانی جعلیات روحانیون زرتشتی در دوران پس از ورود اسلام به ایران نیز ادامه داشته است با این تفاوت که در روزگار باستان برای رقابت با ادیان نفوذی مثل مسیحی مانویی بودایی مزدکی و.. انجام میگرفته است و در روزگار پس از باستان برای رقابت با دین جدید یعنی اسلام! [/quote]
از وبلاگ ناگفته های ایران باستان!
تاثیرپذیری فرهنگ ها و آیین ها از یکدیگر امری بدیهیست و روشن است آن آیین فروتر و متاخر است که از آیین گسترده تر و پیشروتر اثر می پذیرد

به شرط آنکه منابعش قبل از آمدن آیین جدیدتر نوشته شده باشد نه قبل از آن!(تمام منابع قدیمی و متون دینی زرتشتیان پس از آمدن اسلام ثبت و نوشته شده اند)اوستا و گاتها نیز پس از یک الی سه هزارسال پس از زرتشت نوشته شده اند.البته توجه دارید که امکان کپی گرفتن از این ایین برای پیامبر اسلام و در قرآن نبوده است اما بعدها که اسلام به ایران آمد امکان کپی گرفتن از آن برای موبدان بسیار فراهم بوده.
اسلام نیز دست کم در متصرفات ایرانی مسلمین، تحت تاثیرات شگرف آیین پیشین پارسیان ایرانیزه شد و مفاهیمی از دل آن برون آمد که از مبانی و مفاهیم رایج در دیگر سرزمینهای اسلامی بسیار دور بوده و هست و به نمادها و آموزه های آیین زرتشت (و حتی آیین میترا) بسیار نزدیک

:D
بهتر است قبل از نتیجه گیری به سخنان استاد! پورداود از متعصب ترین باستان پرستان و زرتشتی پژوهان نگاهی بیندازید:
[quote]برخی از قسمتهای اوستا ساخته و پرداخته ی دوره ی اسلامی است حتی برخی از این جعلیات مربوط به همین سده میلادی گذشته است :
برای مثال استاد ابراهیم پورداود اولین و بزرگترین مترجم اوستا و متون کهن که در تعبد و تعصب به ایین باستان بی نظیر و بی مانند بود تصریح میکند که :
" یشتها در اصالت و قدمت با یکدیگر فرق فاحشی دارند و می افزاید ک برخی از یشتها ساخته دوران اسلامی است مثلا نوشته اند که « گرداورنده بهمن یشت مدتی پس از استیلای عرب حتی پس از عهد سلجوقیان می زیسته است و قدمت نسخه خطی فعلی ان که موجود است به پانصد سال پیش میرسد» یشتها ج 1 / مقدمه + ایران 173
استاد پورداود درجای دیگر از اثارشان مچ گیری نموده است و " از سازندگان متون مذهبی یاد میکند که در همین سده معاصر (ایشان) خواسته اند با زرنگی متنی بسازند و انرا بسیار کهن جا بزنند! استاد پورداود از این افراد با نام "" کم مایه "" یاد میکند . ن.ک : ویسپرد 75الی 76
استاد پورداود به نوآوری و تازه بودن برخی یشتها و حتی دستکاری جدید در سده معاصر چنین اشاره میکنند : « ... به خوبی پیداست که ساخته و پرداخته همین چند سال گذشته است ..» ویسپرد ۷۵
جناب پرسیکا
معنای "ایزد" برگرفته از لغتنامه دهخدا: "فرشته اي که حق‌تعالي براي پرورش و حفاظت هر نوع نباتات و حيوانات و جمادات مقرر فرموده چنانکه براي پرورش هر نوع ، فرشته اي عليحده است."

این یک معنی دیگر آن است که پس از دوران اسلامی به آن افزوده اند.ایزدان قدرت مستقل از اهورامزدا داشته اند چنانچه برخی خدایان یونانی نیز با آنکهپدرشان زئوس بوده،گاه مستقل بودند و قدرت غیر وابسته داشتند.
فارغ از معنایی که در لغتنامه ها آمده حقیقت آنست که ایزدان پیش از پیدایش آیین مزدیسنا از جایگاهی در خور پرستش هم نزد ایرانیان و هم هندوان عهد باستان برخوردار بودند. زرتشت پاک با چندخدایی و پرستش ایزدان به ستیز برخاست و اهورامزدا را پروردگار یگانه خواند

بله!اما متاسفانه مغان پس از زرتشت این آیینهای نادرست را دوباره وارد دین زرتشتی کردند.(در وندیداد و .. نیز دیده میشود)
(با فرض درنظر نیاوردن ثنویت و اعتقاد به دو منشا هستی)
میدانیم که با توجه به تحریفات نمیتوان هیچ چیزی را از زرتشت بدانیم.بسیاری موارد در دین رتشتی از آیین های هندی و آداب و رسوم زمانه و .. نشات گرفته است و اصولا اعتقاد به پیامبر بودن زرتشت با توجه به تایید گاتها(نیایش های زرتشت که در آن خود را فرستاده اهورامزدا میخواند) چالش جدی ای برای معتقدین به آن ایجاد میکند.
در آیین او برای هر چیز نیک ایزدی قائل شده اند اما نه در خور پرستش

اگر دقت کنید میبینید که در آیین های دیگر نیز خدایان متعدد هرکدام مخصوص به چیز نیک و موضوعی مورد نیاز بوده اند که به همان سبب پرستش میشدند پس این دلیل محکمی برای رد آن نیست.
از ابتدا بحث این موضوع بر سر آن پیدا شد که یکی از کاربران سایت ایزد را با فرشتگان و ملائکه در فرهنگ اسلامی یکی دانست درحالی که طبق تعریف شما نیز ایزدان که البته در باورهای مردمی دارای شخصیتهای جدا از اهورامزدا بودند،نیز تنها معنای صفات اهورامزدا را میرساند و جدای از وی نیستند.
البته باید در نظر داشت که بسیاری از این موارد توضیحات و تعبیرات قرن جدید و نسل جدید به آن است و از ابتدا چنین نبودهوبرای مثال در مقابل ایزدان،باور به دیو بوده مثلا برای برخی پدیده های طبیعی که گاها آن را مضر و مخل میدانستند،دیوی در نظر داشتند که آن اختلالها را ایجاد میکند.برای مثال برای طوفان و رعد و برق و .. و حتی طوفانهای دریایی نیز دیوی را متصور بودند(شباهت بسیار به ایینهای ابتدایی)
قرآن هرگز تحریف نشده
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک