قرآن هرگز تحریف نشده
نویسنده:
حسن حسن زاده آملی
امتیاز دهید
جامعیت علمی
برجسته ترین ویژگی علامه حسن زاده آملی، جامعیت علمی و عملی است که مورد قبول همه صاحب نظران و اندیشمندان حوزوی و دانشگاهی قرار گرفته است. همین امر سبب شده که وی به عنوان عالمی شاخص در میان اندیشمندان حاضر شناخته شود. در میان عالمان حوزوی، فقیه، اصولی، فیلسوف، اهل حدیث، عارف و متکلم فراوان می زیسته، ولی به ندرت می توان عالمی چون استاد حسن زاده یافت که در همه این علوم و حتی در مسائل طب، ادبیات، هیئت و نجوم صاحب نظر باشد. وی در فقه، سال ها به تدریس کتاب های گوناگون فقهی مشغول بوده است؛ در علم رجال صاحب نظر می باشد؛ در درایه و حدیث چندین اثر تخصصی دارد؛ در ادبیات فارسی و عربی کم نظیر است؛ در منطق، به شرح و تصحیح و تفسیر منطق منظومه پرداخته است؛ و ،در علوم قرآنی، کلام، فلسفه، عرفان، ریاضیات، علوم غریبه، کتاب شناسی، خوشنویسی و تصحیح متون صاحب سبک و نظر به شمار می آید و آثاری دارد.(۲)
آثار علمی
تاکنون بیش از از یک صد و نود اثر علمیِ پر ارزش در فلسفه، عرفان، کلام، فقه، تفسیر، حدیث، رجال، ریاضیات، هیئت، نجوم، طب، ادبیات و علوم غریبه استاد حسن زاده آملی چاپ و منتشر شده و بسیاری نیز به صورت خطی موجود است. از درگاه خداوند متعالی مسئلت داریم با افزودن بر عمر و توفیقات استاد، همچنان روز به روز بر تعداد این آثار افزوده گردد. وقتی از استاد درخواست می شود آثارشان را معرفی کنند، فروتنانه چنین می فرماید: «برای اینکه نفس را مشغول باید داشت که حکما فرموده اند نفس را مشغول بدار، وگرنه او تو را مشغول می کند، تعلیقات و حواشی بر کتب درسی از معقول و منقول، وسایل و جزوات در موضوعات و فنون گوناگون نوشته ام».
برجسته ترین ویژگی علامه حسن زاده آملی، جامعیت علمی و عملی است که مورد قبول همه صاحب نظران و اندیشمندان حوزوی و دانشگاهی قرار گرفته است. همین امر سبب شده که وی به عنوان عالمی شاخص در میان اندیشمندان حاضر شناخته شود. در میان عالمان حوزوی، فقیه، اصولی، فیلسوف، اهل حدیث، عارف و متکلم فراوان می زیسته، ولی به ندرت می توان عالمی چون استاد حسن زاده یافت که در همه این علوم و حتی در مسائل طب، ادبیات، هیئت و نجوم صاحب نظر باشد. وی در فقه، سال ها به تدریس کتاب های گوناگون فقهی مشغول بوده است؛ در علم رجال صاحب نظر می باشد؛ در درایه و حدیث چندین اثر تخصصی دارد؛ در ادبیات فارسی و عربی کم نظیر است؛ در منطق، به شرح و تصحیح و تفسیر منطق منظومه پرداخته است؛ و ،در علوم قرآنی، کلام، فلسفه، عرفان، ریاضیات، علوم غریبه، کتاب شناسی، خوشنویسی و تصحیح متون صاحب سبک و نظر به شمار می آید و آثاری دارد.(۲)
آثار علمی
تاکنون بیش از از یک صد و نود اثر علمیِ پر ارزش در فلسفه، عرفان، کلام، فقه، تفسیر، حدیث، رجال، ریاضیات، هیئت، نجوم، طب، ادبیات و علوم غریبه استاد حسن زاده آملی چاپ و منتشر شده و بسیاری نیز به صورت خطی موجود است. از درگاه خداوند متعالی مسئلت داریم با افزودن بر عمر و توفیقات استاد، همچنان روز به روز بر تعداد این آثار افزوده گردد. وقتی از استاد درخواست می شود آثارشان را معرفی کنند، فروتنانه چنین می فرماید: «برای اینکه نفس را مشغول باید داشت که حکما فرموده اند نفس را مشغول بدار، وگرنه او تو را مشغول می کند، تعلیقات و حواشی بر کتب درسی از معقول و منقول، وسایل و جزوات در موضوعات و فنون گوناگون نوشته ام».
آپلود شده توسط:
eyolin
1389/07/18
دیدگاههای کتاب الکترونیکی قرآن هرگز تحریف نشده
و آیات بسیاری در قرآن موید این موضوعات درباره جبر و .. است که بیان کردم اما درباره این مورد خاص یک آیه را عرض میکنم:
«إنما´ أمره و ´ إذا´ أراد شیـا أن یقول له کن فیکون فسبحـان الذی بیده ملکوت کل شیء و إلیه ترجعون
تفسیر قرآن میپرسی؟یا میخواهی ایراد بگیری؟دانستن این موارد از اصول اعتقادی نیست.ضمن آنکه ایرادی به آن وارد نمیکند.
کوه طور را خداوند بر بالای سر قوم بنی اسرائیل آورد(معجزه موقت).
این اصولا قدرت خداوند است که هر چه اراده کند صورت میگیرد و این جبر است نه آنکه آنها اطاعت کرده باشند و میمون شده باشند بلکه به جهت اراده خداوند با ذلت و خواری ،بوزینه شدند.
اول آنکه این حادثه برای عده قلیلی از قوم بنی اسرائیل صورت گرفت نه تمام بشریت که شاهد آن باشند.دوم آنکه بسیاری از داستان های رسیده از اجداد ما ممکن است واقعیت داشته باشند (این احتمالی است که خیلی از اندیشمندان برای آنها دلایل علمی میاورند و کاملا رد نمیکنند) ولی اکنون به جهت عجیب بودن در حد یک افسانه درآمده باشد و کم کم هم از بین اذهان رخت بر میبندد.اتفاقا بوده اند در قدیم افرادی که به آن باور داشته اند سخت است اما میتوانم باورهایی از این موارد (مسخ به بوزینه)را در بین روایات تاریخی اقوام مختلف جمع آوری کنم.
با گفتن انشالله مردم به قدرت لایتناهی خداوند اذعان میکنند که حتی اگر زمانی تمام درها برویشان بسته باشد خداوند یار آنهاست و آنها را کمک میکند.و همچنین اذعان میکنند به اینکه خداوند بر هر کاری تواناست و تمام نعمتهایی که بهشان داده شده اعم از مستقیم و غیرمستقیم از طرف خداست و این گفتن انشالله برای آنست که از خدا استمداد میطلبند و اذعان میدارند که ممکن است اتفاقی بیفتد که در کار آنها اخلال ایجاد کند و تنها خداست که میداند آینده چگونه خواهد بود با گفتن این کلمه به نوعی خود و کارشان را به خدا میسپارند و همچنین به رضایت به مشیت الهی اذعان میکنند.(این جمله در مواقع بسیاری گفته میشود)
توفیق خداوند منظور اصلی عبارت (انشالله) است.
راجع به جبر و اختیار هم در اسلام چیزی که وود دارد اعتقاد به تعادل بین آندوست و هیچ کدام به صورت محض نیستند.
سادیست جان!
مسلم است که وی در شبکه های دیگر که ربطی به موضوع صحبتش ندارد،حاضر نمیشود اصولا هر شبکه ای برنامه و موضوعاتی را دنبال میکند و این دلیلی برای رد علم وی نیست.
ضمن انکه جنابعالی دلیلتان برای رد استدلالهای یک فرد همینست؟؟!
بیست نوع آمینو اسید پایه انواع پروتئین ها را تشکیل می دهند. پروتئینها، زنجیرههای خطی یا پلیمرهایی هستند که از ترکیب اسیدهای آمینه حاصل میشوند. اسید آمینهها ، حروف الفبایی پروتئینها را تشکیل میدهند (۲۰ حرف- ۲۰ نوع اسید آمینه) و چون امکانات بالقوه نامحدودی در طرز توالی و طول زنجیره اسید آمینهها در تولید پروتئینها وجود دارد، از اینرو انواع بیشماری از پروتئینها نیز میتوانند وجود داشته باشند.
پروتئینها از تعداد زیادی اسید آمینه ساخته شدهاند. این اسیدهای آمینه توسط پیوندهای پپتیدی به یکدیگر اتصال یافته و زنجیر طویلی را ایجاد میکنند. باید توجه داشت اگر یک زنجیره پلی پپتیدی را که دارای 50 اسید آمینه است در نظر بگیریم تنها با تغییر ترتیب قرار گرفتن این اسیدهای آمینه میتوان سنتز 20 به توان 50 زنجیر پلی پپتیدی را پیش بینی نمود.
هموگلوبین انسان که یک پروتئین کروی با وزن مولکولی 68000 است باید چهار زنجیر اسید آمینه بطور مناسبی تجمع یافته باشد تا هموگلوبین فعالی تشکیل شود. اگر در هموگلوبین یک اسید آمینه نادرست در موضع معین قرار گیرد، نمی تواند اکسیژن را در گردش خون منتقل کند. فقط تغییر یک اسید آمینه خاص از 146 اسید آمینه موجود در یک تک زنجیر هموگلوبین سبب بیماری کم خونی می شود.
سلولهای قرمز حاوی ماده ای بنام هموگلوبین هستند که امکان برداشتن و رساندن اکسیژن به نقاط مختلف بدن را فراهم می کنند. اکسیژن به هموگلوبين متصل شده و اكسي هموگلوبين را تشكيل مي دهد كه بوسيله آن O2 از ريه به بافتها حمل مي شود. داكسي هموگلوبين نيز CO2 را از بافتها به ريه برده و آنرا از بدن خارج مي نمايد. درحدود 25 تریلیون ازاین سلولها درجریان خون یك فرد متوسط وجود دارد.
هرگلبول قرمزخون درحدود250میلیون مولكول هموگلوبین دارد. وقتی كه گلبولهای قرمز از درون بسترمویرگی آبششها یاششها عبورمی كنند، اُكسیژن به داخل سلولهای قرمزخون انتشارمی یابد، تا آنجا كه به آهن هموگلوبین متصل میشود. این فرایند درمویرگهای گردش خون سیستمیك برعكس میشود، جایی كه هموگلوبین محموله ی اُكسیژن خود را به بافت ها تخلیه می كند.سلولهای قرمزخون درمغزاُستخوان تشكیل میشوند. تولید آنها به وسیله ی یك مكانیسم خودتنظیمی منفی كنترل میشود كه به مقدار اُكسیژنی كه ازطریق خون به بافت ها می رسد، حساس است. اگربافت ها به مقدار كافی اُكسیژن دریافت نكنند، كلیه هاهورمونی به نام اریتروپویتین ترشح میكنند كه مغزاستخوان را تحریك می كند تا گلبول سازی نماید. به طورمتوسط، گلبولهای قرمزبین3یا4ماه درخون گردش می كنند و سپس این گلبول های قرمزفرسوده دركبد تجزیه می شوند.
و ماتریالیست ها و بی خدایان باید توضیح دهند که ماده (بی جان و بی هوش) چگونه می داند که سلول های بدن نیازمند اکسیژن هستند و لذا در خون می آید جزئی را به نام هموگلوبین با هدف اکسیژن رسانی قرار می دهد؟!
http://www.khodavaelm.blogfa.com/cat-13.aspx
http://ghoranvaelm.blogfa.com/cat-2.aspx
احتمال درست قرار گرفتن20 حرف در 146 مکان در صورت اینکه تکرار حروف مجاز باشد به معنی آن است که 146 بار عدد بیست را در هم ضرب کنیم!!!!!!!!!
الحظه ا ی به این احتمال بیندیشید!!! این خود بتنهایی نشان دهنده علم و قدرت طراح بینهایت هوشمند(آفریدگار) در ایجاد جزئی به نام هموگلوبین است که وظیفه اکسیژن رسانی به سلول های بدن را بر عهده دارد.
علم راهی بسوی آفریدگار را بخوانید
http://ketabnak.com/comment.php?dlid=16925
هرچی تو اینترنت و اونترنت!! .. دنبالش میگردم .. نیست که نیست!!
نگو بنده خدا .. تویِ یه شبکهء ماهواره ای (اِ وا .. استغفراللـــه!! :!) .. یه جایی .. اون دور و ورا .. بهش یه کاری دادن!!
خودتون بیاین ببینین :
اسمش .. منظورم اسمِ اون شبکه .. شبکهء سلام ست!!
اون بنده خدا هم :
تنها .. مقصودم .. نشان دادنِ این موضوع ست که :
محمد و مردمِ زمانه اش .. جبری .. بوده اند ..
البته این مطلب .. به یکی از پرسش هایِ قبلیِ خودم نیز .. معطوف ست
آیه از این قرارست
سورهء بقره - 70
ترجمه
مردم .. با آوردنِ ان شاء الله .. به جبر .. و باور به اجبار .. اذعان میدارند ..
آری دوستان
وقتی .. هرکدام از ما .. مثلِ دیواری .. حقیقت را .. از یکدیگر میپوشانیم!!
امیدی برایِ رهایی
و رسیدن به حقیقت
نیست که نیست
ما میتوانیم علیت بودن خداوند را اثبات کنیم و وجودش را که واجب الوجود است،ثابت کنیم.(در صفحات پیشین تقریبا مفصل راجع به این موضوعات بحث شده میتوانید مراجعه کنید)
اما آنچه شما گفتید،یک نوع شرک است چرا که خداوند قابل وصف نیست.در واقع خدا همانطور که گفتم دیدنی نیست.برخی مخلوقات خداوند همانند ماده تاریک دیدنی نیستند و تنها از روی تاثیرشان به وجود آنها پی برده میشود آن وقت شما خداوند را از سطح مخلوقاتش هم پایین آورده و اصرار دارید تا راجع به دیده شدن خدا صحبت کنیم؟
من به شما میگویم که تصور آنکه ،قبل از بیگ بنگ زمان وجود نداشته برای ما ممکن نیست.اما از لحاظ علمی و حتی با محاسبات اثبات شده.اگر چیزی برای ما قابل درک نبود به معنای نبودنش نیست.با دیدن اثر آن و تاثیرش به وجودش پی میبریم.
وَالسَّمَاء بَنَيْنَاهَا بِأَيْدٍ وَإِنَّا لَمُوسِعُونَ ﴿۴۷﴾
و زمين را گسترانيده ايم و همواره آن را وسعت میبخشیم (۴۸)
(و) که بعد از جمله اول آمده از لحاظ نحوی باعث منصوب شدن جمله دوم میشود که همان (قید) در زبان فارسی است و معنای (در حالی که) میدهد.(اگر درس عربی برای کنکور خوانده باشید میفهمید چه میگویم)
موسع به صورت جمع آمده نه مفرد!هرچند معنای آن را قبلا کامل بیان کرذدیم اما ذکر این نکته هم خالی از لطف نیست که هر وقت در جایی در قرآن از ضمیر ما استفاده شده سخن از کاری است که در آفرینش و خلق صورت گرفته و یک شاره آن به عواملی است که باعث آن بود(توحید افعالی (غیر مستقیم))
این به معنای صفت خداوند نیست.
در عربی جملاتی که ماندد (انا لموسعون) آمده باشد به معنای قید است و کاربرد قید در زبان فارسی را دارد.در آیه وقتی (و) به کار رفته این (و) که اتفاقا در درسهای کنکور هم اگر خوانده باشید،(و) جمله منصوب و عامل آن میشود که جمله بعدی اش قید جمله قبلی گردد.
ادامه آیات در صورتی بر معنای آن تاثیر میگذارد که معنای آیه به طور اختصاصی به بیان موضوع ادامه آن پرداخته باشد.
اینکه انسان از چیز (عجل) آفریده شده علاوه بر اشاره بر DNA در ادامه آیات یکی دیگر از ویژگی های انسان را نشان میدهد.
یعنی انسان از چیز (عجل) و DNA افریده شده و علاوه بر آن این ویژگی عجله در خودش نیز نمود پیدا کرده در ادامه آیات یکی از این ویژگی ها و عملکردهای وی بیان میشود.
میبینید که خدشه ای به معجزه وارد نشد.در همه قسمتهای قرآن از نشانه های آفرینش سخن رفته و سپس یکی از موارد مربوط به آن در انسان که به عملکرد انسان مربوط میشود را مثال زده درباره آن توضیح میدهد.(این روش قرآن برای مثال زدن و تشبیه برخی مسائل به پدیده های آفرینش است که باعث جذابیت قرآن شده است)
مثلا در آیه زیر خداوند درباره افراد گمراه مثالی از طبیعت و از آفرینش میزند و با زیبایی آن را مثالی برای متذکر ساختن و توضیح شباهت گمراهی به تاریکی درون دریا میسازد:
أَوْ كَظُلُمَاتٍ فِي بَحْرٍ لُّجِّيٍّ يَغْشَاهُ مَوْجٌ مِّن فَوْقِهِ مَوْجٌ مِّن فَوْقِهِ سَحَابٌ ظُلُمَاتٌ بَعْضُهَا فَوْقَ بَعْضٍ إِذَا أَخْرَجَ يَدَهُ لَمْ يَكَدْ يَرَاهَا وَمَن لَّمْ يَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُورًا فَمَا لَهُ مِن نُّورٍ ﴿۴۰﴾
يا همچون ظلماتي است در يك درياي پهناور، كه موج آن را پوشانيده، و بر فراز آن موج ديگري است، و بر فراز آن ابري تاريك، ظلمتهائي است يكي بر فراز ديگر آنچنان كه هر گاه دست خود را خارج كند ممكن نيست آن را ببيند! و كسي كه خدا نوري براي او قرار نداده، نوري براي او نيست! (۴۰)
در آیه قبل از آن درباره کافران سخن رفته و اعمالشان به این پدیده ها در آفرینش تشبیه شده.
این چیزی از ارزش علمی آنها کم نمیکند چون مثالی که خداوند میزند،مثالی صحیح و از روی علم لایتناهی وی است.
یعنی .. جوابتان .. چیزی باشد که از نظرِ عقلی و منطقی و علمی .. ملموس و قابلِ تحلیل باشد ..
مثلاً فکر کنید من میخواهم به این پرسش .. پاسخ دهم - چگونه میتوان خدا را دید؟!!
اولاً - باید .. خدا را به روشِ علمی .. تعریف کنم ..
مثلاً : خدا .. ماهیتی مادی و بعدی از انرژی باشد که توسطِ فلان فرمول (لینکِ منبع برایِ فرمول!!) .. میتواند واردِ بُعدِ ماده شود
ثانیاً - باید امکانِ دیده شدنِ خدا را بررسی کنم .. (از لحاظِ تاریخی و علمی)
مثلاً : در فلان تاریخ .. شواهدی دال بر دیده شدنِ خدا .. توسطِ دستگاه هایِ ردیاب و یا مردم .. ثبت شده (درسته مسخره به نظر میاد .. ولی علمی .. یعنی همین)
یا مثلاً : امکانِ قرار گرفتنِ خدا .. در بُعدِ مادی (اینقدر درصد ست) .. با توجه به شواهدِ فرمول هایِ فیزیک
ثالثاً : بررسی کنم .. و اثبات کنم که نظرِ قرآن .. با این شواهد و بررسی هایی که با عنوانِ مدرک ارایه کردم .. میخوانَد یا نه؟
چون اگر تطابق نداشته باشد و من نتوانم ارتباطی بینِ قرآن و شواهدِ علمی بیان کنم .. انگار هیچ کاری نکردم!! چون این اصلاً ثابت نکرده که قرآن منطبق با شواهدِ علمی ست