قرآن هرگز تحریف نشده

////دوستان عزیز کتابناکی شرمنده بابت غیبت چند روزه به علت پاره ای مشکلات شخصی////
به: mhmd1386
فرمودید: " دوست عزیز یک کم مطالعه بیشتر به شما کمک میکنه ... به اندازه وزن تمامی کسانی که ادعا می کنند! کتاب درباره اسلام و مسلمانی خوانده ام از سیزده سالگی تا به حالا...."
آفرین بر شما که به اندازه وزن همه مدعیان کتاب خوانده اید . دوست عزیز خواندن کتاب های زیاد، خوب است اما قسمت مهم قضیه تفکر پیرامون محتوای کتاب می باشد. از محتوای کامنتهای شما مشخص است که به وجود خداوند و آفریدگار اعتقاد دارید اما گویا آنچه را که نمی پذیرید نبوت محمد است. اجازه بدهید عنوان کتابی را که معرفی کرده اید ابتدا بررسی کنیم و بعد به سراغ سایر شبهات شما بپردازیم. عنوان کتابی را که می گوئید : ای وای نیمی از عمرتان تلف شده که آن را نخواندید این است: " آیا قرآن کلام خداست؟! آیا قرآن کلام آفریدگار است؟!"
از همین جمله مشخص است که سوال کننده به وجود خدا و آفریدگار اعتقاد دارد اما نبوت محمد را نمی پذیرد و لذا قرآن را کلام آفریدگار نمی داند. بنده از نویسنده و شخص شما می پرسم چرا خداوندی که شما به آن اعتقا دارید : در طی 1400 سال دست روی دست گذاشته و حتی یک پیامبر را در هیچ جای دنیا برای رد نبوت محمد(ص) نفرستاده است؟ و چرا خدا و آفریدگار شما اجازه داده است دینی دروغین( و کتابی دروغین) در کل دنیا این همه پیرو داشته باشد و فراگیر شود؟! اگر شما مسیحی و یا پیرو هر دین دیگری هستید ، حضرت عیسی مسیح که ادعای آخرین پیامبر بودن که نکرده است؟ (بلکه عیسی مسیح به آمدن پیامبری بعد از خود بشارت داده است) اکنون نزدیک به 2000 سال از نبوت عیسی مسیح می گذرد و چرا خداوند پیامبری را برای هدایت انسانها در طی این مدت نفرستاده است؟!
اکنون 1400 سال ار نبوت حضرت محمد می گذرد و صدق گفتارش که فرمود من آخرین فرستاده آفریدگار هستم ثابت شده است
دوستی در زیر همین کتاب می گفت: تیغ پیروان انحصار طلب (پیروان محمد(ص)) مانع آمدن پیامبری دیگر شده است!! سوال من این است که آیا شما خداوند را در مقابل تیغ پیروان انحصار طلب عاجز می بینید؟!!!!
سوالی که به ذهن خطور می کند این است که اگر محمد(ص) پیامبری دروغین بوده است، چرا ادعای وی که من آخرین پیامبر خدا هستم پس از گذشت 1400 سال ثابت شده است. و چرا آفریدگار پیامبری را در طی این سالها جهت هدایت انسانها و رد نبوت محمد (ص) نفرستاده است؟! و چگونه ممکن است بشری درس نخوانده و مکتب نرفته بتواند آفریدگار بی نهایت قادر و عالم را عاجز کرده و دینی دروغین و کتابی دروغین را به آفریدگار جهان نسبت داده و آفریدگار در برخورد با آن ناتوان باشد؟ در حقیقت یا باید محمد را بی نهایت بزرگ کرد و یا آفریدگار را ناتوان فرض کرد که بدیهی است تصوری غلط می باشد. و در حقیقت باید گفت: منکرین نبوت محمد(ص) راهی به جز انکار آفریدگار جهان و کافر شدن نخواهند داشت.
و البته که ما به آفریدگاری قادر اعتقاد داریم که شاهرگ کسی را که به دروغ سخنی را ازجانب او معرفی بکند خواهد زد!! آفریدگار که با انواع امدادهای غیبی به آخرین پیامبرش(محمد) کمک می کند و موفقیت ایشان در انجام رسالتش خود گواهی بر این امدادهای الهی می باشد.
« (این کتاب) فروفرستاده ای است از جانب پروردگار جهانیان (43) و اگر او برخی از گفتارها را به ناحق به ما می بست (44) مسلما او را با تمام قدرت می گرفتیم (و به عذاب می کشیدیم) (45) پس بی تردید شاهرگ قلبش را می بریدیم (46) در آن صورت هیچ یک از شما جلوگیر از (عذاب) او نبود (47)
اما براستی که :
قرآن کلام آفریدگار است(جواب خیلی از شبهات خود را می توانید در سایت زیر بخوانید )
http://www.ghorankalamegod.blogfa.com/
دوستان عزیز کتابناکی می توانند:
اعجازهای قرانی و بحث های خداشناسی را در زیر کتاب:
علم راهی بسوی آفریدگاربخوانید
http://ketabnak.com/comment.php?dlid=16925

ستار رحیمی با نام مستعار آله دالفک قهرمان تیر اندازی ایران در زمان پهلوی اقدام به نوشتن کتابی می کنه در زمینه اسلام که دوازده سال طول می کشه در طول این چهار صد صفحه کتاب بعد از هر مطلب بن مایه های آن را میآوردو خودش می گوید تمام تلاشش این بوده که فقط از منابع اسلام در جمع آوری اطلاعات این کتاب استفاده کنند حاصل کتابی است با نام علی نماد شیعه گری در صفحه 168 کتاب می آورد
سوره هشتم انفال آیه 12 پروردگار گفت ایرسول من با شمایم،دشمنانت را می ترسانم تا گردنهایشان را ببرید و همه انگشتان دست و پای آن ها را قطع کنید.همین سوره آیه 28 محققا بدانیدکه شما را اموال و فرزندان در دنیا فتنه و بلائی بیش نیستند(شما با عقل خودتان قضاوت کنید ............شما یا عقل دارید یا ندارید ................. ، خداوندی که از قول محمد رحمان و رحیم است بخشنده و مهربان است چگونه فرمان قتل می دهد آن هم به این وضع اسف بار پیغمبری که مدعی وحی از طرف خداوند است پس چرا خود به فرمان او عمل نمیکند و بیست زن دارد باور ندارید یک سر به پیش کسانی که مکه رفته اند بروید و قبر های زنان پیغمبر را بشمارید یازده زن عقدی نه زن صیغه ای و اگر ازدواج کرده اید و زن و فرزند دارید بدانید که خدای عربها از زبان پیغمبر خویش به شما گفته فرزند شما که اگر خالی بر روی بدنش بیافتاد شما تا اسمان بالا می پرید بلا و فتنه شمایند و چرا خود پیغمبر در از دست دادن ابراهیم پسرش بسیار بی تابی می نمود ............................ من فقط میگویم قران کتابی است خواندنی ضمنا به اندازه وزن تمامی کسانی که ادعا می کنند! کتاب درباره اسلام و مسلمانی خوانده ام از سیزده سالگی تا به حالا
از کتاب های جلال آل احمد ،مرتضی مطهری،شریعتی ،دستغیب،بهشتی زحمت الله علیه،مهدی بازرگان،عزت الله سحابی،و جانورانی جدیدبا افکاری مثل علی اکبر گنج ندیده،مخملباف،سعید حجاریان، محسن سازگارا،مسعود ده نمکی،تا موسوی و کروبی
تا متقدمین روشنفکری ایران همچون میرزا آقا خان کرمانی،میرزا فتحعلی آخوند زاده ،شادروان کسروی، صادق هدایت ،زنده یاد علی دشتی،بهرام چوبینه ،دکتر مسعود انصاری،حسن عباسی،دکتر شجاع الدین شفائ رئیس بنیاد کتابداری پهلوی،فرزانه بزرگ تاریخ معاصر ما جناب علی میر فطروس،دکتر زرین کوب،هوشنگ معین زاده ،و این اواخرسرکارخانم نادره افشاری که زنی همچون ایشان بسیار نادر است
علاوه بر این ها بسیارند محققانی عرب همچون معروف عبدالغنی رصافی
برای اطلاعتان باید عرض کنم کسانی که میخواهند پژوهشی درباره قران بکنند بدانند که قران در زمان عثمان به رشته تحریر در آمد و تمامی قران ها تا آن زمان اعراب نداشتند زیرا خط تازی نقطه و اعراب نداشت و چون چندین روایت از قران موجود است روایت مقداد، روایت مصحف، روایت ابو موسی الشعری و الی یازده روایت دیگر و چون در بین اعراب اختلاف افتاد و کار بسیار بالا گرفت خلیفه مسلمین تصمیم گرفت تا یکی را به اجماع بگذارد و بقیه قران ها را بسوزاند یک سرچ در اینترنت بکنید درباره معتمد ترین دانشگاه اسلامی مصر یعنی الازهر......................
[edit=mazinfar]1389/10/14[/edit]

ملتی که تاریخ خود را نشناسد آن را تکرار خواهد کرد
فکر میکنی چرا در سال شصت ............ در بیمارستان جم در گذشت به خاطر کتابی که در سال چهل و نه نوشته بود اون هم نه در ایران در لبنان چاب شده بود
امیرحسین خنجی در بخش ششم کتاب فروپاشی شاهنشاهی ساسانیان صفحه دوازده نقل میکنه در حمله اعراب به شهر تمیشه در نزدیکی گرگان فعلی سعید بن عاص فرمانده عرب با زیرکی به عربی قسم یاد کرد که جز یک نفر از مردم شهر را نکشدو چون شهر تسلیم شد یکنفر را از صفوف مردم جدا کردو دستور قتل عام داد به همراه سعید عبدالله پسر عباس،عبدالله پسر عمر،عبدالله پسرزبیر،به همراه حسین بن علی و حسن بن علی بودند
حال شما قضاوت کنید...................
یکی نیست به این مردم بگوید این ها قاتلان پدران شما بودند چه شد که شما به جای عزاداری بر نیاکان خود بر دشمنان آنها اشک می ریزید؟
علمای دین میگویند حساب ائمه اطهار از بقیه جداست
چگونه ایشان در این جنگ حضور داشتند و سکوت کردند ؟
در زمان حکومت علی حاکمان ... به تعبییر مورخان فتح و غنم و سبی فتح میکردند ،تاراج میکردند و برده میگرفتند .....................
و این گونه است که شعر شهریار .....نتوانمش خدا گفت نتوانمش بشر متحیرم چه نامم شه ملک لا فتی را
در سال 37 هجری مردم شیراز قیام کرده سهل بن حنیف که کار گزار ... بود را از پارس بیرون کردند در کرمان و خوزستان نیز قیام هائی مشابه ی صورت گرفت و ایرانیان با دسته جات خوارج همکاری کرده بر ضد کارگزاران ... شوریدند.
...
خوشا به غیرت این مردمان خوشا به حال مردمی که در برابر دشمنان سرزمینشان این گونه خاکساری میکنند
........جعل ابن هبیره مخزومی را برای سرکوبی ایرانیان شورشی فرستاده شد .چگونه است که این مردمان به رسم ادب به جای به امید دیدار میگویند ......
........
نادره افشاری می گویداسلام از ریشه سلم به معنای تسلیم است.تسلیم در برابر خداو چون خدا در زندگی روزمره ما حیاتی عینی،مادی و حقوقی نداردمی شود تسلیم در برابرپیغمبر و امام..............
[edit=mazinfar]1389/10/13[/edit]

ميگيد23سال علي دشتي
منم ميگم نقد اون يعني خيانت در گزارش تاريخ مصطفي حسيني طباطبايي

دوست عزیز یک کم مطالعه بیشتر به شما کمک میکنه ;-(
بیشنهاد میدم کتاب( آیا قران کلام خداست )نوشته خاموش رو مطالعه بفرمایید
کتاب های چون بیست و سه سال علی دشتی با مقدمه بهرام چوبینه یا شخصیت محمدی یا حل آن راز نگفته به قلم معروف رصافی ترجمه م.شابوری انتشارات فرهنگ ایرانیان.
موفق باشید

احسان احراری تو مفسر قرانی که این جوری بی محابا نظر میدی. بی ادبی نکن و فاز منفی نده. حرف داری استدلال کن. ....................
[edit=mazinfar]1389/10/12[/edit]

سپر مغناطیسی:
یكي از ويژگي‌هاي بسيار مهم زمين، ميدان مغناطيسي آن است. به دليل جريان‌هاي همرفتي هسته‌ي آهن- نيكل، ميداني مغناطيسي، مشابه ميدان مغناطيسي يك آهنرباي دوقطبي، زمين را در برگرفته است. ميدان مغناطيسي زمين مانند يك آهنرباي دوقطبي است، جالب است بدانيد كه قطب شمال اين آهنربا در قطب جنوب زمين و قطب جنوب مغناطيسي آن در قطب شمال جغرافيايي قرار دارد. اين ميدان مغناطيسي نخستين سپر محافظتي در برابر ذرات پرانرژي كيهاني و بادها و فوران‌هاي خورشيدي است كه به سوي سياره‌ي ما از هر طرف هجوم مي‌آورند.
جو زمین سپری دیگر:
وجود جـوّ از ويژگي‌هاي بسيار مهم زمين است. عاملي كه باعث نگه داشتن جـوّ، بر گرد سياره‌ي زيبای ما مي‌شود، نيروي گرانش زمين است. يكى از فوايد جو زمين اين است كه حرارت و سرما را تعديل مى كند و نمى گذارد حرارت خورشيد مستقيم به زمين برسد و الا در روز، آب درياها همه بجوش مى آمد و همه موجودات مى سوختند و در شب درجه سرما به حدود 150 درجه زير صفر مى رسيد و همه موجودات يخ می زدند. در اهمّيّت تنظیم دماي جـوّ همين بس كه اگر ميانگين دماي زمين تنها چند درجه‌ي سانتي‌گراد افزايش يابد، آب اقيانوس‌ها بخار مي‌شود؛ چرخه‌ي آب بر هم مي‌خورد؛ اثرات وحشتناكي در تركيبات جـوّي ايجاد مي‌گردد و سرانجام زمين زنده و شاداب ما به بياباني خشك و بي‌حاصل تبديل مي‌شود.
جو زمین پرتوهاي زيان‌‌آور فرابنفش را جذب مي‌کنند. ترکیبی از اکسیژن به شکل ازون به مقدار بسیار کم در لایه های بالایی جو زمین وجود داشته و پرتوهای ماوراء بنفش با طول موج کمتر از 320 نانومتر خورشید را که برای سلامتی موجودات زنده بسیار خطرناک است جذب می کند. جالب است که جو تنها تشعشات مفید و بی ضرر شامل نور قابل مشاهده ، فرکانس محدوده اشعه فرابنفش و امواج رادیویی را اجازه عبور می دهد. تمامی این تشعشعات برای حیات روی زمین ضروری هستند. فرکانس محدوده اشعه فرابنفش که جو زمین تنها مقداری از آن را اجازه عبور می دهد برای انجام عمل فوتوسنتز که در گیاهان انجام می شود بسیار مفید است. در حقیقت بیشتر تشعشعات فرابفش قوی که از طرف خورشید ساطع می شوند توسط جو گرفته می شوند و فقط قسمت ضروری آنها به زمین می رسد. اگر این سقف محفوظ ، یعنی جو زمین وجود نداشته باشد هیچ انسانی حتی یک لحظه نمی توانست در مقابل نور آفتاب مقاومت کند. اشعه ماوراء بنفش باعث سرطان پوست و آب مروارید می گردد.
جـوّ زمين، از ما در برابر سنگ‌هاي آسماني، محافظت مي‌کند. ذرات ريز و درشت فراواني در فضا با سرعت 000/100 كيلومتر در ساعت با جـوّ زمين برخورد مي‌كنند، اما در ارتفاع‌هاي بالاي جـوّ بر اثر دماي بالاي ناشي از فشرده شدن هواي جلوي آنها مي‌سوزند و از بين مي‌روند. در واقع سوختن و تصعيد همين اجرام در شب باعث ظهور شهاب در آسمان مي‌شود. خداوند عالم و قادر، جو زمین را به گونه ای آفریده است تا این اجرام اجازه رسیدن به زمین نداشته باشند و قبل از رسیدن به سطح زمین در اثر حرارت زیاد به وجود آمده در اثر اصطکاک با جو، ذوب شوند. تصور کنید که اگر این نقش جو در حفاظت ما در مقابل سنگ های آسمانی وجود نداشت، آن وقت زمین به چه شکلی در می آمد؟ آن وقت می بایست هر روز نگران برخورد سنگی آسمانی با زمین باشیم. براستی که چه زندگی دلهوره آور و سختی می شد
پروردگارا، چه سخاوتمندانه می بخشی و ما چه حسابگرانه تسبیح می گوئیم
* و آسمان را سقفی محفوظ قرار دادیم، در حالی که آنها از نشانهای آن رویگردانند. (انبیاء/۳۲)
http://www.khodavaelm.blogfa.com/cat-21.aspx
اعجازهای قرآنی و بحث های خداشناسی را در زیر کتاب:
علم راهی بسوی آفریدگار جهان بخوانید
http://www.khodavaelm.blogfa.com/cat-21.aspx

اینکه سرعت نور در ثانیه معادل سیصدهزار کیلومتر است ربطی به وجود و یا عدم وجود خالق ندارد!! اینکه نور سرعتش را در محیطهای مختلف تغییر میدهد پدیده ای فیزیکی است و وجود یا عدم وجود خدا را اثبات نمیکند

دوست عزیز به هیچ وجه صحبت از یک خاصیت فیزیکی نیست . البته برای رد این نسبت های دقیق تنها دو راهکار وجود دارد که توسط بی خدایان ارائه شه است:
1- میلیاردها جهان وجود دارد(نه میلیاردها کهکشان- بلکه جهان ما که از میلیاردها کهکشان تشکیل شده است خود یکی از میلیارده جهان می باشد) و از بین تمامی این جهان ها تنها این جهان است که این مقادیر اینگونه نسبت به هم تیون (fine tuning) شده اند.
2- میلیاردها بار این جهان دچار انبساط و فروپاشش شده است و از بین تمامی این موارد فقط همین یکبار این نسبت ها درست از آب در آمده است. و لذا زندگی امکان پذیر شده است.
البته این هم خود راهی است برای انکار طراح بی نهایت هوشمند

آقای محمدعلی از کامنت شما چند برداشت میتوان کرد:
1- برداشت اول:
چون بشر برای درک جهان هستی از ریاضی و فیزیک استفاده میکند؛ پس خدا هم وجود دارد و چون خدا وجود دارد احکامی هم دارد!! دیدی از کجا به کجا رسیدیم!!؟!!
2- برداشت دوم:
چون هرچیزی حد دارد پس حد گذارنده ای وجود دارد و آن حدگذارنده خداست و این خدا احکامی به نام واجبات و محرمات دارد.. باز دیدی از کجا به کجا رسیدیم؟!!!
اینکه سرعت نور در ثانیه معادل سیصدهزار کیلومتر است ربطی به وجود و یا عدم وجود خالق ندارد!! اینکه نور سرعتش را در محیطهای مختلف تغییر میدهد پدیده ای فیزیکی است و وجود یا عدم وجود خدا را اثبات نمیکند. چه برسد به خرافاتی که پس از چنین استدلال سستی قرار است به ذهن مخاطب چپانده شود...

بحث خداشناسی شماره 6: میزان دقیق ثوابت فیزیک و حداکثر مقدار مجاز تغییر
Fine Tuning of the Physical Constants of the Universe Parameter Max. Deviation
Ratio of Electrons:Protons 1:10power37
Ratio of Electromagnetic Force:Gravity 1:10power40
Expansion Rate of Universe 1:10power55
Mass of Universe1 1:10power59
Cosmological Constant 1:10power120
These numbers represent the maximum deviation from the accepted values, that would either prevent the universe from existing now, not having matter, or be unsuitable for any form of life.
http://www.godandscience.org/apologetics/designun.html
نسبت های فوق حداکثر مقدار تغییر مجاز قابل قبول می باشند!!!!