ظلم آباد
نویسنده:
محمدرضا شریفی نیا
امتیاز دهید
به همراه تصویر گریهای شاعر
این اثر برای نخستین بار در دی ماه 1357 به چاپ رسیده است
و ما هم گفتیم آری سحر گذشته و ما مانده بی خیال
و سحر گذشت و ما آنقدر بی خیال ماندیم،
که در شبی دیگر گرفتار شدیم
و ما سحر را بیاد داشتیم
بیاد داشتیم زمانی را که شهرمان شب نبود،
بیاد داشتیم زمانی را که شهرمان تاریک نبود،
شهرمان غمگین نبود،
شهرمان خفقان نگرفته بود.
بیشتر
این اثر برای نخستین بار در دی ماه 1357 به چاپ رسیده است
و ما هم گفتیم آری سحر گذشته و ما مانده بی خیال
و سحر گذشت و ما آنقدر بی خیال ماندیم،
که در شبی دیگر گرفتار شدیم
و ما سحر را بیاد داشتیم
بیاد داشتیم زمانی را که شهرمان شب نبود،
بیاد داشتیم زمانی را که شهرمان تاریک نبود،
شهرمان غمگین نبود،
شهرمان خفقان نگرفته بود.
آپلود شده توسط:
hamid
1387/07/03
دیدگاههای کتاب الکترونیکی ظلم آباد
عجب مردم تنگ نظری هستید.
:)):stupid:
اخه اینجا که سی نما نیست ای مافیای سینمای ایران ننگ بر تو افراد مثل تو باد(?)
اما درود به شرف تمام آنان که نه گفتند به تجاوز و تجاهل
به مردان مردی که به قول شاملو تنها فریاد زدند نه و شیر آهنکوه شدند و گردن فراز به تمامت این تاریخ سرشار رنج و شکست
که البته و بسیارها البته این شریفی نیا تجسم شرمساری انسان از نام خویش و مجسمه ی دریوزگی ست
به نام نامی آبروی هنر شجریان جعفر پناهی و...که پاینده بادا نامشان و خداشان از بلا نگاه دارد
SUGKHAND esh ham aalie
عشقی كه ترا نثار ره كردم
در سينه ديگری نخواهی يافت
زان بوسه كه بر لبانت افشاندم
سوزنده تر آذری نخواهی يافت