کمدی الهی -جلد 1: دوزخ
نویسنده:
دانته
مترجم:
شجاع الدین شفا
امتیاز دهید
✔️ «کمدی الهی» La Divina Commedia، که بزرگترین اثر دانته ، و بزرگترین شاهکار ادبیات ایتالیا، و بزرگترین محصول ادبی و فکری قرون وسطای مغرب زمین، و یکی از بزرگترین آثار ادبی تاریخ جهان به شمار آمده است، محصول دوران بیست ساله غربت و دربدری دانته است.
خود دانته این کتاب را فقط کمدی Commedia نامیده بود، و لقب «الهی» (divina) یا آسمانی، در حدود سه قرن بعد یعنی در قرن شانزدهم بدان داده شد. این لقب «الهی» مفهوم ارتباط این اثر را با دنیای ماوراء الطبیعه و آسمانی دارد، و هم حاکی از زیبائی و لطف «خدائی» این اثر است .
اطلاق عنوان «کمدی» بدین کتاب از طرف دانته، مربوط بدان مفهومی که امروزه کلمه «کمدی» برای ما دارد نیست. خود او توضیح میدهد که «تراژدی» یعنی اثری منظوم با سبک شعر خواص،«کمدی» یعنی اثری با سبک متوسط و «ترانه» یعنی اثری با سبک عامیانه، و او خود در مقابل «انئیس» Aeneis «ویرژیل» ، که خود ویرژیل آنرا «تراژدی بلند پایه» خوانده است، این مجموعه را «کمدی» نام داده است، زیرا «کمدی» ماجرائی است که بر خلاف تراژدی از بد شروع شود و بحسن عاقبت پایان یابد.
«کمدی الهی» در درجه اول یک اثر شاعرانه استادانه بسیار عالی است. دانته با این مجموعه نه تنها بزرگترین اثر ادبی کشور خود را آفریده بلکه «زبان» مملکت ایتالیا را پیریزی کرده است . پیش از دانته مردم هر ایالت ایتالیا به لهجهای خاص حرف میزدند که میان آن و زبان نواحی دیگر اختلاف بسیار بود؛ زبان علمی، زبان لاتین بود ولی این زبان فقط مورد استفاده خواص بود و بدرد مردم عادی نمیخورد، و چون مسلم بود که باید خواه ناخواه یک زبان «ایتالیایی» برای خواندن و نوشتن بوجود آید ، ایتالیائیها بیآنکه خود متوجه باشند در انتظار زبان و زبانسازی بودند که میبایست مشکل آنرا حل کند. احتمال هم میرفت که زبان «پروونسال» جنوب فرانسه زبان رسمی ایتالیا شود، ولی وقتیکه دانته اثری بعظمت «کمدی الهی» بزبان ایالت «تکانا» ساخت برای هیچکس تردیدی نماند که از آن پس این زبان ، زبان رسمی ایتالیا خواهد شد و چنین نیز شد.
بیشتر
خود دانته این کتاب را فقط کمدی Commedia نامیده بود، و لقب «الهی» (divina) یا آسمانی، در حدود سه قرن بعد یعنی در قرن شانزدهم بدان داده شد. این لقب «الهی» مفهوم ارتباط این اثر را با دنیای ماوراء الطبیعه و آسمانی دارد، و هم حاکی از زیبائی و لطف «خدائی» این اثر است .
اطلاق عنوان «کمدی» بدین کتاب از طرف دانته، مربوط بدان مفهومی که امروزه کلمه «کمدی» برای ما دارد نیست. خود او توضیح میدهد که «تراژدی» یعنی اثری منظوم با سبک شعر خواص،«کمدی» یعنی اثری با سبک متوسط و «ترانه» یعنی اثری با سبک عامیانه، و او خود در مقابل «انئیس» Aeneis «ویرژیل» ، که خود ویرژیل آنرا «تراژدی بلند پایه» خوانده است، این مجموعه را «کمدی» نام داده است، زیرا «کمدی» ماجرائی است که بر خلاف تراژدی از بد شروع شود و بحسن عاقبت پایان یابد.
«کمدی الهی» در درجه اول یک اثر شاعرانه استادانه بسیار عالی است. دانته با این مجموعه نه تنها بزرگترین اثر ادبی کشور خود را آفریده بلکه «زبان» مملکت ایتالیا را پیریزی کرده است . پیش از دانته مردم هر ایالت ایتالیا به لهجهای خاص حرف میزدند که میان آن و زبان نواحی دیگر اختلاف بسیار بود؛ زبان علمی، زبان لاتین بود ولی این زبان فقط مورد استفاده خواص بود و بدرد مردم عادی نمیخورد، و چون مسلم بود که باید خواه ناخواه یک زبان «ایتالیایی» برای خواندن و نوشتن بوجود آید ، ایتالیائیها بیآنکه خود متوجه باشند در انتظار زبان و زبانسازی بودند که میبایست مشکل آنرا حل کند. احتمال هم میرفت که زبان «پروونسال» جنوب فرانسه زبان رسمی ایتالیا شود، ولی وقتیکه دانته اثری بعظمت «کمدی الهی» بزبان ایالت «تکانا» ساخت برای هیچکس تردیدی نماند که از آن پس این زبان ، زبان رسمی ایتالیا خواهد شد و چنین نیز شد.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی کمدی الهی -جلد 1: دوزخ
دوست گرامی ممنون.نوشته هایتان همیشه دلنشین بوده و از خواندن آن لذت برده ام.:-)
دوست عزیز یه لطفی کنید .از اون بالا یه دعایی هم برای ما بکنید بلکم مارو هم به معراج ببرن:D:)):))
و
تقدیم به تردید ِ بی تردید و پورفر ِ گرانقدر و کتابناکیان عزیز.
کمدی الهی ملا
شبی را با الاغ فهیم خلوت کرده بودمی و به حال و کار خویش همی نگریستم: "که این زندگی از بهر چیست که اینگونه دردآور است" باری در این اندیشه بودمی که دق الباب شد؛ رفتم جوانی دیدم رشید و بس خوش سیما - ما را بسی خوش آمد- نگاهی به اطراف خانه کردمی و گفتمش بیا داخل که تا من این عمر از خدا بستدم آدمی زادی به خوش سیمایی و برازندگی تو بندیدم!
جوان گفت: "ملا، آواز کلنگ گورت با صدای غوکان در آمیخته و فلک غربال تو بیاویخته و زیبایی رخسارت به خلا ریخته و تو، هنوز از پی هوی جهد بیهوده می کنی!"
گفتمش: کسی نیست که حضورش مرا و تو را هراسی در دل آید...
گفت: خدای را مادام در نظر دار، با من بیا که باید اسراری از بهر تو عیان کنم باشد که به راه آیی و منش راستین آدمیان دریابی.
به راه قدم نهادیم... در راه مرا موانستی و الفتی غریب اتفاق افتاد با جوان. از حال و کار او پرسیدم، نگفت، اصرار همی کردم... نگفت.
عاقبت چون در ماندم، خویشتن چون بچگان بر زمین بینداختمی و بسی پای بر خاک بکوبیدمی و به ناخن صورت بخراشیدمی... جوان را این حالت من آشفته کرد؛ گفت به تو خواهم گفت، ملا برخیز که این کار بس مذموم است "اینجا خانواده رد میشود!"
... من ملک مقرب خداوند هستم در نت!
گفتمش "درنت" کجایست که من خود تاکنون نامش ننیوشیده ام!
گفتا: "درنت" نه، منظور "نت" است؛ دنیای مجازی!
دریافتم که از چه می گوید... گفتمش به چه کار نزد من آمده ای؟
گفت مرا امر کرده اند تو را به "معراج" برم و پرده ها از مقابل دیدگانت بردارم
مرا حیرتی عظیم در ربود اما چون به خویش تسلط یافتمی گفتمش: کاش الاغ فهیم را همرا آورده بودمی که سفر بی مرکب سخت ناخوش است...
گفت الاغ فهیم را پرده ای مقابل چشم نیست، تویی که به عجب و غرور درآمیخته ای! و آب در آسیاب شیطان ریخته ای و در ظن خویش با فاضلان درآمیخته ای...
اینک چشمانت را بر هم نه و دست در دست من گذار...
من همان کردم ... .
ملا نصرالدین، ارتفاعات 8هزار پایی!
یوم الغره من شهر الرمضان المبارک سنه الف و اثنین ثلاث اربع مائة.
ادامه دارد؟!.
:-)
مدیریت کتابناک!!! بابا ما رو کشتید...
ارداویراف نامه...
مهربان در صورت امکان جلد دوم این کتاب را "برزخ" بیفزایید تا مجموعه کامل شود !!!
سربلند باشید