شناسایی هویت ملی به منزله عدالت در نظریه روابط بین الملل
نویسنده:
محمود مسائلی
امتیاز دهید
از پیشگفتار:
اغلب در مباحث مربوط به مفهوم عدالت بین المللی نظریه های موجود مبتنی بر فرضیات لیبرال آن مفهوم را به عنوان حقوق برابر توضیح داده و تفسیر کرده اند اسناد حقوقی بین الملل نیز با تاکید براین مفهوم امیدآفرین برابری، متابعت کشورها از آن را به عنوان معیار سنجش رفتارها در مسیر رسیدن به یک زندگی صلح آمیز بین المللی همراه با سعادت و پیشرفت در جامعه بین المللی فرض کرده اند. ایمان به حقوق اساسی بشر و به حیثیت و ارزش شخصیت انسانی و به تساوی حقوق مرد و زن و همچنین بین ملت ها اعم از کوچک و بزرگ و ایجاد شرایط لازم برای حفظ عدالت و احترام به الزامات ناشی از عهدنامه ها و سایر منابع حقوق بین الملل و کمک به پیشرفت اجتماعی و شرایط زندگی بهتر با آزادی بیشتر منشور ملل متحد مهمترین و ارزشمندترین اسناد حقوقی بین الملل است که کشورهای عضو ملل متحد را به احترام و پایبندی به این مفروضات متعهد ساخته است. وظیفه کشورها توسعه روابط دوستانه در بین ملل بر مبنای احترام به اصل تساوی حقوق و استقلال ملل و انجام سایر اقدامات مقتضی برای تحکیم صلح جهانی است. آنها موظف هستند به منظور تضمین حقوق و مزایای ناشی از عضویت تعهداتی را که به موجب این منشور بر عهده گرفته اند، با حسن نیت انجام دهند. اما علی رغم این خوش بینی ساده انگارانه، مفهوم حقوق برابر اعضای جامعه بین المللی در عمل نتوانسته است آرمان جهانی صلح گرایی پیشرفت و سعادتمندی را در عمل و شرایط واقعی زندگی تامین کند.
در همان منشور ملل متحد تضادهای ذاتی دیده می شود که به عنوان مانعی سخت بر سر راه آرمان جهانی آزادی و برابری برای رسیدن به عدالت عمل می کنند. یکی از این موانع که محل بحث در این کتاب واقع شده است، موضوع شناسایی است که با عضویت در ملل متحد بطور خاص و برقراری تعامل با اعضای جامعه بینالمللی بطور عام ملازمه دارد. بطور عام در حقوق بین الملل شناسایی حقوقی شرط لازم برای پیوستن به جامعه بین المللی کشورها تلقی شده است، بطور خاص همان شناسایی شرایط عضویت در جامعه بین الملل را تعیین کرده است. اما در عمل و به دلیل نقایص ماهوی روشنفکری زیربنایی آنها هیچکدام از این نظام های شناسایی نتوانسته اند در استقرار حیات بین المللی صلح آمیز و عادلانه مشارکت داشته باشند...
اغلب در مباحث مربوط به مفهوم عدالت بین المللی نظریه های موجود مبتنی بر فرضیات لیبرال آن مفهوم را به عنوان حقوق برابر توضیح داده و تفسیر کرده اند اسناد حقوقی بین الملل نیز با تاکید براین مفهوم امیدآفرین برابری، متابعت کشورها از آن را به عنوان معیار سنجش رفتارها در مسیر رسیدن به یک زندگی صلح آمیز بین المللی همراه با سعادت و پیشرفت در جامعه بین المللی فرض کرده اند. ایمان به حقوق اساسی بشر و به حیثیت و ارزش شخصیت انسانی و به تساوی حقوق مرد و زن و همچنین بین ملت ها اعم از کوچک و بزرگ و ایجاد شرایط لازم برای حفظ عدالت و احترام به الزامات ناشی از عهدنامه ها و سایر منابع حقوق بین الملل و کمک به پیشرفت اجتماعی و شرایط زندگی بهتر با آزادی بیشتر منشور ملل متحد مهمترین و ارزشمندترین اسناد حقوقی بین الملل است که کشورهای عضو ملل متحد را به احترام و پایبندی به این مفروضات متعهد ساخته است. وظیفه کشورها توسعه روابط دوستانه در بین ملل بر مبنای احترام به اصل تساوی حقوق و استقلال ملل و انجام سایر اقدامات مقتضی برای تحکیم صلح جهانی است. آنها موظف هستند به منظور تضمین حقوق و مزایای ناشی از عضویت تعهداتی را که به موجب این منشور بر عهده گرفته اند، با حسن نیت انجام دهند. اما علی رغم این خوش بینی ساده انگارانه، مفهوم حقوق برابر اعضای جامعه بین المللی در عمل نتوانسته است آرمان جهانی صلح گرایی پیشرفت و سعادتمندی را در عمل و شرایط واقعی زندگی تامین کند.
در همان منشور ملل متحد تضادهای ذاتی دیده می شود که به عنوان مانعی سخت بر سر راه آرمان جهانی آزادی و برابری برای رسیدن به عدالت عمل می کنند. یکی از این موانع که محل بحث در این کتاب واقع شده است، موضوع شناسایی است که با عضویت در ملل متحد بطور خاص و برقراری تعامل با اعضای جامعه بینالمللی بطور عام ملازمه دارد. بطور عام در حقوق بین الملل شناسایی حقوقی شرط لازم برای پیوستن به جامعه بین المللی کشورها تلقی شده است، بطور خاص همان شناسایی شرایط عضویت در جامعه بین الملل را تعیین کرده است. اما در عمل و به دلیل نقایص ماهوی روشنفکری زیربنایی آنها هیچکدام از این نظام های شناسایی نتوانسته اند در استقرار حیات بین المللی صلح آمیز و عادلانه مشارکت داشته باشند...
آپلود شده توسط:
کته کتاب
1404/08/12
دیدگاههای کتاب الکترونیکی شناسایی هویت ملی به منزله عدالت در نظریه روابط بین الملل