ماه و کپرها (داستان بلند)

از متن کتاب:
در شروع اسفند زمستان به دور شدنش جا را به رو به گرمی نهادن هوا داد و بهار گرمسیر به از راه رسیدن بار انداخت و در رو به تکمیل نهادنی روز به روز در امر اصلاح و آرایش خود، در روز امروز - اوایل فروردین - دیگر مدتی است که به آراستگی زمین و زمان - به کمال رشد و ژرفا در تنوع رستنی ها و نسیم خوش و آرامش انبوه - واصل گشته است. در وسعت غالباً صاف حدود، هم همراهی علفهای بیشتر پرپشت هم فراوانی رنگها، هم مُشارکت پروانه ها و سنجاقکها، هم به صدا درآمدن یا دست کم حضورِ دُور و نزدیک پرنده ها - کبک، تیهو، چکاوک، سهره، سبزفبا، گنجشک و گاهی هم بلبل برتری مطلقی بر سبزی هنوز سیرمانده جا تا جا کوتاه مانده غله های دراز و پهن و یکنواخت پیدا کرده اند...
در شروع گرمای روزها در داخل اتاقها، بنه گچی ها مثل همه ساله و کمی زودتر از همه ساله دست به کار برپاکردن گیرهای بهاره - تابستانه در فاصله حدود صد و سی - چهل قدمی خانه ها در نزدیک جاخرمن و در کناره تل شدند و از روز پیش در آنها جاگیر شده اند. هر گپری به بلندی کمتر از دو متر، سه دیواره نی است با دیواره چهارمی که درگاهی دارد با سقفی باز نیین. مثل پار و پیرار، پنج تا از گپرها رو به آبادی دارند: گپرهای «نبی»، «گل محمد»، «امیرآقا»، «گلیجان» و «زینب»؛ سه تا گپر هم پشت به آبادی، رو به پنج گپر زده شده اند: گپر «قپان» روبروی گپرگل محمد است، بعد گپر «بردی» است و بعد گپر «حاجی آقا»...