رسته‌ها
شازده احتجاب
امتیاز دهید
5 / 4.5
با 1029 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.5
با 1029 رای
شازده احتجاب رمان معروفی از هوشنگ گلشیری است که اولین بار به سال ۱۳۴۸ منتشر شد. پس از آن این رمان به چاپ‌های متعدد رسیده‌است و تا سال ۱۳۸۵ چهارده چاپ آن ارائه شده‌است. شازده احتجاب را جیمز باکن نویسنده اسکاتلندی به انگلیسی ترجمه کرده‌است. خود گلشیری این اثر خود را خوش‌اقبال‌ترین کتاب خود نامیده است. شازده احتجاب به زبان فرانسوی نیز ترجمه شده است. کتاب روایت فروپاشی نظام شاهی و خانی در سنت فرهنگی ایران است. شخصیت اول رمان شازده که شازده احتجاب نامیده می شود در اوهام و گذشته به روایت قسمتی از استبداد و بیداد خود و خانواده اش می پردازد. گلشیری در این رمان از شیوه سیال ذهن بهره می گیرد. فیلمی با همین نام و به کارگردانی بهمن فرمان آرا با اقتباس از این رمان ساخته شده‌است.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
97
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
Reza
Reza
1387/06/11

کتاب‌های مرتبط

قلب سنگی
قلب سنگی
0 امتیاز
از 0 رای
دل شب
دل شب
4.3 امتیاز
از 42 رای
مرض مرگ
مرض مرگ
4.2 امتیاز
از 33 رای
وظیفه ملی
وظیفه ملی
4.5 امتیاز
از 535 رای
حمام
حمام
3.9 امتیاز
از 22 رای
جنایت و مکافات - جلد ۱ و ۲
جنایت و مکافات - جلد ۱ و ۲
4.5 امتیاز
از 42 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی شازده احتجاب

تعداد دیدگاه‌ها:
72
هوشنگ گلشیری (۱۳۱۶ در اصفهان - ۱۶ خرداد ۱۳۷۹ در بیمارستان ایران‌مهر تهران) نویسندهٔ معاصر ایرانی و سردبیر مجلهٔ کارنامه بود. وی را بعد از صادق هدایت، تأثیرگذارترین داستان‌نویس ایرانی دانسته‌اند.
او با نگارش رمان کوتاه شازده احتجاب در اواخر دههٔ چهل خورشیدی به شهرت فراوانی رسید. این کتاب را یکی از قوی‌ترین داستان‌های ایرانی خوانده‌اند.
خیلی تعریف این کتابو شنیدم خیلی دوست دارم کتابشو بخونم
خیلی تعریف این کتابو شنیدم و چون نویسنده اش یکی از معروف ترین های ایرانه دوست دارم کتابشو بخونم
فخرالنسا می‌گفت: "این‌ها که نشد کار،خودت را داری فریب می‌دهی. باید کاری بکنی که کار باشد،کاری که اقلا یک صفحه از تاریخ را سیاه کند. تفنگ را بردار و برو کنار نرده‌های باغ و یکی را که از آن طرف رد می‌شود نشانه بگیر و بزن. بعد هم بایست و جان کندنش را نگاه کن. اما اگر از کسی بدت آمد،اگر دیدی طرف دارد یک بیت شعر غلط می‌خواند و یا بینی‌اش را می‌گیرد و یا حتی پایش را گذاشته است روی سکوی خانه‌ی تو تا بند کفشش را ببندد، ماذون نیستی سرش را نشانه بگیری. انتخاب طرف هرچه بی‌دلیل‌تر باشد بهتر است. کسی که برای کشتن یک آدم دنبال بهانه می‌گردد هم قاتل است هم دروغگو،تازه دروغگویی که می‌خواهد سر خودش را کلاه بگذارد. اگر خواستی بکشی دلیل نمی‌خواهد. باید سر طرف،سینه‌ی طرف را هدف بگیری و ماشه را بچکانی. همین. از اجداد والاتبار یاد بگیر.وقتی شکار پیدا نمی‌کردند آدم می‌زدند. بچه‌ها را حتی. می‌ایستادند و نگاه می‌کردند. به دست و پاهایش که جمع می‌شد و تکان می‌خورد و به آن چشم‌ها که خیره به آدم نگاه می‌کرد..."
شازده احتجاب / هوشنگ گلشیری
علی رفیعی - کارگردان بسیار خوب تئاتر - از روی این کتاب نمایشنامه ای نوشت و روی صحنه برد و منجر به محرومیتش شد :stupid:
من نقد رمان خوب «شازده احتجاب» رو از سیامک وکیلی که منتقد خوبی است و این کتاب رو هم خیلی عالی نقد کرده آپلود کردم. اون دوستی که برای تحلیل شخصیت فخرالنسا کمک می‌خواست می‌تونه با خوندن این نقد کمکش رو بگیره! ممنون از دوستی که این رمان رو آپلود کرده.
با تشکر
bardiatata
جایی خوندم هوشنگ گلشیری بعد از صادق هدایت ِ جان تاثیر گذارترین نویسنده ی ایرانیه .. پس رمان هاش حتما" ارزش ِ خوندن رو دارن ../.
شازده احتجاب
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک