خلاصه کتاب بشکه آمونتیلادو
نویسنده:
ادگار آلن پو
امتیاز دهید
روایتی تاریک و احساسی از کینهتوزی نیرنگ و آدمکشی
خلاصه کتاب «بشکه آمونتیلادو» (The Cask of Amontillado) روایت کوتاهیست از داستان ادگار آلن پو (Edgar Allan Poe)، نویسنده آمریکایی قرن نوزدهم که در سال ۱۸۴۶ منتشر شد. این داستان که به عنوان یکی از تاثیرگذارترین آثار ادبیات گوتیک شناخته میشود، روایتگر داستان انتقامی هولناک است. پو در این اثر با مهارتی بینظیر، داستان مردی به نام مونترسور را روایت میکند که برای انتقامگیری از توهینهای فورچوناتو، او را به بهانه چشیدن شراب نایاب آمونتیلادو به سردابههای زیرزمینی خانهاش میکشاند. این داستان با روایتی دقیق و جزئیات روانشناختی عمیق، به یکی از برجستهترین نمونههای داستانهای جنایی و وحشت در ادبیات تبدیل شده است.
بخشی از داستان بشکه آمونتیلادو:
«هزاران بار به او آسیب رسانده بود، اما وقتی به توهین رسید، سوگند خوردم انتقام بگیرم. شما که مرا خوب میشناسید، میدانید که تهدید نمیکنم. دیر یا زود، انتقام خواهم گرفت؛ این قطعی بود. اما همین قطعیت انتقام بود که در نهایت مرا به پیروزی رساند. ابتدا نباید خود را در معرض خطر قرار میدادم، و نباید کسی که قرار بود تقاص پس دهد، متوجه هویت انتقامگیرنده میشد. هیچ کلمه یا عملی نباید خشم مرا آشکار میکرد. باید لبخند میزدم، و لبخند میزدم در حالی که در درونم نقشه نابودی او را میکشیدم.
خوشبختانه فورچوناتو نقطه ضعفی داشت، هرچند در سایر موارد مردی بود که باید به او احترام گذاشت و حتی از او ترسید. او به دانش خود در مورد شراب میبالید. تعداد کمی از ایتالیاییها استعداد واقعی یک کارشناس شراب را دارند. شور و شوق آنها اغلب متناسب با زمان و موقعیت است و بیشتر برای فریب دادن گردشگران انگلیسی و اتریشی از آن استفاده میکنند. در مورد شراب و نقاشیهای قدیمی، فورچوناتو مانند هموطنانش یک شیاد بود، اما در مورد شرابهای قدیمی ایتالیایی، صادقانه کارشناس بود. در این مورد من هم مثل او بودم - من هم شرابهای نفیس ایتالیایی را خوب میشناختم و هر وقت میتوانستم، به مقدار زیاد آنها را میخریدم.»
خلاصه کتاب «بشکه آمونتیلادو» (The Cask of Amontillado) روایت کوتاهیست از داستان ادگار آلن پو (Edgar Allan Poe)، نویسنده آمریکایی قرن نوزدهم که در سال ۱۸۴۶ منتشر شد. این داستان که به عنوان یکی از تاثیرگذارترین آثار ادبیات گوتیک شناخته میشود، روایتگر داستان انتقامی هولناک است. پو در این اثر با مهارتی بینظیر، داستان مردی به نام مونترسور را روایت میکند که برای انتقامگیری از توهینهای فورچوناتو، او را به بهانه چشیدن شراب نایاب آمونتیلادو به سردابههای زیرزمینی خانهاش میکشاند. این داستان با روایتی دقیق و جزئیات روانشناختی عمیق، به یکی از برجستهترین نمونههای داستانهای جنایی و وحشت در ادبیات تبدیل شده است.
بخشی از داستان بشکه آمونتیلادو:
«هزاران بار به او آسیب رسانده بود، اما وقتی به توهین رسید، سوگند خوردم انتقام بگیرم. شما که مرا خوب میشناسید، میدانید که تهدید نمیکنم. دیر یا زود، انتقام خواهم گرفت؛ این قطعی بود. اما همین قطعیت انتقام بود که در نهایت مرا به پیروزی رساند. ابتدا نباید خود را در معرض خطر قرار میدادم، و نباید کسی که قرار بود تقاص پس دهد، متوجه هویت انتقامگیرنده میشد. هیچ کلمه یا عملی نباید خشم مرا آشکار میکرد. باید لبخند میزدم، و لبخند میزدم در حالی که در درونم نقشه نابودی او را میکشیدم.
خوشبختانه فورچوناتو نقطه ضعفی داشت، هرچند در سایر موارد مردی بود که باید به او احترام گذاشت و حتی از او ترسید. او به دانش خود در مورد شراب میبالید. تعداد کمی از ایتالیاییها استعداد واقعی یک کارشناس شراب را دارند. شور و شوق آنها اغلب متناسب با زمان و موقعیت است و بیشتر برای فریب دادن گردشگران انگلیسی و اتریشی از آن استفاده میکنند. در مورد شراب و نقاشیهای قدیمی، فورچوناتو مانند هموطنانش یک شیاد بود، اما در مورد شرابهای قدیمی ایتالیایی، صادقانه کارشناس بود. در این مورد من هم مثل او بودم - من هم شرابهای نفیس ایتالیایی را خوب میشناختم و هر وقت میتوانستم، به مقدار زیاد آنها را میخریدم.»
آپلود شده توسط:
Ketabnak
1403/12/16
دیدگاههای کتاب الکترونیکی خلاصه کتاب بشکه آمونتیلادو