خلاصه کتاب بلندی های بادگیر
نویسنده:
امیلی برونته
امتیاز دهید
معرفی کتاب بلندیهای بادگیر:
خلاصه کتاب «بلندیهای بادگیر» (Wuthering Heights) درونمایه تنها رمان «امیلی برونته» (Emily Bronte)، نویسنده انگلیسی است که در سال ۱۸۴۷، یک سال پیش از مرگ زودهنگامش در سن ۳۰ سالگی، با نام مستعار الیس بل منتشر شد. این رمان گوتیک که در ابتدا با واکنشهای منفی منتقدان روبرو شد، امروزه یکی از شاهکارهای ادبیات انگلیسی به شمار میرود.
داستان این رمان که در یورکشایر انگلستان میگذرد، روایتگر عشق پرشور و ویرانگر میان کاترین ارنشاو و هیثکلیف است. برونته با خلق فضایی تیره و رازآلود و شخصیتهایی پیچیده، داستانی از عشق، انتقام، طبقه اجتماعی و قدرت سرنوشت را به تصویر میکشد که نسل به نسل ادامه مییابد.
بخشی از کتاب بلندیهای بادگیر:
«بلندیهای بادگیر نام عجیبی است برای خانهای در این ارتفاعات. احتمالاً در روزگاری طوفانی، آشفتگی اتمسفری که در اوج این تپهها تجربه میشود، توجه سازنده آن را به خود جلب کرده است. هوای پاک و خنک آسمان را میتوان اینجا، در تمام طول سال حس کرد. قدرت باد شمالی که از فراز لبه صخرهها میوزد چنان است که درختان کاج کهنسال کنار ساختمان را کاملاً به یک سمت خم کرده و آنها را به شکلی ناهنجار و غیرطبیعی رشد داده است. خوشبختانه معمار عاقل بوده و خانه را محکم ساخته است: پنجرههای باریک عمیقاً در دیوارهای سنگی فرو رفتهاند و گوشههای ساختمان با سنگهای بزرگ تقویت شدهاند.
وقتی برای اولین بار از کنار نردههای باغ گذشتم و قدم به جاده سنگفرش گذاشتم، از دیدن حکاکیهای عجیب روی سردر خانه متحیر شدم. در بالای در ورودی، میان انبوهی از اژدهایان فرسوده و موجودات زشت، سال ۱۵۰۰ را دیدم و نام 'هارتون ارنشاو'. دلم میخواست کمی بیشتر درنگ کنم و درباره تاریخچه این مکان و ساکنان آن از صاحبخانه عبوس بپرسم، اما طرز ایستادنش در پشت در و انگشتانش که محکم روی زنجیر در قفل شده بود، آشکارا نشان میداد که قصد دارد یا من وارد شوم یا کاملاً از آنجا بروم، و من نمیخواستم با کنجکاوی بیشتر صبر او را لبریز کنم.»
خلاصه کتاب «بلندیهای بادگیر» (Wuthering Heights) درونمایه تنها رمان «امیلی برونته» (Emily Bronte)، نویسنده انگلیسی است که در سال ۱۸۴۷، یک سال پیش از مرگ زودهنگامش در سن ۳۰ سالگی، با نام مستعار الیس بل منتشر شد. این رمان گوتیک که در ابتدا با واکنشهای منفی منتقدان روبرو شد، امروزه یکی از شاهکارهای ادبیات انگلیسی به شمار میرود.
داستان این رمان که در یورکشایر انگلستان میگذرد، روایتگر عشق پرشور و ویرانگر میان کاترین ارنشاو و هیثکلیف است. برونته با خلق فضایی تیره و رازآلود و شخصیتهایی پیچیده، داستانی از عشق، انتقام، طبقه اجتماعی و قدرت سرنوشت را به تصویر میکشد که نسل به نسل ادامه مییابد.
بخشی از کتاب بلندیهای بادگیر:
«بلندیهای بادگیر نام عجیبی است برای خانهای در این ارتفاعات. احتمالاً در روزگاری طوفانی، آشفتگی اتمسفری که در اوج این تپهها تجربه میشود، توجه سازنده آن را به خود جلب کرده است. هوای پاک و خنک آسمان را میتوان اینجا، در تمام طول سال حس کرد. قدرت باد شمالی که از فراز لبه صخرهها میوزد چنان است که درختان کاج کهنسال کنار ساختمان را کاملاً به یک سمت خم کرده و آنها را به شکلی ناهنجار و غیرطبیعی رشد داده است. خوشبختانه معمار عاقل بوده و خانه را محکم ساخته است: پنجرههای باریک عمیقاً در دیوارهای سنگی فرو رفتهاند و گوشههای ساختمان با سنگهای بزرگ تقویت شدهاند.
وقتی برای اولین بار از کنار نردههای باغ گذشتم و قدم به جاده سنگفرش گذاشتم، از دیدن حکاکیهای عجیب روی سردر خانه متحیر شدم. در بالای در ورودی، میان انبوهی از اژدهایان فرسوده و موجودات زشت، سال ۱۵۰۰ را دیدم و نام 'هارتون ارنشاو'. دلم میخواست کمی بیشتر درنگ کنم و درباره تاریخچه این مکان و ساکنان آن از صاحبخانه عبوس بپرسم، اما طرز ایستادنش در پشت در و انگشتانش که محکم روی زنجیر در قفل شده بود، آشکارا نشان میداد که قصد دارد یا من وارد شوم یا کاملاً از آنجا بروم، و من نمیخواستم با کنجکاوی بیشتر صبر او را لبریز کنم.»
آپلود شده توسط:
Ketabnak
1403/10/25
دیدگاههای کتاب الکترونیکی خلاصه کتاب بلندی های بادگیر