کیوسک
نویسنده:
محمدرضا خردمند
امتیاز دهید
زمان را نمیدانم یا شاید نمی خواهم بدانم!!
مکان هم خیابان، بیابان یا اتاقک، آلونک و یا مطب! شاید هم محکمه!! طویله باشد یا حجله...!! هرچه باشد، باشد فقط مکانی باشد که مانع انتقال مفهوم اثر نشود.
(صحنه هرچه یا هرجایی میتواند باشد مثلاً اتاقی شبیه به کارگاه نجاری با یک فن یا تهویه بزرگ در انتهای صحنه مقداری ابزار در صحنه به چشم می خورد. در حین کثیفی و حس کهنگی کارگاه ابزارها با نظمی خاص چیده شده اند. چهارچوبی مانند کمد یا تابوت در صحنه به چشم می خورد. صدای ضعیف فن شنیده می شود. نور چراغ بالای صحنه سوسو می زند.)
(در مرکز صحنه ایستاده یا نشسته است. خسته به نظر می رسد. با لحنی یکنواخت و کمی تلخ شروع به صحبت می کند.)
بیشتر
مکان هم خیابان، بیابان یا اتاقک، آلونک و یا مطب! شاید هم محکمه!! طویله باشد یا حجله...!! هرچه باشد، باشد فقط مکانی باشد که مانع انتقال مفهوم اثر نشود.
(صحنه هرچه یا هرجایی میتواند باشد مثلاً اتاقی شبیه به کارگاه نجاری با یک فن یا تهویه بزرگ در انتهای صحنه مقداری ابزار در صحنه به چشم می خورد. در حین کثیفی و حس کهنگی کارگاه ابزارها با نظمی خاص چیده شده اند. چهارچوبی مانند کمد یا تابوت در صحنه به چشم می خورد. صدای ضعیف فن شنیده می شود. نور چراغ بالای صحنه سوسو می زند.)
(در مرکز صحنه ایستاده یا نشسته است. خسته به نظر می رسد. با لحنی یکنواخت و کمی تلخ شروع به صحبت می کند.)
تگ:
خردمند
آپلود شده توسط:
ipa_sokout
1403/09/03
دیدگاههای کتاب الکترونیکی کیوسک