خلاصه کتاب اولیس
نویسنده:
جیمز جویس
امتیاز دهید
معرفی کتاب اولیس:
خلاصه کتاب «اولیس» (Ulysses) مروری سریع بر شاهکار «جیمز جویس» (James Joyce)، نویسنده ایرلندی است که در سال ۱۹۲۲ منتشر شد. این رمان که بسیاری آن را تاثیرگذارترین اثر ادبی قرن بیستم میدانند، روایت یک روز از زندگی لئوپولد بلوم در دوبلین است. جویس با الهام از حماسه «ادیسه» هومر، داستان را در قالبی مدرن بازآفرینی کرده و با تکنیکهای نوآورانهای چون جریان سیال ذهن، مرزهای رماننویسی را درنوردیده است.
این رمان که در زمان انتشار به دلیل محتوای جسورانهاش در برخی کشورها ممنوع شد، از ۱۸ اپیزود تشکیل شده و هر کدام با سبکی متفاوت روایت میشوند. کتاب روایتگر وقایع روز ۱۶ ژوئن ۱۹۰۴ در دوبلین است، روزی که اکنون به عنوان «روز بلوم» در سراسر جهان جشن گرفته میشود. جویس با ترکیب پیچیدهای از اساطیر، تاریخ، ادبیات و زندگی روزمره، اثری خلق کرده که پس از صد سال همچنان موضوع بحث و تفسیر است.
بخشی از کتاب اولیس:
«استیتلی و آرام، چاق سر باک مولیگان از پلههای برج پدید آمد و جام کفی را که آینه و تیغی روی آن متقاطع بود حمل میکرد. نسیم ملایم صبحگاهی ربدوشامبر زرد گشادش را نگه میداشت. دستهایش را در هوا بلند کرد و با صدایی عمیق زمزمه کرد: 'چه شگرف است ای پدر قدیمی، جسم و خون مقدس.' ایستاد و به پلههای مارپیچ تاریک و سپس به برج نگاه کرد و بلند فراخواند: 'بیا بالا، کینچ! بیا بالا، حرامزاده ترسو!' جدی جلو رفت و روی دایره توپخانه بالای برج مستقر شد و با شادی به اطراف، به کوهها و دریا و به خورشید که تازه از پشت ابرهای شب بیرون میآمد نگریست.
با نگاهی موشکافانه به آسمان جنوب شرقی خیره شد و چندین بار با صدای بلند نفس عمیق کشید. دندانهای سفید مرواریدمانندش که اینجا و آنجا نقاط طلایی داشتند در نور خورشید برق میزدند. از میان لبهای نیمهبازش، نفسهایش را با صدای 'هوووم' بیرون داد. 'چه نمای فوقالعادهای! بیا بالا، کینچ! باید این منظره را ببینی. دابلین خفته را نگاه کن.' سپس، در حالی که با دقت محتویات جام کفآلود را هم میزد، خودش را در آینهای که روی جام گذاشته بود، برانداز کرد. موهای حناییاش، چون چهره عجیب و زیبای یک مسیح، حالا در نور صبحگاهی میدرخشید. صورت پهن و چشمهای رنگپریدهاش، با نگاهی آرام و خیره به کینچ که از پلهها بالا میآمد، همراه با نسیم صبحگاهی تکان میخورد: 'خداوند به تو رحم کند، روح قدیمی.'»
بیشتر
خلاصه کتاب «اولیس» (Ulysses) مروری سریع بر شاهکار «جیمز جویس» (James Joyce)، نویسنده ایرلندی است که در سال ۱۹۲۲ منتشر شد. این رمان که بسیاری آن را تاثیرگذارترین اثر ادبی قرن بیستم میدانند، روایت یک روز از زندگی لئوپولد بلوم در دوبلین است. جویس با الهام از حماسه «ادیسه» هومر، داستان را در قالبی مدرن بازآفرینی کرده و با تکنیکهای نوآورانهای چون جریان سیال ذهن، مرزهای رماننویسی را درنوردیده است.
این رمان که در زمان انتشار به دلیل محتوای جسورانهاش در برخی کشورها ممنوع شد، از ۱۸ اپیزود تشکیل شده و هر کدام با سبکی متفاوت روایت میشوند. کتاب روایتگر وقایع روز ۱۶ ژوئن ۱۹۰۴ در دوبلین است، روزی که اکنون به عنوان «روز بلوم» در سراسر جهان جشن گرفته میشود. جویس با ترکیب پیچیدهای از اساطیر، تاریخ، ادبیات و زندگی روزمره، اثری خلق کرده که پس از صد سال همچنان موضوع بحث و تفسیر است.
بخشی از کتاب اولیس:
«استیتلی و آرام، چاق سر باک مولیگان از پلههای برج پدید آمد و جام کفی را که آینه و تیغی روی آن متقاطع بود حمل میکرد. نسیم ملایم صبحگاهی ربدوشامبر زرد گشادش را نگه میداشت. دستهایش را در هوا بلند کرد و با صدایی عمیق زمزمه کرد: 'چه شگرف است ای پدر قدیمی، جسم و خون مقدس.' ایستاد و به پلههای مارپیچ تاریک و سپس به برج نگاه کرد و بلند فراخواند: 'بیا بالا، کینچ! بیا بالا، حرامزاده ترسو!' جدی جلو رفت و روی دایره توپخانه بالای برج مستقر شد و با شادی به اطراف، به کوهها و دریا و به خورشید که تازه از پشت ابرهای شب بیرون میآمد نگریست.
با نگاهی موشکافانه به آسمان جنوب شرقی خیره شد و چندین بار با صدای بلند نفس عمیق کشید. دندانهای سفید مرواریدمانندش که اینجا و آنجا نقاط طلایی داشتند در نور خورشید برق میزدند. از میان لبهای نیمهبازش، نفسهایش را با صدای 'هوووم' بیرون داد. 'چه نمای فوقالعادهای! بیا بالا، کینچ! باید این منظره را ببینی. دابلین خفته را نگاه کن.' سپس، در حالی که با دقت محتویات جام کفآلود را هم میزد، خودش را در آینهای که روی جام گذاشته بود، برانداز کرد. موهای حناییاش، چون چهره عجیب و زیبای یک مسیح، حالا در نور صبحگاهی میدرخشید. صورت پهن و چشمهای رنگپریدهاش، با نگاهی آرام و خیره به کینچ که از پلهها بالا میآمد، همراه با نسیم صبحگاهی تکان میخورد: 'خداوند به تو رحم کند، روح قدیمی.'»
آپلود شده توسط:
Ketabnak
1403/09/15
دیدگاههای کتاب الکترونیکی خلاصه کتاب اولیس