خلاصه کتاب زنان کوچک
نویسنده:
لوئیزا می آلکوت
امتیاز دهید
رمانی درباره سفر پرچالش بلوغ، کشف عشق حقیقی و یافتن مسیر زندگی
معرفی کتاب زنان کوچک:
خلاصه کتاب «زنان کوچک» (Little Women) برگزیده رمان تحسین شده «لوئیزا می آلکوت» (Louisa M. Alcott) نویسنده آمریکایی است که در سال ۱۸۶۸ منتشر شد. این کتاب که تا حد زیادی بر اساس زندگی خود نویسنده و سه خواهرش نوشته شده، به یکی از محبوبترین رمانهای کلاسیک ادبیات آمریکا تبدیل شده است.
رمان، داستان چهار خواهر مارچ - مِگ، جو، بِث و اِیمی - را روایت میکند که در دوران جنگ داخلی آمریکا در نیوانگلند زندگی میکنند. در حالی که پدرشان در جنگ به عنوان کشیش خدمت میکند، این چهار خواهر به همراه مادرشان «مارمی» با مشکلات مالی و چالشهای زندگی روزمره دست و پنجه نرم میکنند. این کتاب به طور عمیق به موضوعاتی چون عشق، خانواده، جاهطلبیهای شخصی و نقش زنان در جامعه قرن نوزدهم میپردازد.
بخشی از کتاب زنان کوچک:
«جو در حالی که روی قالیچه دراز کشیده بود غرولندکنان گفت: «کریسمس بدون هدیه چندان کریسمس نخواهد بود. خیلی بیانصافی است که بعضیها این همه پول داشته باشند و بعضیها هیچ نداشته باشند. ما نباید از این همه مشکل و سختی سهمی داشته باشیم.» نگاه خیرهاش را به کفشهای کهنهاش دوخت و آهی از سر ناامیدی کشید، در حالی که مِگ شروع به شمردن داراییهایش کرد و ایمی با صدای بلند از این شکایت داشت که بینیاش زشت است.
بث در حالی که صدای نرم و آرامش از پشت گربه بزرگ خانگیشان به گوش میرسید، ادامه داد: «فکر میکنم ما چهار نفر خیلی بدشانس هستیم. البته من پیانو کهنهام را دارم، و شما همگی استعدادهای خودتان را دارید، اما درست نیست که زندگی برای بعضیها این قدر آسان باشد و برای بعضیها این قدر سخت.» و بعد، همانطور که به شعلههای آتش خیره شده بود، به یاد آورد که مادرشان همیشه میگفت سختترین روزها هم بالاخره به پایان میرسند و بعد از هر زمستانی، بهاری در راه است.»
بیشتر
معرفی کتاب زنان کوچک:
خلاصه کتاب «زنان کوچک» (Little Women) برگزیده رمان تحسین شده «لوئیزا می آلکوت» (Louisa M. Alcott) نویسنده آمریکایی است که در سال ۱۸۶۸ منتشر شد. این کتاب که تا حد زیادی بر اساس زندگی خود نویسنده و سه خواهرش نوشته شده، به یکی از محبوبترین رمانهای کلاسیک ادبیات آمریکا تبدیل شده است.
رمان، داستان چهار خواهر مارچ - مِگ، جو، بِث و اِیمی - را روایت میکند که در دوران جنگ داخلی آمریکا در نیوانگلند زندگی میکنند. در حالی که پدرشان در جنگ به عنوان کشیش خدمت میکند، این چهار خواهر به همراه مادرشان «مارمی» با مشکلات مالی و چالشهای زندگی روزمره دست و پنجه نرم میکنند. این کتاب به طور عمیق به موضوعاتی چون عشق، خانواده، جاهطلبیهای شخصی و نقش زنان در جامعه قرن نوزدهم میپردازد.
بخشی از کتاب زنان کوچک:
«جو در حالی که روی قالیچه دراز کشیده بود غرولندکنان گفت: «کریسمس بدون هدیه چندان کریسمس نخواهد بود. خیلی بیانصافی است که بعضیها این همه پول داشته باشند و بعضیها هیچ نداشته باشند. ما نباید از این همه مشکل و سختی سهمی داشته باشیم.» نگاه خیرهاش را به کفشهای کهنهاش دوخت و آهی از سر ناامیدی کشید، در حالی که مِگ شروع به شمردن داراییهایش کرد و ایمی با صدای بلند از این شکایت داشت که بینیاش زشت است.
بث در حالی که صدای نرم و آرامش از پشت گربه بزرگ خانگیشان به گوش میرسید، ادامه داد: «فکر میکنم ما چهار نفر خیلی بدشانس هستیم. البته من پیانو کهنهام را دارم، و شما همگی استعدادهای خودتان را دارید، اما درست نیست که زندگی برای بعضیها این قدر آسان باشد و برای بعضیها این قدر سخت.» و بعد، همانطور که به شعلههای آتش خیره شده بود، به یاد آورد که مادرشان همیشه میگفت سختترین روزها هم بالاخره به پایان میرسند و بعد از هر زمستانی، بهاری در راه است.»
آپلود شده توسط:
Ketabnak
1403/07/27
دیدگاههای کتاب الکترونیکی خلاصه کتاب زنان کوچک