فاسق
نویسنده:
هارولد پینتر
مترجم:
حسین پرورش
امتیاز دهید
از متن کتاب:
صحنه از دو قسمت تشکیل یافته است. در سمت راست صحنه، اطاق نشیمن است که دارای راهروی کوچکی است و در خروجی، بالا وسط صحنه قرار دارد. در سمت چپ، اطاق خواب و بالکن، که در یک سطح می باشند قرار دارند. جلوی در اطاق خواب، چند پله وجود دارد. خارج از صحنه در سمت راست آشپزخانه است. کنار دیوار سمت چب اطاق نشیمن که وسط صحنه است، میزی قرار دارد که رومیزی مخمل بلندی آن را پوشانیده است. در راهروی کوچک یک قفسه قرار دارد.
مبلمان خانه راحت و از روی سلیقه انتخاب شده است. سارا، در اطاق نشیمن مشغول خالی و تمیز کردن زیرسیگاری ها است. صبح است. او لباس مرتب و موقری به تن دارد. ریچارد، از حمام که در خارج از صحنه سمت چپ قرار دارد، وارد اطاق خواب می شود. کیف دستی خود را از قفسه ی راهرو برمی دارد و به طرف سارا می رود و گونه ی او را می بوسد. برای لحظه ای لبخند به لب، او را می نگرد، سارا لبخند می زند.
ریچارد: (با خوشرویی) امروز فاسقت می آید؟
سارا: اوهوم
ریچارد: چه ساعتی؟
سارا: سه.
ریچارد: می روید بیرون ... ... یا خانه می مانید؟
سارا: ... فکر کنم خانه بمانیم.
ریچارد: خیال کردم می خواستی سری به آن نمایشگاه بزنی.
سارا: درست است ... ولی گمان کنم امروز را ترجیح می دهم با او خانه بمانم.
ریچارد: اوهوم، خیلی خوب، من دیگر باید بروم.
او به راهرو می رود و شاپوی خود را به سر می گذارد...
صحنه از دو قسمت تشکیل یافته است. در سمت راست صحنه، اطاق نشیمن است که دارای راهروی کوچکی است و در خروجی، بالا وسط صحنه قرار دارد. در سمت چپ، اطاق خواب و بالکن، که در یک سطح می باشند قرار دارند. جلوی در اطاق خواب، چند پله وجود دارد. خارج از صحنه در سمت راست آشپزخانه است. کنار دیوار سمت چب اطاق نشیمن که وسط صحنه است، میزی قرار دارد که رومیزی مخمل بلندی آن را پوشانیده است. در راهروی کوچک یک قفسه قرار دارد.
مبلمان خانه راحت و از روی سلیقه انتخاب شده است. سارا، در اطاق نشیمن مشغول خالی و تمیز کردن زیرسیگاری ها است. صبح است. او لباس مرتب و موقری به تن دارد. ریچارد، از حمام که در خارج از صحنه سمت چپ قرار دارد، وارد اطاق خواب می شود. کیف دستی خود را از قفسه ی راهرو برمی دارد و به طرف سارا می رود و گونه ی او را می بوسد. برای لحظه ای لبخند به لب، او را می نگرد، سارا لبخند می زند.
ریچارد: (با خوشرویی) امروز فاسقت می آید؟
سارا: اوهوم
ریچارد: چه ساعتی؟
سارا: سه.
ریچارد: می روید بیرون ... ... یا خانه می مانید؟
سارا: ... فکر کنم خانه بمانیم.
ریچارد: خیال کردم می خواستی سری به آن نمایشگاه بزنی.
سارا: درست است ... ولی گمان کنم امروز را ترجیح می دهم با او خانه بمانم.
ریچارد: اوهوم، خیلی خوب، من دیگر باید بروم.
او به راهرو می رود و شاپوی خود را به سر می گذارد...
آپلود شده توسط:
ساری گلین
1404/01/18
دیدگاههای کتاب الکترونیکی فاسق