ایولف کوچک (نمایشنامه در سه پرده)
نویسنده:
هنریک ایبسن
امتیاز دهید
از متن کتاب:
صحنه اول؛
یک اطاق، باغی که فاخرانه تزئین شده، پر از اثاثه گل و گیاه در عقب، درب شیشه ای که به ایوانی باز می شود و منظره وسیعی از خلیج را می نمایاند. ارتفاعات پوشیده از درخت در دور دست. در هر طرف دیوار دری وجود دارد. درب سمت راست از دو درب تشکیل شده که به قسمت عقب راه دارد. پائین صحنه یک کاناپه است با پشتیها و قالیچه های پراکنده. صندلی ها و میز کوچکی کنار مبل. پائین صحنه سمت چپ میز بزرگتری با صندلیهای دسته دار به دورش. روی میز یک کیف سفری باز قرار دارد. یک صبح زود تابستانی است با هوای گرم و آفتابی.
ریتا آلمرز کنار میز ایستاده و پشت به درب سمت راست مشغول خالی کردن کیف است. زنی ست زیباروی و سی ساله، نسبتاً بلندقد، سرشار از زندگی. لباس صبح به تن دارد به رنگ روشن.
لحظه ای بعد آستا آلمرز از درب سمت راست وارد می شود. لباس قهوه ای رنگ تابستانی پوشیده، با کلاه. کت و چتر آفتابی زیر بغل، یک چمدان تقریباً بزرگ دارد که درش قفل است. لاغر است؛ متوسطه القامه با موی تیره و چشمانی عمیق و جدی بیست و پنج ساله است...
صحنه اول؛
یک اطاق، باغی که فاخرانه تزئین شده، پر از اثاثه گل و گیاه در عقب، درب شیشه ای که به ایوانی باز می شود و منظره وسیعی از خلیج را می نمایاند. ارتفاعات پوشیده از درخت در دور دست. در هر طرف دیوار دری وجود دارد. درب سمت راست از دو درب تشکیل شده که به قسمت عقب راه دارد. پائین صحنه یک کاناپه است با پشتیها و قالیچه های پراکنده. صندلی ها و میز کوچکی کنار مبل. پائین صحنه سمت چپ میز بزرگتری با صندلیهای دسته دار به دورش. روی میز یک کیف سفری باز قرار دارد. یک صبح زود تابستانی است با هوای گرم و آفتابی.
ریتا آلمرز کنار میز ایستاده و پشت به درب سمت راست مشغول خالی کردن کیف است. زنی ست زیباروی و سی ساله، نسبتاً بلندقد، سرشار از زندگی. لباس صبح به تن دارد به رنگ روشن.
لحظه ای بعد آستا آلمرز از درب سمت راست وارد می شود. لباس قهوه ای رنگ تابستانی پوشیده، با کلاه. کت و چتر آفتابی زیر بغل، یک چمدان تقریباً بزرگ دارد که درش قفل است. لاغر است؛ متوسطه القامه با موی تیره و چشمانی عمیق و جدی بیست و پنج ساله است...
آپلود شده توسط:
Faryadesokoot
1403/11/28
دیدگاههای کتاب الکترونیکی ایولف کوچک (نمایشنامه در سه پرده)