آخرین فرد خانواده موتسارت
نویسنده:
ژاک تورنیه
مترجم:
پرویز شهدی
امتیاز دهید
پیشگفتار مترجم:
تا به حال مطالب بسیاری درباره ی موتسارت نوشته اند و از این پس هم خواهند نوشت. درباره ی خودش زندگی اش، شادی ها و رنج هایش آثار جاودانه اش، خوب شرح حال نویس کارش همین است. آنهایی که وقت و حوصله ی بیشتری داشته اند، شاید نوشته شان دقیق تر و مستندتر باشد ولی حالا دیگر پس از گذشت بیش از دویست سال از زمانی که موتسارت زندگی میکرده، همه ی علاقه مندان به موسیقی و همه ی دوستداران موتسارت از جزئیات زندگی او با خبرند، ولی ژاک تورنیه نخواسته زندگی نامه ی موتسارت را بنویسد یا به تجزیه و تحلیل و ارزیابی آثارش بپردازد. رفته است به سراغ مرد جوان گمنامی که سایه ی غولی روی شانه هایش سنگینی که نه بلکه زیر بار خود لهش میکند. او در نظر ندارد موتسارت دیگری بشود. خواستها و بلندپروازی هایش محدود است، استعدادش هم همین طور، ولی نمی خواهد نام بلند آوازه ای را یدک بکشد و همه جا به او بگویند «پسر موتسارت آسمانی»، در عین حال میخواهد پدری را که هرگز ندیده درست بشناسد و بفهمد چگونه آدمی بوده است.
برای این کار میرود به سراغ کسانی که به طور مستقیم با او می زیسته اند و شناخت کاملی از او داشته اند به سراغ «شاهدهای زنده»، مادرش، عمه اش، خاله هایش و بسیاری افراد دیگر. ژاک تورنیه شاید زندگی نامه نویس یا بیوگرافی نویس نباشد، ولی آدم بسیار کنجکاوی است، با صبر و حوصله ی تمام ضمن نوشتن ماجرای زندگی پسر موتسارت که کم و بیش در سایهی غول آسای پدرش محو شده، گوشه های تاریک و ناگفته و در عین حال مهمی از زندگی خود موتسارت را بازگو می کند که شاید در کمتر زندگی نامه ای به آنها اشاره شده باشد، و ارزش کتاب حاضر هم در همین کند و کارها و نکته سنجی هاست که امید دارم برای خواننده مفید و جالب باشد.
پرویز شهدی
فروردین ۸۴
بیشتر
تا به حال مطالب بسیاری درباره ی موتسارت نوشته اند و از این پس هم خواهند نوشت. درباره ی خودش زندگی اش، شادی ها و رنج هایش آثار جاودانه اش، خوب شرح حال نویس کارش همین است. آنهایی که وقت و حوصله ی بیشتری داشته اند، شاید نوشته شان دقیق تر و مستندتر باشد ولی حالا دیگر پس از گذشت بیش از دویست سال از زمانی که موتسارت زندگی میکرده، همه ی علاقه مندان به موسیقی و همه ی دوستداران موتسارت از جزئیات زندگی او با خبرند، ولی ژاک تورنیه نخواسته زندگی نامه ی موتسارت را بنویسد یا به تجزیه و تحلیل و ارزیابی آثارش بپردازد. رفته است به سراغ مرد جوان گمنامی که سایه ی غولی روی شانه هایش سنگینی که نه بلکه زیر بار خود لهش میکند. او در نظر ندارد موتسارت دیگری بشود. خواستها و بلندپروازی هایش محدود است، استعدادش هم همین طور، ولی نمی خواهد نام بلند آوازه ای را یدک بکشد و همه جا به او بگویند «پسر موتسارت آسمانی»، در عین حال میخواهد پدری را که هرگز ندیده درست بشناسد و بفهمد چگونه آدمی بوده است.
برای این کار میرود به سراغ کسانی که به طور مستقیم با او می زیسته اند و شناخت کاملی از او داشته اند به سراغ «شاهدهای زنده»، مادرش، عمه اش، خاله هایش و بسیاری افراد دیگر. ژاک تورنیه شاید زندگی نامه نویس یا بیوگرافی نویس نباشد، ولی آدم بسیار کنجکاوی است، با صبر و حوصله ی تمام ضمن نوشتن ماجرای زندگی پسر موتسارت که کم و بیش در سایهی غول آسای پدرش محو شده، گوشه های تاریک و ناگفته و در عین حال مهمی از زندگی خود موتسارت را بازگو می کند که شاید در کمتر زندگی نامه ای به آنها اشاره شده باشد، و ارزش کتاب حاضر هم در همین کند و کارها و نکته سنجی هاست که امید دارم برای خواننده مفید و جالب باشد.
پرویز شهدی
فروردین ۸۴
دیدگاههای کتاب الکترونیکی آخرین فرد خانواده موتسارت