رسته‌ها
تخته سیاه: فیلمنامه
امتیاز دهید
5 / 3.5
با 2 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 3.5
با 2 رای
گردآورنده: مهرداد ذوالنور

از متن کتاب:
جاده خاکی، روز:
جادهای خاکی در دل کوهستان. صدای گام مردانی رهرو به گوش می رسد. بعد صدای گپ و گفت آنها. آرام آرام گروهی از معلمان روستایی که لباس کُردی پوشیده اند، هویدا می شوند. هر یک تخته سیاهی را بر دوش دارند یکی از آنها قمقمه آبی را که نوشیده به دیگری می دهد.
مرد: عمو سعید! دستت درد نکنه. این قمقمه آبت.
معلم اول: تو که همه شو خوردی.
مرد: تشنه ام بود. ببخشید.
معلم اول: نوش جانت.
مرد: دیروز کجا بودی؟
معلم اول: دربدر توی روستاها.
مرد: واسه چی؟
معلم اول: دنبال شاگرد بودم. هیچکی ام حاضر نشد یه قرون به من بده تا دو تا کلمه یادش بدم. بابام گفته بود معلم شدن به درد نمیخوره اون وقت به حرفش گوش ندادم.
مرد: سعید خودت چند کلاس سواد داری؟
معلم اول: دو کلاس.
مرد: پس چطور با دو کلاس معلم شدی؟
معلم اول:آخه خیلی زحمت کشیدم...
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
163
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
Faryadesokoot
Faryadesokoot
1403/04/21

کتاب‌های مرتبط

ایده‌هایی برای دُزدیدن
ایده‌هایی برای دُزدیدن
3.7 امتیاز
از 3 رای
وقت دیگر، شاید... : فیلمنامه
وقت دیگر، شاید... : فیلمنامه
3.3 امتیاز
از 7 رای
سلام بر خورشید
سلام بر خورشید
4.2 امتیاز
از 146 رای
نوبت عاشقی
نوبت عاشقی
4.3 امتیاز
از 254 رای
فیلمنامه عروس
فیلمنامه عروس
3 امتیاز
از 1 رای
بودا: فیلمنامه
بودا: فیلمنامه
3 امتیاز
از 1 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی تخته سیاه: فیلمنامه

تعداد دیدگاه‌ها:
0
دیدگاهی درج نشده؛ شما نخستین نگارنده باشید.
تخته سیاه: فیلمنامه
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک