مصدق، نهضت ملی و رویدادهای تاریخ معاصر ایران - جلد ۲۲
نویسنده:
جمال صفری
امتیاز دهید
از متن کتاب:
تهاجم متفقین و فروپاشی ارتش شاهنشاهی در شهریور ۱۳۲۰
ارتش رضا خانی تنها کارش سرکوب مردم ایران در خدمت استبداد داخلی و سلطه خارجی بود و متاسفانه ایستادگی و مقاومت ارتش ایران در برابر تهاجم متفقین بخصوص در شمال فاجعه آمیز بود. بسیاری از فرماندهان لشکرها راه فرار را در پیش گرفتند و کوچکترین مقاومتی در برابر قوای بیگانگان نشان ندادند. سپهبد امیر احمدی، قصاب لرستان در خاطراتش آورده است:
رضا شاه فرمانده کل قوا در نظر گرفته بود که شبانه به جانب اصفهان حرکت [بخوانید فرار کند]، ولی افسران ارشد و امراء ارتش همین که بوی جنگ شنیدند، هر یک از گوشه ای فرار کردند و رضا شاه در قصر سعد آباد در صدد حرکت به اصفهان بود که افسران با عجله تمام به فرار می پرداختند. وقتی من اول شب به باشگاه افسران رفتم عده ای از افسران عالی رتبه را دیدم که آخرین چاره را فرار می دانستند. من گفتم: این مردم سالها از ما نگهداری کردند و به ما احترام گذاشتند برای چنین روزی و اکنون اگر شما هم فرار کنید لکه ننگی بر دامان تاریخ این مملکت خواهید گذاشت.»
رضا شاه در ۳ شهریور به قول سر ریدر بولارد، وزیر مختار انگلستان در ایران، فقط به «تصور خطر» ورود ارتش شوروی به تهران، آن مرد به ظاهر مقتدر، به صورت فرد فوق العاده جبونی ظاهر گشت که نمیدانست چطور فرار کند...
بیشتر
تهاجم متفقین و فروپاشی ارتش شاهنشاهی در شهریور ۱۳۲۰
ارتش رضا خانی تنها کارش سرکوب مردم ایران در خدمت استبداد داخلی و سلطه خارجی بود و متاسفانه ایستادگی و مقاومت ارتش ایران در برابر تهاجم متفقین بخصوص در شمال فاجعه آمیز بود. بسیاری از فرماندهان لشکرها راه فرار را در پیش گرفتند و کوچکترین مقاومتی در برابر قوای بیگانگان نشان ندادند. سپهبد امیر احمدی، قصاب لرستان در خاطراتش آورده است:
رضا شاه فرمانده کل قوا در نظر گرفته بود که شبانه به جانب اصفهان حرکت [بخوانید فرار کند]، ولی افسران ارشد و امراء ارتش همین که بوی جنگ شنیدند، هر یک از گوشه ای فرار کردند و رضا شاه در قصر سعد آباد در صدد حرکت به اصفهان بود که افسران با عجله تمام به فرار می پرداختند. وقتی من اول شب به باشگاه افسران رفتم عده ای از افسران عالی رتبه را دیدم که آخرین چاره را فرار می دانستند. من گفتم: این مردم سالها از ما نگهداری کردند و به ما احترام گذاشتند برای چنین روزی و اکنون اگر شما هم فرار کنید لکه ننگی بر دامان تاریخ این مملکت خواهید گذاشت.»
رضا شاه در ۳ شهریور به قول سر ریدر بولارد، وزیر مختار انگلستان در ایران، فقط به «تصور خطر» ورود ارتش شوروی به تهران، آن مرد به ظاهر مقتدر، به صورت فرد فوق العاده جبونی ظاهر گشت که نمیدانست چطور فرار کند...
آپلود شده توسط:
souba
1403/04/06
دیدگاههای کتاب الکترونیکی مصدق، نهضت ملی و رویدادهای تاریخ معاصر ایران - جلد ۲۲