مصدق، نهضت ملی و رویدادهای تاریخ معاصر ایران - جلد ۱۹
نویسنده:
جمال صفری
امتیاز دهید
از پیشگفتار:
پیشگفتار را با اشاره مختصری به دوران حکومت ملی دکتر مصدق که او و یارانش چگونه زندگی می کردند، آغاز می کنم؛ زیرا متن کتاب جلد نوزدهم «مصدق نهضت ملی و رویدادهای تاریخ معاصر ایران» است که درباره فساد عصر پهلوی اول است. جا دارد که بخشی از گفت و گویی از نشریه ایران فردا را که به همت (هدی صابر، شماره ۵۳ - اردیبهشت ۱۳۷۸) با آقای نصرت الله خازنی رئیس دفتر نخست وزیری حکومت ملی آقای دکتر مصدق انجام داده است در اینجا می آورم.
منابع مالی دفتر کار نخست وزیری از کجا تامین می شد؟
* از دارائی شخصی مصدق. بیست و هشت ماه تمام یک ریال از اعتبار دولت خرج نشد، همه خرجها شخصا پرداخت می شد. خرج نهار و شام و صبحانه ۵۰ سرباز و درجه دار که آنجا بودند را خود آقای مصدق می داد و همچنین عیدی ها و هزینه ها و پاداشها را مثلا اگر فلان مهندس در موقع خلع ید فداکاری کرده بود، یک دفعه ده هزار تومان از خودش پاداش می داد. حساسیتهای مالی مصدق نظیر نداشت. یک بار پیشکارش که شرافتیان نام داشت و ۴۶ سال سال پیش او بود، برحسب تصادف با سایر کارمندان بانک و نخست وزیری سوار ماشین نخست وزیری شده بود. مصدق چنان توپ و تشری به او زد که به چه مناسبت تو که کارمند دولت نیستی، سوار ماشین دولتی شده ای؟ تا این اندازه سخت گیر بود. حتی من گفتم آقا سر راه منتظر ماشین بوده است، وقتی اینها رد می شده اند، دیده اند. شرافتیان هم ایستاده، گفتند شما هم بالا بیا و سوارش کرده اند. حتی خود مصدق یک دفعه ماشین نخست وزیری را سوار نشد. آقای مصدق یک پلیموت سبز رنگ داشت که از آن استفاده میکرد...
بیشتر
پیشگفتار را با اشاره مختصری به دوران حکومت ملی دکتر مصدق که او و یارانش چگونه زندگی می کردند، آغاز می کنم؛ زیرا متن کتاب جلد نوزدهم «مصدق نهضت ملی و رویدادهای تاریخ معاصر ایران» است که درباره فساد عصر پهلوی اول است. جا دارد که بخشی از گفت و گویی از نشریه ایران فردا را که به همت (هدی صابر، شماره ۵۳ - اردیبهشت ۱۳۷۸) با آقای نصرت الله خازنی رئیس دفتر نخست وزیری حکومت ملی آقای دکتر مصدق انجام داده است در اینجا می آورم.
منابع مالی دفتر کار نخست وزیری از کجا تامین می شد؟
* از دارائی شخصی مصدق. بیست و هشت ماه تمام یک ریال از اعتبار دولت خرج نشد، همه خرجها شخصا پرداخت می شد. خرج نهار و شام و صبحانه ۵۰ سرباز و درجه دار که آنجا بودند را خود آقای مصدق می داد و همچنین عیدی ها و هزینه ها و پاداشها را مثلا اگر فلان مهندس در موقع خلع ید فداکاری کرده بود، یک دفعه ده هزار تومان از خودش پاداش می داد. حساسیتهای مالی مصدق نظیر نداشت. یک بار پیشکارش که شرافتیان نام داشت و ۴۶ سال سال پیش او بود، برحسب تصادف با سایر کارمندان بانک و نخست وزیری سوار ماشین نخست وزیری شده بود. مصدق چنان توپ و تشری به او زد که به چه مناسبت تو که کارمند دولت نیستی، سوار ماشین دولتی شده ای؟ تا این اندازه سخت گیر بود. حتی من گفتم آقا سر راه منتظر ماشین بوده است، وقتی اینها رد می شده اند، دیده اند. شرافتیان هم ایستاده، گفتند شما هم بالا بیا و سوارش کرده اند. حتی خود مصدق یک دفعه ماشین نخست وزیری را سوار نشد. آقای مصدق یک پلیموت سبز رنگ داشت که از آن استفاده میکرد...
آپلود شده توسط:
souba
1403/03/28
دیدگاههای کتاب الکترونیکی مصدق، نهضت ملی و رویدادهای تاریخ معاصر ایران - جلد ۱۹