پرزیدنت: فیلمنامه

برگرفته از متن کتاب:
کشوری نامعلوم
خیابانهای پایتخت شب:
عبور از خیابانی در شهر از درون یک ماشین. شهر چراغانی است. موزیک با شکوهی از رادیوی ماشین شنیده می شود.
گوینده رادیو:
شب بخیر شنوندگان عزیز. رادیوی ملی از شهری نورانی به شما سلام می کند. شبی زیبا و آرام با آسمانی پرستاره و روشن آسمانی که گویی انعکاس روشنایی های شهر ماست. خداوند در آسمان و رییس جمهور در زمین حافظ خوشبختی ملت ما هستند. خیابان های شهر ما آنقدر روشن است که سخت است باور کنیم اکنون ساعت ۸ شامگاه است... به آخرین خبرها گوش کنید.
صدای موسیقی برای لحظاتی صدای گوینده را قطع می کند.
گوینده خبر:
دقایقی پیش دادگاه نظامی ۷ تروریست را به اعدام محکوم کرد. این گروه خرابکار امنیت ملی ما را به خطر انداخته بودند. بعد از تایید حکم دادگاه توسط رییس جمهور تروریست ها اعدام خواهند شد.
ماشین به میدان اصلی شهر و دروازه کاخ ریاست جمهوری می رسد...