ثروت ملل

نسخه ی کامل جایگزین شد.
با تشکر از جناب hamid math

دوستان عزیز احتمالا این کتاب ناقصه. کتاب ثرت ملل به زبان اصلی 561 صفحه است که با فونت ریز تایپ شده ولی کتاب اینجا با فونت معمولی حدود 273 صفحه شده. توی گوگل بزندید the wealth of nations و کتاب اصلی را دانلود کنید ببینید.
:stupid::stupid::stupid::stupid::stupid:

یک مطلب هم درباره ی این کتاب اینکه بخش های زیادی از کتاب حاضر اسکن نشده.یعنی از صفحه ی 121 یکدفعه پرید به صفحه ی 221.

آمارتیا سن: آنچه آدام اسمیت گفت و آنچه نگفت

[quote='shamlo']آنچه در نگاه نخست شگفت آور می نماید این است که کارل مارکس خود را وام دار ثروت ملل می داند؛ [/quote]
یاد جمله ای از ویل دورانت افتادم که میگفت (نقل به مضمون)"بزرگترین مدافعان یک عقیده بزرگترین دشمنان آن هم هستند زیرا موشکافی آنها باعث میشود تا نکات مبهم و ایرادات آن ایده خود را بیشتر بشناساند".بله همانطور که مارکس وامدار اسمیت بود، جهان سرمایه داری نیز وامدار مارکس بود.در واقع این نقدهای مارکس بود که کاپیتالیسم کلاسیک را دگرگون کرده و آن را از حالت خشن آن خارج کرد.ایده های کاپیتالیستی و لیبرالیستی کینز و رالز و سن همه پسا مارکسی و به گونه ای وامدار مارکس است.شاید بتوان گفت مارکس برای سرمایه داری نقش "محلل" را بازی کرده و میکند.
وقتی اسم "آمارتیا سن" میاد یاد حرف یکی از روسای جمهور سابق خودمون می افتم که وقتی درباره کارنامه دولتش حرف میزده در تریبون نماز جمعه به اشتباه این اسم رو آمار "تیاسن" خونده بود بنده خدا فکر میکرده یک شاخصه مربوط به علم آمار:-)

«این شهوت سیری‌ناپذیر سودجویی و این اشتیاق مداوم به صرافی، خصلتی است مشترک بین سرمایه‌دار و کسی که نقدینه‌اش را زیر لحاف پنهان داشته‌است، ضمن این‌که، ذخیره کننده، سرمایه‌دار ابله‌است و سرمایه‌دار، ذخیره‌کننده عاقل.»
کارل مارکس

نبوغی که کلاسیک ها در هر زمینه ای داشتند، به نظر تکرارناشدنی می آید...آنچه در نگاه نخست شگفت آور می نماید این است که کارل مارکس خود را وام دار ثروت ملل می داند؛ اما این نیز دلایل روشن دارد. تفسیر ماده باورانۀ مارکس از تاریخ، نظریۀ مراحل جامعه است، که هر یک از این مراحل بر حسب نوع دارایی ساختار اجتماعی متمایزی دارد و به یک نظام تولیدِ متمایز وابسته است. جوهر چنین نظریه ای شالودۀ کتاب ثروت ملل است که در عین آن که رساله ای اقتصادی است گفتاری جامعه شناختی نیز به شمار می آید. اسمیت از چهار مرحله سخن می گوید که نخستین آن عصر شکار و پس از آن عصر شبانی و سپس عصر کشاورزی و سرانجام عصر تجارت است. تحلیل فعالیت اقتصادی که موضوع اصلی این کتاب است به چهارمین مرحلۀ این فرایند مربوط می شود. چشم انداز تاریخی در این کتاب برای آن است که سیر تحول قانون و حکومت را تبیین کند، که از این دیدگاه، در عصر شبانی، یعنی آنگاه که مفهوم دارایی (مالکیت) پدید می آید، ضروری می شود. شکارچیان آنچه را به کف می آورند در دم مصرف می کنند، شبانان گله ها را هم برای مصرف آینده و هم برای مصرف اکنون، اهلی می کنند. دارایی باید در امان باشد، و این، در نظر اسمیت، نخستین هدف حکومت است. « حکومت مدنی از آنجا که به منظور ایمن داشتن دارایی، تشکیل می شوذ، در واقع برای دفاع از توانگران در برابر مستمندان، یا برای دفاع از دارا در برابر ندار شکل می گیرد» ادم اسمیت یگانه نویسنده ای نیست که مارکس سال ها بعد با مراحل تاریخ جامعۀ انسانی در آثار او آشنا شد، لیک هیچ نویسنده ای در توصیف این مراحل همچون اسمیت به ریشه ها نپرداخته است.( ص 8)
نامۀ دیوید هیوم به آدام اسمیت:
« دست مریزاد! عجب کاری! از کارتان بسیار خوشم آمد، و خواندن آن مرا از نگرانی عظیمی درآورد. این کاری بود که همه انتظار زیادی از آن داشتند، هم خودتان، هم دوستانتان و هم مردم، چندان که من سخت نگران آن بودم، اما حالا دیگر خیالم راحت شده. چیزی که هست خواندن این کتاب دقت بسیار می طلبد و مردم چندان اهل دقت نیستند، بنابراین هنوز شک دارم که تا مدتی بتواند باب طبع همگان شود. اما کتابی است برخوردار از عمق، استحکام و باریک بینی، و آنچنان با داده های جذاب و غریب تصویر شده که دست کم باید توجه همگان را جلب کند.» (ص 33)
اَدَم اسمیت- د.د.رافائل. طرح نو

خوشبختانه بعد از جان راولز فلسفۀ سیاسی لیبرالیسم وارد مرحلۀ جدیدی شد، که دغدقۀ آزادی و عدالت را توأم با هم دارد. یکی از برجسته ترین ادامه دهندگان سنت فکری جان راولز که انتقاداتی هم به او دارد، فیلسوف سیاسی و اقتصاددان برجستۀ هندی آمارتیا سن است که در سال 1998 برندۀ جایزۀ نوبل اقتصاد شد.
کوفی عنان، دبیر کل اسبق سازمان ملل متحد، در بارۀ آمارتیا سن می گوید: «دنیای فقیر و محروم در میان اقتصاد دانان، زبانی رساتر، دوراندیش تر و بصیرتر از آمارتیا سن ندارد، با نشان دادن این کیفیت که زندگی ما نباید صرفاً بر اساس درآمد و ثروت، بلکه باید بر اساس میزان برخورداری ما از آزادی اندازه گیری شود. نوشته های ایشان انقلابی در نظریه و عمل توسعه به وجود آورده است. سازمان ملل متحد در کارهای توسعه خود، از خرد، اندیشه و نظرات مفید پروفسور آمارتیا سن به طور گسترده بهره برده است».
کِنت آرو برنده سابق جایزه نوبل در رشته اقتصاد می گوید: «آرماتیاسن در این کتاب (توسعه به مثابه آزادی) به طور زیبا و جامعی این ایده را که فرآیند توسعه اقتصادی ماهیتاً با افزایش آزادی، نسبت مستقیم دارد، بسط داده است. او با مثال های تاریخی، شواهد تجربی و تحلیل قوی و محکم نشان می دهد که چگونه درک وسیع و جامع از توسعه، نه تنها مخالف آزادی نیست، بلکه مشخصاً به افزایش آن کمک می کند».
نظریه عدالت «آمارتیا سن» اخلاق را به حوزه اقتصاد برگرداند.
نظریه عدالت آمارتیا سن اخلاق را به حوزه اقتصاد برگرداند.

[quote='sadatyan']لقب پدر علم اقتصاد رااندیشمندان بورژوازی به ادام اسمیت داده اند . اما علم اقتصاد قضاوت تاریخی خود را خواهد نمود : کارل مارکس یا ادام اسمیت[/quote]
قضاوت بی طرفانه خواهد گفت اسمیت. نه الزاما به خاطر تقدم فضل, بل به خاطر فضل تقدم بررسی های اقتصادی اسمیت

بله از عینک آقایان بورژووا این کتاب بهترین کتاب اقتصاد است !!!