رسته‌ها
با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر در این باره اطلاعاتی دارید یا در مورد این اثر محق هستید، با ما تماس بگیرید.

شریعتی و ساواک

شریعتی و ساواک
امتیاز دهید
5 / 4.1
با 10 رای
نویسنده:
درباره:
علی شریعتی
امتیاز دهید
5 / 4.1
با 10 رای
م‍روری ت‍ح‍ل‍ی‍ل‍ی ب‍ر س‍ه ج‍ل‍د اس‍ن‍اد س‍اواک درب‍اره دک‍ت‍ر ش‍ری‍ع‍ت‍ی‌

از مقدمه:
کتاب حاضر دارای چهار بخش است در بخش اول نقطه عزیمت های اولیه خود برای بررسی اسناد را مطرح کرده ایم. در این بخش پس از ذکر نکاتی مقدماتی پنج الگو برای تحلیل مجموعه اسناد درباره شریعتی را مطرح کرده ایم. ماموریت وحدت یا همکاری استراتژیک، برخورد از موضع ضعف، توبه تاکتیکی و برخورد بر اساس یک سناریو.
آن گاه در بخش دوم کتاب به مرور تحلیلی سه جلد اسناد منتشره پرداخته ایم. در این بخش با برخوردی روایی سعی شده است نکات مهم و برجسته تمامی اسناد منتشره در این مجموعه سه جلدی (که مجموعاً نزدیک به ۸۵۰ سند میباشد) بازگویی و به اجمال تحلیل محتوا گردد. از آنجا که حجیم و مفصل بودن مجموعه سه جلدی اسناد، مطالعه آن را برای خوانندگان و مخاطبانش سخت و وقت گیر میکند-، مرور تشریحی - تحلیلی که در بخش دوم این کتاب روی اسناد صورت گرفته_، کار علاقه مندان به ویژه آنها که وقت کمتری برای مطالعه مجموعه هزار و پانصد صفحه ای سه جلد اسناد منتشره دارند را تا حد زیادی تسهیل می نماید. هر چند مراجعه مستقیم به مجموعه سه جلدی اسناد امکان تامل و تحلیل بیشتری را برای مخاطبان به ارمغان می آورد. اما این بخش از کتاب به علت حجم کافی تشریحی آن، که در واقع خلاصه و فشرده همه اسناد را مطرح کرده است، تا حد زیادی می تواند خوانندگان را از مراجعه و مطالعه مجموعه سه جلدی اسناد بی نیاز سازد. پس از مرور تشریحی - تحلیلی اسناد، در بخش سوم پنج الگوی تحلیلی اسناد که در بخش اول کتاب مطرح شده بود مورد ارزیابی قرار می گیرد تا میزان کارآیی و کارآمدی تحلیلی هر یک برای توضیح و تبیین مجموعه اسناد منتشره درباره دکتر شریعتی مورد سنجش قرار گیرد. در همین بخش مجموعه خط برخوردهای شریعتی با ساواک و نیز سیر دگرگونی تحلیلهای ساواک درباره شریعتی و در واقع «راز و رمز» برخورد متقابل شریعتی و ساواک مورد تحلیل قرار می گیرد.
همچنین در همین بخش از نقطه نظر و منظر احوال و اخلاق شریعتی نکات مهم قابل استنباط از مجموعه اسناد که بیانگر روحیات و خلقیات شریعتی است، جهت شناخت و نزدیکی هر چه بیشتر با منش و ویژگی ها و لایه های درونی تر این چهره اثرگذار تاریخ معاصرمان، علاوه بر آشنایی با آرا و نظرات او، مطرح می گردد. در بخش پایانی و چهارم کتاب نیز فشرده ای از پرسش و پاسخ هایی که در گفت و گوهای پایانی هر کلاس با حاضران صورت گرفته، آمده است.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:
شازده
شازده
1402/10/07
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی شریعتی و ساواک

تعداد دیدگاه‌ها:
250
با سلام . جناب آقای سیاوش ۱۱۰ . اگر درخاطر شما باشد چند هفته قبل ٬ از طریق سیستم پیام خصوصی کتابناک ٬ مباحثی با یکدیگر ٬ در امور اساسی اسلامی ومذهب و نیز مسائل اجتماعی روز داشتیم و هریک به طریقی سعی در کمک و راهنمایی دیگری با رعایت اصل احترام و ادب در کلام داشتیم و حتی گاهی این پیام ها جنبه پند و نصیحت هم داشت که بسیار هم خوب است چون بشر هیچگاه از این موضوع بی نیاز نیست و پیوسته احتمال خطا و اشتباه در افکار و اندیشه ها.و در اعمال او می رود و مهم این است که خود او این مطلب را بداند و در صدد اصلاح آنها باشد . یادم هست شما نوشتید که حاصل ۱۵ سال تحقیقات در امور اسلامی را در اختیار می گذارید و در جایی از پیام های تان فرمودید خداوند من و شما را به راه راست هدایت فرماید . انشاءالله
وقتی که در صحنه حق و باطل نیستی ، هر
جا که میخواهی باش
چه به نماز ایستاده باشی ، چه به شراب
نشسته باشی
هر دو یکیست
در هر دو حالت ، یزیدی هستی
شهید همیشه زنده
دکتر علی شریعتی
با سلام . آن گفتگوی ما به علت خراب شدن فیش شارژ گوشی اینجانب ناتمام ماند و هنوز هم خراب است و از راه دیگری که در اینجا نمی توان توضیح داد ٬ اقدام به شارژ باتری گوشی هواوی قدیمی خودم می نمایم و بدین طریق توانسته ام این پیام ها را برای شما بنویسم . متأسفانه تا این جانب به خودم بیایم و فرصت گرفتن اسکرین شات از تمام پیام های شما و سایر پیام ها را بیابم در همان چند هفته قبل ٬ عوامل سایت کتابناک اقدام به تغییرات در ظاهر سایت نمودند و در جریان آن تمام پیام ها از جمله پیام های شما حذف و ناپدید شدند و بسیار باعث ناراحتی و تأثر من گردید و من به مدیر محترم فنی سایت آقای حمید ٬ پیامی نوشته و با دادن توضیحات به این موضوع اعتراض نمودم و چون از آن زمان تاکنون ظاهرا پیام رسانی کتابناک دچار اختلال اساسی شده است بنابراین می توان حدس زد این پیام من اصلا به صفحه ایشان نرسیده باشد .این توضیحات اضافی و در نگاه اول بی مورد برای آن بود که توضیح دهم که چرا از این طریق مزاحم اوقات شریف شما شده ام .
سلام دوباره . شما در آخرین پیام خودتان نوشته اید دوباره با دقت کتاب های دکتر شریعتی را بخوانیم . اما متأسفانه کتاب های چاپی بسیار گران هستند و از توان امثال من خارج و فقط بعضی از آثار PDF آن مرحوم به صورت رایگان در اینترنت موجود است و چون بینایی من ضعیف است و در این اواخر دچار سردرد مزمن هم شده ام ٬ از طرفی گوشی مناسب هم برای مطالعه کتاب پی دی اف در دسترس نیست ٬ همچنین با توجه به این که شما ظاهرا نوشته های چندی از دکتر شریعتی را خوانده اید و بنا به گفته خودتان در پیام های تان به این جانب دارای سابقه تحقیقات در مسائل اسلامی هستید ٬ در یک جمع بندی کلی و البته به تدریج ٬ نظرات مفیدی در باره آثار و اندیشه های دکتر و موضوعلت دیگر ارائه بدهید ٬ چیزی که بعد از گذشت این مدت طولانی از زمان یعنی تقریبا ۵۰ سال ٬ به کار مخاطب امروزی بیاید و اگر خدا بخواهد در افکار و اندیشه ها و نیز در رفتار به او یاری رساند و مفید فایده باشد . انشاءالله .. در ضمن اگر درست و صحیح بدانید می توانید به پیام های حاشیه ای و یا توهین آمیز که برخی می فرستند و موجب انحراف بحث می شوند ٬ چندان توجه نکنید و فقط به موضوع اصلی بحث بپردازید .
سلام . آقای سیاوش اصفهانی گرامی . در این آخرین پیام های خودم در صبح امروز که با زحمت زیاد آن ها را نوشته ام و الآن هم دچار سردرد هستم و تا حدی باعث نگرانی من هم شده است٬ می خواهم بگویم که هدف من از نوشتن این پیام ها برای جناب شما که شاید حتی هم سن هم باشیم ٬ چه می باشد منظور و مقصد اصلی من این است که از این زمستان ۱۴۰۲ هجری شمسی که نخستین ماه آن رو به پایان است و نیز آغازین ماه های سال ۲۰۲۴ میلادی که نوع دیگری از محاسبه زمان و وقت در کل جهان است ٬ ما که دانلود کتاب از این سایت و برخی چیز های دیگر را فعلا کنار گذاشته ایم و عمدتا بحث های زیر این کتاب را دنبال می کنیم .( درچند روز قبل کتابناک به طور ناگهانی و تعجب آور این کتاب را از لیست قابل دانلود خارج و غیر قابل دانلود اعلام کرد و بسیار جای تأسف دارد و سؤال برانگیز است و در اینترنت نیز خود این کتاب و فایل پی دی اف آن به صورت رایگان موجود نیست و با قیمت بالا به فروش می رسد ) استفاده ای در جهت افزایش اطلاعات و آگاهی های خود ببریم و در آینده اگر عمری باقی باشد وقتی به این زمستان فکر می نماییم آن را مفید بدانیم . به هر حال سخن و کلام درست و صحیح در افکار و اندیشه های اشخاص باخرد و منصف و دانا و طالبان حق و حقیقت کم و بیش تأثیر دارد و صدق حدیث ان من الشعر لحکمه و ان من البیان لسحرا را به اثبات می رساند . خداحافظ
از سوی پناهیان مطرح شد: حرف های عجیب و غریب علیه شریعتی
بازتاب - حجت الاسلام پناهیان اخیرا در سخنانی گفته است:
به یکی از علما خواب یکی از شهدای روحانی را می بینند. از او پرسیده بودند فلانی آن دو دوست دیگه ات که همیشه با هم بودید و شهید شدند کجا هستند؟ شهید روحانی می گوید یکی شان پیش من است اما دیگری، پیش ما نیست خیلی مرتبه اش بالاست، ما به آن نمی رسیم!
آن وقتی دلیل این تفاوت مرتبه را می پرسد، آن شهید می گوید نمی توانم بگویم...
با اصرار زیاد آن عالم، شهید به او می گوید پس ابتدا باید این نمازی را که به تو می گویم بخوانی بعد...عالم از خواب بیدار می شود و آن نماز را می خواند و سپس می خوابد. آن شهید دوباره به خواب عالم می آید و می گوید: ما سه نفر قبل از انقلاب هم حجره بودیم. دوتایمان مدتی طرفدار افکار دکتر شریعتی بودیم، فقط حدود 2-3 ماه؛ بیشتر نه زود برگشتیم. اما آن دوستم که اکنون در مرتبه ای بسیار بالاتر است، طرفدار دکتر نبود... وقتی وارد این عالم شدیم... به ما گفتند فقط به خاطر همان چندماه بین عوالم تان فاصله ای به این زیادی افتاده است! وقتی هر چیزی را می ریزید تو ذهن تان، پس فردا این ها اذیت تان کرد، فقط خودت تان را شماتت کنید.
خوب آیا همین ، بهترین دلیل نیست که نوشته های شریعتی را باید دوباره ، با دل و جان خواند ؟
انسان وقتی می تواند امیدوار باشد که شرایط امروز ، بهتر از دیروز باشد
وقتی تورم لجام گسیخته هر ماه نسبت به ماه قبل ، بیشتر می شود
وقتی آلودگی هوا هر سال نسبت به سال قبل ، بیشتر می شود
وقتی مشکل خشکسالی هر سال بدتر می شود
وقتی آمار بیکاران و مجردین و معتادان ، سال به سال افزایش پیدا می کند ، امیدواری خوش خیالیست....
البته لعنت به هر کسی که بذر ناامیدی می پاشد . ناامیدی یعنی پایان کار یک ملت
ولی خوش خیالی هم باعث می شود همین راه کج را همچنان ادامه دهیم
تا ما نگرش و نوع نگاهمان به دنیا را عوض نکنیم ، همین آش است و همین کاسه
تغییر یا آنچه در ادبیات دینی به عنوان توبه از رفتار و کردار گذشته سفارش شده
و به نظر می رسد واجب ترین نوع توبه باید مختص مسیولین یک کشور باشد که تاثیر آنها به مراتب از من و شما بیشتر است .....
بله تاثیرشان بسیار بیش از من و شماست و امید به اصلاح درونیشون بسیار کم تر از ما. گویا در نهایت ما میمانیم و امیدی زورکی
سلام . بعضی افراد در این سایت ، همیشه معترض و مخالف هستند و در دیدگاه هایشان بذر نا امیدی و یأس و دورویی را در بین کاربران سایت و حتی بازدید کنندگان غیر عضو سایت پراکنده می کنند و از زمین و زمان طلبکارند و حال آن که می دانیم چه بسا در زندگی شخصی خودشان در رفاه و راحتی هستند و در اینجا ادای مخالف را در می آورند و گاه پا را فراتر گذاشته به فحاشی و توهین و بی ادبی می پردازند . ما همه این ها را خوب می دانیم و به خواست خدا فریب این افراد پرمدعا و طلبکار در این سایت و در سایت ها و جاهای دیگر را نخواهیم خورد . ما بر خلاف نظر همه آن ها ، به خداوند بزرگ امیدواریم و با امید به او زمان های بعد و آینده را روشن تر و بهتر می بینیم و نه تیره و تاریک . به قول یک شاعر : پس چه باید کرد ای اقوام شرق - باز روشن می شود ایام شرق. . - و به گفته حافظ. - حافظ ار سیل فنا بنیاد هستی برکند - چون تو را نوح است کشتیبان غم مخور .
الان ما انقلاب کنیم یا نکنیم بلخره؟
قبل از هر اقدامی ، انسان باید توانایی هایی را در خود ایجاد کند و رشد دهد:
اول از همه خوب شود و انسان باشد و گرد دروغ و سایر رذایل اخلاقی نگردد و به خصوص ، منفعت شخصی برای او حرف اول نباشد
بعد روحیه خودرای بودن را در خودش بکشد و گوشی شنوا بر حرف دیگران داشته باشد
در نهایت با افراد مانند خود ، متحد شود
شک نکن ، اجتماع چنین افراد والایی ، کوه را جابه‌جا می کند و اصلا بدون نیاز به انقلاب و خونریزی آن چنانی ، براحتی آب خوردن ، همه چیز دگرگون می شود ....
ولی آن تغییر نخست ، بسیار دشوار است
باوجود نارضایتی شدید از شرایط موجود ،کلا با انقلاب کردنِ مخالفم و این سوالم بیشتر جنبه طنز داشت. جسارتا دیدِ شما هم خیلی ایده آلیستیه و احتمالا هموطنان افراط و تفریطیِ ما هرگز دچار اون تحول درونی که مد نظر شماست نمیشن. تنها روزنه امید اینه که خود حاکمیت به اشتباهات و ضعف هاش پی ببره و برای اینکه سقوط نکنه در جهت رفعشون بربیاد که البته این هم شاید مثل نگاه شما ایده آلیستی و ناشدنی باشه.ولی چه میشه کرد! انسان به امید زنده س.
پیشگاه اعلی‌حضرت همایون شاهنشاهی
فزایندگی تنگناها و نابسامانی‌های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور ، چنان دورنمای خطرناکی را در برابر دیدگان هر ایرانی قرار داده که امضاکنندگان زیر ، بنا بر وظیفه ملی و دینی در برابر خلق و خدا با توجه به اینکه در مقامات پارلمانی و قضائی و دولتی کشور ، کسی را که صاحب تشخیص و تصمیم بوده و مسئولیت و مأموریتی غیر از پیروی از «منویات ملوکانه» داشته باشد نمیشناسیم و در حالیکه تمام امور مملکت از طریق صدور فرمانها انجام میشود و انتخاب نمایندگان ملّت و انشاء قوانین و تأسیس حزب و حتی انقلاب در کف اقتدار شخص اعلیحضرت قرار دارد که همه اختیارات و افتخارها و سپاسها و بنابراین مسئولیتها را منحصر و متوجه به خود فرموده‌اند، این مشروحه را علیرغم خطرات سنگین تقدیم حضور مینمائیم.
در زمانی مبادرت به چنین اقدامی میشود که مملکت از هر طرف در لبه‌های پرتگاه قرار گرفته، همه جریانها به بُن‌بست کشیده، نیازمندیهای عمومی بخصوص خواروبار و مسکن با قیمتهای تصاعدی بی‌نظیر دچار نایابی گشته، کشاورزی و دامداری رو به نیستی گذارده، صنایع نوپای ملی و نیروهای انسانی در بحران و تزلزل افتاده، تراز بازرگانی کشور و نابرابری صادرات و واردات وحشت‌آور گردیده، نفت این میراث گرانبهای خدادادی بشدّت تبذیر شده، برنامه‌های عنوان شده اصلاح و انقلاب ناکام مانده و از همه بدتر نادیده گرفتن حقوق انسانی و آزادیهای فردی و اجتماعی و نقض اصول قانون اساسی همراه با خشونتهای پلیسی به حداکثر رسیده و رواج فساد و فحشا و تملق فضیلت بشری و اخلاق ملی را به تباهی کشانده‌است.
حاصل تمام این اوضاع، توأم با وعده‌ها و ادعاهای پایان ناپذیر و گزافه گوئیها و تبلیغات و تحمیل جشنها و تظاهرات، نارضائی و نومیدی عمومی و ترک وطن و خروج سرمایه‌ها و عصیان نسل جوان شده که عاشقانه داوطلب زندان و شکنجه و مرگ میگردند و دست بکارهائی میزنند که دستگاه حاکمه آنرا خرابکاری و خیانت و خود آنها فداکاری و شرافت مینامند.
این همه ناهنجاری در وضع زندگی ملی را ناگزیر باید مربوط به طرز مدیریت مملکت دانست، مدیریتی که بر خلاف نص صریح قانون اساسی و اعلامیهٔ جهانی حقوق بشر جنبه فردی و استبدادی در آرایش نظام شاهنشاهی پیدا کرده‌است.
در حالیکه «نظام شاهنشاهی» خود برداشتی کلی از نهاد اجتماعی حکومت در پهنهٔ تاریخ ایران میباشد که با انقلاب مشروطیت دارای تعریف قانونی گردیده و در قانون اساسی و متمم آن حدود «حقوق سلطنت» بدون کوچکترین ابهامی تعیین و «قوای مملکت ناشی از ملّت» و «شخص پادشاه از مسئولیت مبری» شناخته شده‌است.
در روزگار کنونی و موقعیت جغرافیائی حساس کشور ما اداره امور چنان پیچیده گردیده که توفیق در آن تنها با استمداد از همکاری صمیمانه تمام نیروهای مردم در محیطی آزاد و قانونی و با احترام به شخصیت انسانها امکان‌پذیر میشود.
این مشروحه سرگشاده به مقامی تقدیم میگردد که چند سال پیش در دانشگاه هاروارد فرموده‌اند: «نتیجه تجاوز به آزادیهای فردی و عدم توجه به احتیاجات روحی انسانها ایجاد سرخوردگی است و افراد سرخورده راه منفی پیش میگیرند تا ارتباط خود را با همه مقررات و سنن اجتماعی قطع کنند و تنها وسیله رفع این سرخوردگیها احترام به شخصیت و آزادی افراد و ایمان به این حقیقت است که انسانها برده دولت نیستند و بلکه دولت خدمتگزار افراد مملکت است» و نیز به تازگی در مشهد مقدس اعلام فرموده‌اند: «رفع عیب به وسیله هفت‌تیر نمی‌شود و بلکه بوسیله جهاد اجتماعی میتوان علیه فساد مبارزه کرد».
بنابراین تنها راه باز گشت و رشد ایمان و شخصیت فردی و همکاری ملّی و خلاصی از تنگناها و دشواریهائی که آینده ایران را تهدید میکند ترک حکومت استبدادی، تمکین مطلق به اصول مشروطیت، احیای حقوق ملت، احترام واقعی به قانون اساسی و اعلامیه جهانی حقوق بشر، انصراف از حزب واحد، آزادی مطبوعات و اجتماعات، آزادی زندانیان و تبعید شدگان سیاسی و استقرار حکومتی است که متکی بر اکثریت نمایندگان منتخب از طرف ملّت باشد و خود را بر طبق قانون اساسی مسئول اداره مملکت بداند.
۲۲ خرداد ماه ۱۳۵۶
دکتر کریم سنجابی دکتر شاپور بختیار داریوش فروهر
مثل اینکه احتمالا یکی از دوستان پرداخت حقوقش در سر ماه مشروط به انتشار مطالب دیکته شده تخریبی علیه زنده یاد شریعتی در اینترنت است.
حتی در کوچه های جنوب مکزیک هم افراد این همه توهین به همدیگر نمی کنند
سالهاست که در فضای عمومی جامعه این سوال مطرح می شود که
چرا انقلاب کردید ؟
براستی وقتی دلار ۷ تومان است و رفاه نسبی و آزادی پوشش و مذهب وجود دارد ، مگر مرض داشتید که انقلاب کردید یا معترض شدید ؟
من در پاسخ به این سوال به قول معروف ، مهندسی معکوس می کنم و در پاسخ شما می پرسم :
فرض کنیم نظام و حکومت فعلی ، موفق شود دلار را برساند به مرز همان هفت تومان زمان شاه و حتی کمتر
فرض کنیم همین نظام از فردا صبح ، دیگر هیچ کاری به حجاب و پوشش خانم ها نداشته باشد
فرض کنیم تمام دزدها و اختلاس گران را دستگیر و اعدام کند
فرض کنیم ارزش پاسپورت ایران در دنیا بشود اول
فرض کنیم رفاه اجتماعی و قیمت گوشت و مرغ و مسکن و اجاره بها مثل زمان شاه شود
ولی :
- شما حق انتخاب نماینده دلخواه خود در مجلس را نداشته باشید و ما با انتصابات مواجه باشیم نه انتخابات
- نیروها و سازمان های امنیتی ، همچنان هر کسی که لب باز می کند را ببرند و شکنجه کنند
- هیچ خبری از رفراندوم و مراجعه به آرا عمومی نباشد
- صدا و سیما و مطبوعات و مدارس دربست در اختیار حکومت باقی بماند
- دزدی مقامات رده اول و خانواده آنها پیگیری نشود
- در تمام ادارات ، رشوه گیری حاکم باشد و کارمندان دولتی با کبر و نخوت با مردم برخورد کنند .
- اطراف شهرهای بزرگ ، حلبی آبادها و مراکز فحشا و فساد شود ...
- به اعتراضات سیاسی ، در دادگاههای نظامی و بصورت کاملا ظالمانه رسیدگی شود ...
- حکومت با توپ و تانک و مسلسل جنگی در برابر تظاهرات مردم بایستد نه با پلیس ضد شورش
سوال من اینجاست :
در این وضعیت ، آیا شما دوباره انقلاب نمی کنید ؟ ؟ ؟
اینها که نوشتم و بر شمردم ، وضعیتی بود که دقیقا در زمان شاه و در حکومت او وجود داشت و گوش شاه و اطرافیان او نیز بر حل و فصل آنها کر شده بود و مردم ، دقیقا به این خاطر بود که انقلاب کردند
ولی اینکه چرا بعد از انقلاب ، وضعیت ، بدتر شد علل دیگری دارد که در جای خود به آنها اشاره می کنم ....
اتفاقا دکتر شریعتی ، انسان آزاده ای بود و به آزادی بیان اعتقاد داشت نه توهین های به شریعتی را حذف کنید و نه پاسخ ها و توهین هایی که به موافقان شریعتی شد را
اجازه دهید دیگران نظرات دو طرف را بخوانند و خودشان سطح شعور آنها را بسنجند
کسی مخالف آزادی بیان نیست. اینکه هر فردی به خود اجازه دهد بدترین توهین ها را به ساحت علم و دانش و استاد و دانشمند آن هم به اسم آزادی بنویسد این اشکال دارد. مثلاً از این نوشته محترمانه شما مشخص است شما به خود اجازه نخواهید داد در منزل به پدر و مادر خود فحش و ناسزا بدهید بعد بگویید آزاد هستید؟
آزادی در بیان اعتقادات از بهترین مواهب الهی است ولی نه به قیمت توهین و ...
ضمناً سطح شعور افراد از نوشته هایشان هم مشخص می شود نه فقط از روی فحش و ناسزا که لایق آن هستند.
شریعتی و ساواک
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک