شریعتی و ساواک

با عرض سلام دوباره به سایت محترم کتابناک و خوانندگان محترم . سخن را با این حکایت و عبارات آغاز می کنم : / بزرگی گفت : خودپسند هرگز روی معرفت نبیند ‌. پرسیدند نشان نامتکبر چیست ؟ گفت : آن که هرگز کسی خسیس تر از خود در جهان نبیند . و منظور از خسیس در این حکایت کوتاه پست و حقیر و کم ارزش است و معنی آن این می شود که آن حکیم و بزرگ می گوید : کسی به معرفت و شناخت و دانش حقیقی و با ارزش دست پیدا می کند که همواره خود را پست تر و حقیرتر از همه در جهان تصور نماید . این سخن بسیار پر معنا و تفکر برانگیز است . تفسیر و توضیح آن هم این است که خودخواهی در وجود انسان پایانی ندارد و اگر با آن مبارزه ننماید و به کنترل در نیاورد به تکبر و غرور زیاد منجر می شود ٬ چیزی که باعث بیچارگی و بدبختی و تباهی ذات شریف انسان می شود و حکیم به ما می آموزد : چنین شخص خودپسند و مغروری هرگز نمی تواند به علم و معرفت و شناخت واقعی و ارزشمند دست یابد و برای همیشه در نادانی و جهل و ظلمت و تاریکی خودپرستی باقی می ماند و این چه سرنوشت تأسف باری برای یک انسان است که برخی از خردمندان و دانایان او را اشرف مخلوقات دانسته اند .کلام دکتر شریعتی در آن سخن زیبا و عمیق دقیقا اشاره به همین مبارزه با نفس و خودپرستی است که در دین نیز بسیار به آن تأکید شده است و نیز در فرهنگ ما و سخنان بزرگان ایران و جهان بسیار یافت می شود . مرحوم دکتر در فراز پایانی سخن خود این سعی و تلاش و مبارزه و جهاد دائمی با نفس طغیانگر را رسالت همیشگی هر انسانی می داند که کلام و سخن بسیار صحیح و درستی است و هر انسان دانا و خردمند و با انصافی آن را تأیید می نماید .

منظور من شما نبودید
چرا زود به خودتان می گیرد
آقای حمیدی گفتند شما ( یعنی من siawash110 ) با چند اکانت مختلف وارد بحث شده ام
یعنی من و شما را یک نفر فرض کردند ...
من هم چون راه دیگری برای رد ادعای
ایشان نداشتم گفتم تمام ناسزاها نثار
کسانی که یک نفرند ولی با اسامی مختلف
خودشان را چند نفر جا می زنند
پس در کل ، روی سخن من با شما نبود ....

با عرض سلام و درود به سایت محترم کتابناک . کاربر گرامی و محترم . جناب آقای حمید حمیدی . از این که در مقابل سخنان اشتباه و توجیه ناپذیر کاربر sivash110 ٬ به نوعی از من حقیر حمایت نمودید ٬ از شما ممنون و متشکرم . با خودم گفتم زحمت زیاد و وقتی که در ساعات بعد از نیمه شب و بامداد امروز ۱۶ دی برای نوشتن پیام به شما اختصاص دادم به هدر نرفته است .و حال آن که محل من نسبتا سرد بود و .‌‌‌... .انشاءالله خداوند متعال در امور به شما کمک نماید و خیر و صلاح به شما عطا فرماید . جهت اطلاع بیشتر جناب شما عرض کنم که من در بحث زیر این کتاب فقط با این حساب که در یک گوشی htc ۲۰۱۵ قدیمی و با یک شماره تلفن مشخص ایجاد نموده ام ٬ شرکت کرده ام .. شاید علت اشتباه شما در وجود چند حساب ٬ این بود که من به خاطر علاقه فراوان به تصاویر طبیعت در دو سه روز اخیر تصویر آواتار خودم را تغییر دادم و گرنه حساب همین است و شما می توانید به پروفایل حقیر بروید و مشخصات را ببینید .در واقع من تصویر را از کوه دماوند به کوه فوجی یاما تغییر دادم و خواستم تنوعی ایجاد نمایم . در ضمن گوشی من فقط از راه وای فای می تواند به اینترنت و سایت کتابناک متصل شود و تکلیف وای فای برای من نامعلوم است چون برای یک آقای محترم دیگر است و ایشان در روزهای اخیر به من گفته اند به علت وجود مشکلات احتمال قطع موقت و یا طولانی مدت وای فای هست و سابقه هم داشته و به طور مداوم اینترنت من قطع شده است وگرنه الان امتیاز من از ۲۰۰۰ امتیاز هم بیشتر بود . از آقای siavash بسیار اندوهگین و ناراحت شدم . من ایشان را دوست خطاب می نمودم

امیدوارم دست از کله کچل شریعتی برداشته و با گذر از این بحث های تاریخیِ پوسیدهء بی سرانجام،کمی به آینده بپردازیم.

منظور شما از دریغ از یک استدلال را متوجه نمی شوم . برای چه سوال یا موضوعی ، درخواست استدلال دارید ؟

البته تا جایی که من از کلیت آثار شریعتی اطلاع دارم منظور از جهاد می تواند جهاد با نفس ، تغییر خود و خودسازی نیز تعبیر شود . حتی در همین متن مورد اشاره شما که ای جوان مهاجر باش و در جایت نمان ... به خوبی مشخص است که منظور ، جهاد با خود است در شعارهای قبل از انقلاب نیز می گفتند :
تزکیه
تشکل
جنگ مسلحانه
یعنی کسی تا مشکلش را با خودش حل نکرده و پاک نشده ( تزکیه )
حق ورود به مرحله بعدی یعنی مبارزه را ندارد
این مشکل هنوز هم وجود دارد و مدعیان مبارزه و اپوزیسیون ، با خودشان هم نمی توانند کنار بیایند و همیشه میان خودشان هم دعواست

مهملات ژرف شریعتی:
ای جوان ٬ نه در جایت بمان و نه در حالت بمان . همواره روحی مهاجر باش به سوی مبدأ. به سوی آنجا که می توانی انسان باشی و به سوی آنجا که می توانی جهاد کنی.
حاصل استعمال افیون ناب و جنس درجه یک
چرا این بربرها همیشه دنبال جهادند و هنوز در قرون وسطی باقی مانده اند شترتان رو زین و
کنید و با روح ملعونتان بفر کشتن و بدرک واصل شدن باشید.

تمام ناسزاهای زشت دنیا و لعن و نفرین جمیع انسان ها نثار کسانی که با چند اکانت مختلف ، ثبت و وارد مباحث میشوند ...
متاسفانه برای قانع کردن شما راه دیگری نمی دانم ولی ایکاش مدیران کتابناک ، صرفا از طریق کد ملی و شماره همراه ، ثبت نام می کردند تا این از این روش و شیوه احمقانه یک نفر با چند اکانت ، جلوگیری می شد .

با عرض سلام . آقای hamidi , شما در پیام تان حقیر را مورد خطاب قرار داده اید . من نیز وقت و زمان اختصاص داده و این پیام را برای شما می نویسم نام و فامیل شما از اسامی حسنی و نیکوی خداوند متعال است . هم او که در کتابش قرآن فرمود : و لله الاسماء الاحسنی فادعوه بها . یعنی برای خداوند نام های نیکوست پس او را با آن ها بخوانید . پس برای این که اسم شما با مسما باشد باید در زندگی حداکثر و تمام سعی و تلاش خود را بنمایید که همواره در مسیر حق و حقیقت و راستی و درستی که همان راه مستقیم الهی و اسلام ( که بهترین ادیان و عقاید است ) می باشد ٬گام بردارید و از آن مسیر صحیح خارج نشوید . نام شما نشان از آن دارد که شما در اصل انتساب به اسلام دارید و شاید به دلایلی دچار تردید شده اید . من در پیام قبلی گفتم که غرور باعث هلاکت و تباهی انسان است و در اینجا اضافه می نمایم که تعصب و اصرار زیاد بر عقاید خود (که احتمال خطا در آن همیشه هست) و نیز خود را از هر گونه خطا و اشتباه مصون دانستن نیز می تواند باعث بیچارگی انسان و خارج شدن از راه درست برای او شود . و این فقط در مورد شما نیست و شامل من حقیر و افراد دیگر نیز می شود ‌ اینجانب سخنی را به خیلی از افراد گفته ام و برای شما هم می گویم : اگر حقیقت و واقعیت را بخواهیم همه ما در این جهان و نیز در جهان دیگر کاملا تنها هستیم و هیچ کسی ما را کامل درک نخواهد کرد و هیچ کسی به ما کمک نخواهد نمود و فقط خداوند متعال است که در دو جهان می تواند ما را نجات دهد و از گرداب هایی چنان هولناک به درآورد .بنابراین باید فقط به او توکل نموده و از دستوراتش پیروی نماییم . سعدی در حکایات آغاز گلستان شعری دارد که مناسب حال ماست : نماند جهان ای برادر به کس / دل اندر جهان آفرین بند و بس . یا این سخن تأثر آور از شاعری نامعلوم : افسوس که مرغ عمر را دانه نماند / امید به هیچ خویش و بیگانه نماند / دردا و دریغا که در این مدت عمر / از هر چه بگفتیم به جز افسانه نماند . و در همه اینها هشدارهایی جدی و اساسی برای همه ماست . سعدی استاد ملک سخن در جایی دیگر به ما هشدار می دهد و می گوید : این همه نقش عجب بر در و دیوار وجود. / هر که فکرت نکند نقش بود بر دیوار. / . در پایان سخن شاید حکایت و داستان من در سایت کتاب تابناک متناسب با این شعر حافظ (علیه الرحمه ) باشد که گفت : راستی خاتم فیروزه بو اسحاقی / خوش درخشید ولی دولت مستعجل بود. / دیدی آن قهقهه کبک خرامان حافظ. / که ز سرپنجه شاهین قضا غافل بود . در اینجا از عمق زمان و مکان از شما دوستان گرامی خداحافظی می نمایم و شما را به خداوند قادر متعال می سپارم . یا حضرت حق یا رب العالمین یا الله

با سلام و درود به سایت محترم کتابناک . خطاب به کاربر hamidi . من که با شما سخن و کلامی نداشتم که طعنه می زنید و توهین می کنید .طرف سخن من آقای سیاوش۱۱۰ بودند و سایر خوانندگان گرامی . غرور زیاد اصلا خوب نیست و باعث تباهی و هلاکت انسان است و همین یک سخن را از من حقیر به یاد داشته باشید. وقتی من چند ماه است از حسابم در کتابناک کتاب دانلود نمی کنم و در پروفایلم امتیاز ۱۵۲۰ نشانگر همین است و علاوه بر آن در بسیاری از روزها نتوانسته ام به سایت وارد شوم به علت قطع و در دسترس نبودن اینترنت وای فای ٬ چون گوشی من اصلا سیم کارت معمولی نمی خواند و اینترنت وای فای برای شخص محترم دیگری است نه من و ایشان به من گفته اند که شاید به دلایلی وای فای را قطع کنند و دقیقا به همین علت بود که در پیام های قبلی ام در ذیل این کتاب در یکی دو روز گذشته از دوست خودم آقای سیاوش اصفهانی و سایر دوستان به نوعی خداحافظی نمودم که اگر دیگر اثری از حقیر پیدا نشد تعجب ننمایند . بنابراین وقتی من از دانلود کتاب صرف نظر نموده ام با این که کتاب های چندی بودند که می توانستم دانلود نمایم و در بسباری از اوقات ناخوش احوال هستم و مشکلات بدنی متعدد من را آزار می دهد و در رنج و تعب قرار می گیرم و در خود تأمین اینترنت برای ورود به کتابناک هم دچار مشکل هستم . بنابر این صحبت شما از حساب و اکانت و مانند آن چه فرقی به حال من دارد . فقط یک نوشتن نظر باقی می ماند که می توانم صرف نظر نمایم .اما تا زمانی که امکان داشته باشد و شرایط دیگر آماده باشد و صلاح هم بدانم نظر خواهم نوشت البته انشاءالله که اراده و خواست او فوق همه اراده هاست .