رجال عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک: امیرعباس هویدا - جلد ۱
درباره:
امیر عباس هویدا
امتیاز دهید
شورای نویسندگان مرکز بررسی اسناد تاریخی
سخن ناشر:
پس از آنکه با تصویب قانون مصونیت آمریکایی ها - در دولت حسنعلی منصور - اساس استقلال کشور در هم شکست و حضرت امام خمینی (ره) به جرم مخالفت با آن به تبعید رفت؛ در روز اول بهمن ماه ۱۳۴۳ گلوله هایی که از اسلحه شهید محمد بخارایی در مقابل مجلس شورای ملی در بهارستان شلیک شد به دوران صدارت منصور خاتمه داد.
پس از این واقعه بلافاصله دوست صمیمی و دیرینه منصور - امیرعباس هویدا - که به نوعی مرشد او نیز محسوب میشد با فرمان محمدرضا پهلوی به سرپرستی هیئت دولت گمارده شد. و شش روز پس از آن دستور نخست وزیری او صادر گردید. نغمه ناموزون اصلاحاتی که در این دوران ساز شد از حدود تبلیغات رادیو و روزنامه های غیر آزاد و بعضی نوشته های مشحون به گزافه تجاوز نمیکرد و روز به روز بر فقر و بیچارگی مردم می افزود و ورشکستگی اقتصاد کشور را به دنبال داشت.
نتیجه این همه هیاهو و تبلیغات سرتا پا گزاف بازار سیاه برای بیگانگان و عقب نگه داشتن مردم به حال فقر، به نام ملت مترقی بود و با اسم مشروطیت، بدترین شکل حکومت استبداد و خودسری و با نام اسلام پناهی، بزرگترین ضربه بر پیکر قرآن کریم و احکام آسمانی وارد می آمد. فقر و گرسنگی ملت، ورشکستگی بازار، بیکاری، اختلال وضع کشاورزی، تسلط اسرائیل بر شئون اقتصادی کشور و حتی دخالت در فرهنگ حضور مستشاران آمریکایی و اسرائیلی در مراکز مختلف نظامی و اقتصادی سپردن سرنوشت ایران به دست تربیت شدگان مکتب غرب حبسها و تبعیدهای غیرقانونی تسلیم ذخایر ملت به بیگانگان سلب آزادی از مطبوعات و ... از جمله دستآوردهای دولتی بود که از بهمن ۱۳۴۳ تا مرداد ۱۳۵۶ بر اریکه قدرت بود. مرکز بررسی اسناد تاریخی در راستای هدف محوری خود که روشن نمودن زوایای تاریک تاریخ معاصر میباشد در جهت آگاهی رساندن به جامعه محترم پژوهشگران و محققان مسائل تاریخی، سیاسی، اجتماعی بخشی از اسناد امیرعباس هویدا که گویای مختصری از واقعیتهای آن دوران میباشد را در دو مجلد به دست چاپ و انتشار سپرده است. امید است این مجموعه نیز مانند دیگر کتبی که از طرف این مرکز به بازار نشر راه یافته است، مورد توجه دست اندرکاران تحقیق و پژوهش واقع شود.
سخن ناشر:
پس از آنکه با تصویب قانون مصونیت آمریکایی ها - در دولت حسنعلی منصور - اساس استقلال کشور در هم شکست و حضرت امام خمینی (ره) به جرم مخالفت با آن به تبعید رفت؛ در روز اول بهمن ماه ۱۳۴۳ گلوله هایی که از اسلحه شهید محمد بخارایی در مقابل مجلس شورای ملی در بهارستان شلیک شد به دوران صدارت منصور خاتمه داد.
پس از این واقعه بلافاصله دوست صمیمی و دیرینه منصور - امیرعباس هویدا - که به نوعی مرشد او نیز محسوب میشد با فرمان محمدرضا پهلوی به سرپرستی هیئت دولت گمارده شد. و شش روز پس از آن دستور نخست وزیری او صادر گردید. نغمه ناموزون اصلاحاتی که در این دوران ساز شد از حدود تبلیغات رادیو و روزنامه های غیر آزاد و بعضی نوشته های مشحون به گزافه تجاوز نمیکرد و روز به روز بر فقر و بیچارگی مردم می افزود و ورشکستگی اقتصاد کشور را به دنبال داشت.
نتیجه این همه هیاهو و تبلیغات سرتا پا گزاف بازار سیاه برای بیگانگان و عقب نگه داشتن مردم به حال فقر، به نام ملت مترقی بود و با اسم مشروطیت، بدترین شکل حکومت استبداد و خودسری و با نام اسلام پناهی، بزرگترین ضربه بر پیکر قرآن کریم و احکام آسمانی وارد می آمد. فقر و گرسنگی ملت، ورشکستگی بازار، بیکاری، اختلال وضع کشاورزی، تسلط اسرائیل بر شئون اقتصادی کشور و حتی دخالت در فرهنگ حضور مستشاران آمریکایی و اسرائیلی در مراکز مختلف نظامی و اقتصادی سپردن سرنوشت ایران به دست تربیت شدگان مکتب غرب حبسها و تبعیدهای غیرقانونی تسلیم ذخایر ملت به بیگانگان سلب آزادی از مطبوعات و ... از جمله دستآوردهای دولتی بود که از بهمن ۱۳۴۳ تا مرداد ۱۳۵۶ بر اریکه قدرت بود. مرکز بررسی اسناد تاریخی در راستای هدف محوری خود که روشن نمودن زوایای تاریک تاریخ معاصر میباشد در جهت آگاهی رساندن به جامعه محترم پژوهشگران و محققان مسائل تاریخی، سیاسی، اجتماعی بخشی از اسناد امیرعباس هویدا که گویای مختصری از واقعیتهای آن دوران میباشد را در دو مجلد به دست چاپ و انتشار سپرده است. امید است این مجموعه نیز مانند دیگر کتبی که از طرف این مرکز به بازار نشر راه یافته است، مورد توجه دست اندرکاران تحقیق و پژوهش واقع شود.
آپلود شده توسط:
hanieh
1402/10/07
دیدگاههای کتاب الکترونیکی رجال عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک: امیرعباس هویدا - جلد ۱
اگر مردم فردای هر انقلاب ، کار را تمام شده بدانند و بروند کنج خانه و قدرت را دربست تحویل هر خری بدهند ، همین آش است و همین کاسه ....
تمام حرف ما این است که در آشوب احساسی صبح پیروزی ، اکثریت از خر احساس پیاده شده و قدرت را به عاقلان بدهند که البته در جامعه ایران ، امری بعید و تقریبا غیرممکن است ....
رفاه ، بدون آزادی فردی ، سیاسی ، اعتقادی ، مذهبی ، ذره ای ارزش ندارد
در زمان شاه رفاه نسبی بود به اضافه آزادی شخصی در انتخاب پوشش و مذهب ، ولی آزادی سیاسی نبود . ...
مردم برای این یکی قیام کردند ناگهان همه را یکجا از دست دادند !
چرا ؟
آیا نباید قیام می کردند ؟
اکثرا پاسخ می دهند : نه
ولی من می گویم بله
ولی بزرگترین اشتباه آنها این بود که در ادامه وا دادند
و پشت بازرگان و طالقانی و ... را خالی کردند
و رفتند پشت سر باطل
و اینکه اکنون به این وضعیت رسیده اند ناشی از انقلاب نیست
بلکه ناشی از انتخابهای غلط بعد از انقلاب است
رشد فکری-اجتماعی-سیاسی مردم:اثر مخرب استبداد بر اذهان مردم رو می تونید از بر دار کشیدن مجتهدی مشهور در فردای پیروزی مشروطه و سپس انتخاب شخصی چون ایشان در انقلاب 57 دید.
رشد بهتر اقتصادی بدلیل گزینش طبیعی بهترین گزینه ها : پیشنهادم خواندن کتابهای قشنگ "چرا ملتها شکست می خورند" و "جامعه باز و دشمنان آن" است.
روز نیست از قتل و غارت و کثافت حکومت اسلام خبر به گوش ملت نرسه
حالا واقعا کسی پیدا میشه که وقتش رو بذاره که اون اراجیف رو بخونه؟؟؟
خبری نبوده و تحت تاثیر شبکه های آنور آبی قرار نگیرند. امکانات نسبت به آن زمان
خیلی خیلی بهتر است. مثلا ما در دهه پنجاه شمسی گاز و تلفن و آب آشامیدنی مناسب و برق درست و حسابی نداشتیم. آقای هویدا سیزده سال نخست وزیر بود نباید برای ما گاز و برق تهیه می کرد؟ و البته چیزهای دیگر... ایشان یادم است در سال 1355 در برنامه شما و تلویزیون پیپش را در استودیو روشن کرد و فرمود: ما دربدر دنبال خانواده های فقیر می کردیم ولی پیدا نمی کنیم! در حالی بیشتر مردم ایران فقیر بودند!!! همان جنوب شهر تهران را می رفتند تو حلبی آباد ها و گودها میشد فقرای بسیاری پیدا کرد. تو خود بخوان حدیث مفصل از این مجمل...
فکر کنید وضع زندگی در ایران چطوره. این فقط یک شهر کلانشه! حالا حضرات حزبالشیطان با یه حلبیآباد ماستمالی کنید