رسته‌ها

ترور شاه: حادثه کاخ مرمر به روایت اسناد

ترور شاه: حادثه کاخ مرمر به روایت اسناد
امتیاز دهید
5 / 4.6
با 11 رای
امتیاز دهید
5 / 4.6
با 11 رای
تهیه شده توسط وزارت اطلاعات، مرکز بررسی اسناد تاریخی

م‍اج‍رای س‍وءق‍ص‍د ب‍ه ش‍اه در ک‍اخ م‍رم‍ر ب‍ه روای‍ت اس‍ن‍اد س‍اواک‌

حادثه ۲۱ فروردین ماه سال ۱۳۴۴ در کاخ مرمر که منجر به ترور ناموفق شاه و کشته شدن ضارب آن یعنی شهید رضا شمس آبادی شد، از جمله وقایع آشکاری است که به جرات میتوان گفت: با وجود فقدان ابهامات و پیچیدگی های متداول در اینگونه موضوعات و پرونده ها، ساواک به دنبال دستیابی به اهداف خود و بهره برداریهای کلان و ثمربخش در راستای تصمیم گیری های آتی خود، آن را به پیچیدگیها و ابهامات واهی آمیخت. محققان و تاریخ پژوهان بر این نظر متفقند که حرکت رضا شمس آبادی کاملاً حرکتی فردی و فارغ از برنامه های تشکیلاتی بوده و هیچ شخص و جریانی اعم از اسلامی و کمونیستها در آن نقشی نداشته اند، ولی از آن روی که همواره ساواک به عنوان یک سازمان اطلاعاتی و امنیتی مترصد شکار فرصتها و بهره برداری از آن به نفع خود و به اصطلاح امنیت خاصی که با تعاریف آنها مطابق بوده و از کوچکترین ارتباط میان رضا شمس آبادی با برخی از اعضای دستگیر شده، سود جست و به دستگیری وسیع افراد مذکور در کتاب مبادرت ورزید و البته از این شیوه نیز به نحو مطلوب استفاده کرد؛ تا جایی که بیشتر افراد دستگیر شده را با خود همراه کرد و حتی برخی از آنان به مقامات بالایی رسیدند که پس از پیروزی انقلاب اسلامی دستگیر و در دادگاههای انقلاب اسلامی محاکمه و اعدام شدند که از آن جمله میتوان از پرویز نیکخواه یاد کرد. این کتاب کوشیده است از زبان اسناد، عدم ارتباط ضارب یعنی شهید شمس آبادی با افراد دستگیر شده را نشان دهد و از این رهگذر تعدادی از آنها را نیز باتوجه به اسناد موجود در پرونده هایشان و وضعیت سیاسی و مبارزاتی و چگونگی همکاریشان با ساواک را بنمایاند. در قسمتی از مقدمه کتاب حاضر آمده است: سوال اساسی پژوهش حاضر این است که: آیا ارتباطی بین شهید رضا شمس آبادی در حادثه ترور شاه در ۲۱ فروردین ۱۳۴۴ در کاخ مرمر، با گروه مارکسیستی پرویز نیکخواه داشت؟ در کتاب حاضر سعی خواهد شد به اثبات یا نفی سوال پژوهش و فرضیه تحقیق پرداخته شود.» و نیز در جای دیگر که عمدتاً به زندگینامه شمس آبادی پرداخته و بخشهای مختلف آن را حتی الامکان کاویده، به ذکر فعالیتهای سیاسی و مبارزاتی اشاره کرده که ذکر قطعه ای کوچک از آن به طور قطع اشتیاق محققان و پژوهندگان تاریخ را برخواهد انگیخت: روح خروشان و سرشار از خلوص و اقتدار، او را به شکستن قید و بندهای مبارزه سیاسی در چارچوب قانون کذایی شاه فراخواند. او چندین بار سرکشی و ناآرامی روحش را با انجام عملیات قهرآمیزی که شرح آن در پی میآید، آرامش بخشید.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
650
آپلود شده توسط:
hanieh
hanieh
1402/09/27

کتاب‌های مرتبط

حکومت به شرط چاقو
حکومت به شرط چاقو
2.1 امتیاز
از 59 رای
سازمان افسران حزب توده
سازمان افسران حزب توده
3.5 امتیاز
از 4 رای
دبیران اول حزب توده
دبیران اول حزب توده
4.2 امتیاز
از 5 رای
سازمان جوانان حزب توده
سازمان جوانان حزب توده
3.8 امتیاز
از 4 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی ترور شاه: حادثه کاخ مرمر به روایت اسناد

تعداد دیدگاه‌ها:
7
زنده باد آن کس که هست از جان هوادار وطن
هم وطن غمخوار او هم اوست غمخوار وطن
دکتری فهمیده باید دست در درمان زند
تا ز نو بهبود یابد حال بیمار وطن
هرکه دور از میهن خود در دیار غربت است
از برایش سرمه چشم است دیدار وطن
تا خس و خار خیانت را نسازی ریشه کن
کی مصفا می‌شود بهر تو گلزار وطن
پیکر مام وطن دانی چرا خم گشته است
زان که مشتی اجنبی‌خواه‌اند، سربار وطن
به که در فکر وطن باشیم و فکر کار او
پیش از آن کز دست‌ها بیرون رود کار وطن
از شادروان رهی معیری

خائنین اهل وطن را مایه دردسرند
جمله همچون خار گل باشند و خار بسترند
گوش‌ها را در زمان حق شنیدن پنبه‌اند
چشم‌ها را در مقام راه دیدن نشترند
همچو رهزن هرکه را یابند دور از قافله
از تنش سر می‌برند، از کیسه‌اش زر می‌برند
بی‌جهت بازیچه اغراض اینان گشته‌اند
ساده‌لوحانی که هم خوش‌بین و هم خوش‌باورند
تا که دفع شرشان از بهر ما مشکل شود
دشمنان ما، عموما دوست با یکدیگرند
تا که هی گردد دل دزدان غارتگر قوی
این جماعت حامی هر دزد و هر غارتگرند
محو استقلال این کشور بود امری محال
دشمنان ما درین ره رنج بی‌خود می‌برند
از شادروان رهی معیری
لعنت بر پنجاه و هفتی های بی وطن،، این ترورها مستقیم توسط همین گروه های چپول اسلامی و مجاهد و کمونیست انجام می‌شد، اینان حتی از اسب شاه نگذاشتند و سلاخی کردند، و تمام اشخاص وطن پرست ارتش شاهنشاهی را قبل از انقلاب ترور و بعد از انقلاب فجیعانه کشتند،
جمع کنید بساط مسخره بازی تونو، دیگه ارتجاع و وحشی‌گری این گروه ها بر کسی پوشیده نیست و سفید شویی این مرتجعین پنجاه و هفتی که عامل اصلی بدبختی ملت ایران اند، مضحک و چندش آور است،،
لابد مجاهدین و کمونیست ها با گل و قلم و فرهنگ والای ادبیات خلخالی و رجوی به نقد پادشاهی می‌پرداختند 😁لامصب تصاویر اسلحه خانه های تیمی این جانیان و جنایات شان هر هفته کشف و چاپ میشد،،
دشمنی هم آداب دارد، تاریخ را درست روایت کنیم،، بدرود
دوست عزیز! فقط به این نکته از حرف شما می پردازم. فرموده اید که تمام اشخاص وطن پرست ارتش شاهنشاهی قبل از انقلاب ترور و بعد از انقلاب فجیعانه کشته شده اند، اگر این حرف درست باشد پس تمام آن افسران و درجه داران میهن دوست پایور ارتش در نیروهای سه گانه که در وقایع خونین کردستان و ترکمن صحرا و خوزستان و هشت سال جنگ با عراق علیه ایران جنگیدند و شهید و جانباز و آزاده شدند، از زیر بته سبز شده بودند؟!! این که می خواهید گذشته را نقد کنید عیب نیست و بسیار هم خوب است، اما نقادی با احساساتی شدن و بی حساب و کتاب حرف زدن و بیانیه دادن بسیار تفاوت دارد. انقلاب 57 فقط کار (به قول شما) چپول های اسلامی و مجاهدین خلق و کمونیست ها نبود، رژیم سلطنتی هم اشتباهات و تبه کاری های بسیاری داشت که به دمیدن نارضایتی در مردم کمک کرد. هر چند که خودم به شخصه به اصلاحات بیشتر معتقدم تا انقلاب، اما هنگامی که خشم جامعه برانگیخته می گردد و از طرف دو نیروی انقلابیون و رژیم سلطنتی بر آتش ان دمیده می گردد، حاصل کار جز انقلاب و شورش نخواهد بود.
بسی رنج بردم در عمری که رفت
ندیدم کثافت تر از نسل پنجاه و هفت
تکلیف شما اصلاح طلبا که معلومه عمو جون! حناتون دیگه رنگی نداره! یه عمره دارین با ادبیات وزین دوپهلو و یکی به نعل زدن و یکی به میخ، سر ملت رو شیره می مالین. همین بکار بردن دو کلمه انقلاب و شورش در کنار هم، کاملا نشون میده چی تو سرتونه! رژیم سلطنتی اشتباهات و تبه کاری های بسیاری داشت (دوستان دقت کنید که حتما تبه کاری رو جدا بنویسید. بار کلمه بیشتر میشه و توجه رو بیشتر جلب میکنه!)، پس مردم انقلاب کردن! (حالا یه شورش هم کنارش بنویسیم که بعدا بتونیم روش مانور بدیم و با اکلیل و کاغذ رنگیهای سبز و بنفش، اصلاحات بکنیم تو پاچه ملت!).
ضمنا مردم ایران تا ابد مدیون شهدا و جانبازان و آزاده هایی هستند که در جنگی که بخاطر بی کفایتی و خودمحوری سردمداران به ملت و فقط ملت ایران تحمیل شد، از جان و مالشون گذشتن! به خواب ببینید که بتونید این رو هم به نام خودتون بزنید و ازش بعنوان ابزاری برای پیشبرد مقاصدتون استفاده کنید!
حالت خوبه پسرجان؟!!!! فکر می کنی با هر خشک و تری بافتن به عمق حقیقت رسیدی؟!!! هیچ می دونی که در همون رژیم سلطنتی اگه به نیروهای میهن دوست و ملی بیشتر بها داده می شد و به بهانه های دروغین و سازش با قدرتهای خارجی و نیروهای تندروی مذهبی اونا رو کنار نمی زدن حالا به تصور غلط خودت نسل کثافت پنجاه و هفتی وجود نمی داشت؟ هیچ می دونی فرح دیبا زمان دانشجویی خودش در پاریس عضو کنفدراسیون دانشجویی -که عمدتاً کمونیست بودند- بوده و گرایش های قوی کمونیستی داشته و بیشتر دو رو بریاش کمونیست هایی بودن که در پوشش فرهنگ و هنر و برنامه هایی مثل جشن هنر شیراز و هنر آوانگارد تیشه به ریشه هویت ایرانی می زدن؟ حالا همون خانم فرح دیبا پرچم اسرائیلی رو در دست می گیره که به کشورمون حمله کرده و آدمهای بی گناه بسیاری رو کشته!!! هیچ می دونی که بها دادن به مسجد جمکران در زمان همون هویدایی که مثل بت می پرستیدش آغاز شده؟!! هیچ می دونی سر برنامه توسعه موشکی شکوفه اسرائیل چه کلاه گشادی سر ارتش و نظام شاهنشاهی گذاشت؟!!! هیچ می دونی که تمام اون رفاه ظاهری و برنامه های سفرهای خارجی که ازش در ویدئوهای تونل زمان به شدت یاد میشه فقط مختص قشر معدودی از عزیز کرده ها بوده و عموم مردم ازش بهره ای نداشتند؟!!! این تازه نمونه ای از خروارها حقایق تلخه که نمی خواین ببینین! حتی خود شاه فقید هم در ماه های پایانی حکومتش تازه به این نکته رسید که سلطنت کردن درسته نه حکومت کردن و قصد اصلاح داشت اما متاسفانه زمانی به این مهم رسید که دیر شده بود. گفتن اینا میشه شیره سر ملت مالیدن؟!!! حالا کی خوابه پسرجون کی بیدار؟!!! در نقد گذشته و حال به این نکته توجه نداری که بین انقلاب و اصلاح تفاوت بسیاری هستش و بازگشت به نظام سلطنتی با امثال شازده منتظر السلطنه و شما خود عقل کل پنداران غیر ممکن.
ترور شاه: حادثه کاخ مرمر به روایت اسناد
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک