نگاهی به ماهیت انقلاب اسلامی ایران
نویسنده:
مرزبان کریمی
امتیاز دهید
وقایع و حوادث اجتماعی و تاریخی همانند پدیده های طبیعی احیانا از نظر ماهیت با یکدیگر اختلاف دارند. همه نهضتهای تاریخی را نمی توان از نظر ماهیت یکسان دانست. هرگز ماهیت انقلاب اسلامی صدر اسلام با ماهیت انقلاب کبیر فرانسه و یا انقلاب اکتبر روسیه یکی نیست.
تشخیص ماهیت یک نهضت از راههای مختلف ممکن است صورت گیرد: از راه افراد و گروههائی که بار نهضت را به دوش میکشند. از راه علل و ریشه هایی که زمینه نهضت را فراهم کرده است. از راه هدفهایی که آن نهضت تعقیب می کند. از راه شعارهایی که به آن نهضت قدرت و حیات و حرکت می بخشد...
انقلاب اسلامی ایران به صنف و طبقه خاصی از مردم ایران اختصاص ندارد نه کارگری است نه کشاورزی نه دانشجویی نه فرهنگی و نه بورژوازی. در این نهضت غنی و فقیر مرد و زن شهری و روستایی طلبه و دانشجو پیله ور و صنعتگر کاسب و کشاورز روحانی و آموزگار باسواد و بی سواد یکسان شرکت داشتند.
یک اعلامیه که از طرف مراجع بزرگ عالیقدری که نهضت را رهبری می کنند صادر می شود در سراسر کشور و در میان عموم طبقات طنین یکسان می افکند طنینش در شهر همان قدر است که در روستا در اقصی نقاط خراسان و آذربایجان همان آهنگ را دارد که در جو دانشجویان ایرانی دورترین شهرهای اروپا یا آمریکا. مظلوم و محروم را همان اندازه به هیجان می آورد که برکنار مانده را. استثمار نشده در همان حد احساس ضد استثمار پیدا می کند که استثمار شده.
این نهضت یکی از صدها واقعیتهای عینی تاریخی است که بی پایگی نظریه مفسران مادی تاریخ و طرفداران ماتریالیسم تاریخی را که اقتصاد را زیربنای جامعه معرفی می کنند و هر جنبش اجتماعی را انعکاسی از تضادهای طبقاتی می دانند و همواره دست توسلشان به سوی دامن کشدار درگیریهای مادی و تضادهای طبقاتی دراز است و همه راهها را به « شکم » منتهی می کنند برملا می کند...
به همین دلیل بررسی مبانی و ماهیت این نهضت عظیم بسی قابل توجه توجه و اهمیت می باشد.کتاب حاضر در چهار فصل عهده دار بررسی مبانی انقلاب اسلامی ایران شده است:
۱- تعاریف و اصطلاحات
۲- علل، ریشه ها و ماهیت انقلاب اسلامی ایران
۳- علل پیروزی و دستاوردهای انقلاب اسلامی ایران
۴- آسیب ها و آفات انقلاب اسلامی ایران
بیشتر
تشخیص ماهیت یک نهضت از راههای مختلف ممکن است صورت گیرد: از راه افراد و گروههائی که بار نهضت را به دوش میکشند. از راه علل و ریشه هایی که زمینه نهضت را فراهم کرده است. از راه هدفهایی که آن نهضت تعقیب می کند. از راه شعارهایی که به آن نهضت قدرت و حیات و حرکت می بخشد...
انقلاب اسلامی ایران به صنف و طبقه خاصی از مردم ایران اختصاص ندارد نه کارگری است نه کشاورزی نه دانشجویی نه فرهنگی و نه بورژوازی. در این نهضت غنی و فقیر مرد و زن شهری و روستایی طلبه و دانشجو پیله ور و صنعتگر کاسب و کشاورز روحانی و آموزگار باسواد و بی سواد یکسان شرکت داشتند.
یک اعلامیه که از طرف مراجع بزرگ عالیقدری که نهضت را رهبری می کنند صادر می شود در سراسر کشور و در میان عموم طبقات طنین یکسان می افکند طنینش در شهر همان قدر است که در روستا در اقصی نقاط خراسان و آذربایجان همان آهنگ را دارد که در جو دانشجویان ایرانی دورترین شهرهای اروپا یا آمریکا. مظلوم و محروم را همان اندازه به هیجان می آورد که برکنار مانده را. استثمار نشده در همان حد احساس ضد استثمار پیدا می کند که استثمار شده.
این نهضت یکی از صدها واقعیتهای عینی تاریخی است که بی پایگی نظریه مفسران مادی تاریخ و طرفداران ماتریالیسم تاریخی را که اقتصاد را زیربنای جامعه معرفی می کنند و هر جنبش اجتماعی را انعکاسی از تضادهای طبقاتی می دانند و همواره دست توسلشان به سوی دامن کشدار درگیریهای مادی و تضادهای طبقاتی دراز است و همه راهها را به « شکم » منتهی می کنند برملا می کند...
به همین دلیل بررسی مبانی و ماهیت این نهضت عظیم بسی قابل توجه توجه و اهمیت می باشد.کتاب حاضر در چهار فصل عهده دار بررسی مبانی انقلاب اسلامی ایران شده است:
۱- تعاریف و اصطلاحات
۲- علل، ریشه ها و ماهیت انقلاب اسلامی ایران
۳- علل پیروزی و دستاوردهای انقلاب اسلامی ایران
۴- آسیب ها و آفات انقلاب اسلامی ایران
آپلود شده توسط:
karimi132
1402/09/17
دیدگاههای کتاب الکترونیکی نگاهی به ماهیت انقلاب اسلامی ایران
در اینکه تک تک مردم باید از خود شروع کنند و خودشان خوب شوند شکی نیست
ولی ابتدای کار و تشکیل هر حکومت بسیار مهم است . زیا شما نمی توانید انتظار داشته باشید که 100% مردم یک جامعه خوب باشند
تجربه نشان داده در اولین روزهای تشکیل هر حکومتی ( با هر نوع مکتب و گرایشی ) عده ای قاتلتاق و پاچه پاره ، مصادر مهم امور را در دست گرفته و به مرور زمان ( روز این دو کلمه خیلی فکر کنید ) ایجاد ساواک و سرنیزه و بگیر و ببند می کنند . . .
این مصادر مهم عبارتند از : تلویزیون ، مراجع امنیتی ، ارتش و مجلس و . . ..
حالا من گفتم اگر عده ای واقعا قصد خدمت داشتند و قدرت را به کف گرفتند از همان روز اول ( پا روی نفس اماره و تعصبات حزبی و عقیدتی ) خودشان گذاشته و این مصادر مهم را میان تمامی احزاب و گرایشات سیاسی و عقیدتی ، تقسیم کنند .
به عنوان مثال ، پادگانهای سطح کشور میان ارتش و سپاه و کرد و سنی و شیعه و عرب و عجم تقسیم شود تا کسی نتواند به مرور ( و با تکیه به زور سرنیزه ) پایه های دیکتاتوری خودش را مستحکم کند .
هر چند این ایده کمی آرمانیست ولی یا شما راه حلی بهتری سراغ داری ؟ بفرمایید در خدمت هستیم . . . .
اگر انسانها به درجه ای از کمال برسند که به حقوق خود و دیگران پایبند باشند نوع حکومت دیگر مهم نیست
همان دموکراسی غربی هر جا که توانسته حقوق جوامع دیگر را زیر پا گذاشته
فعلا حکومت سالمی در جهان وجود ندارد چون حکومت ها چکیده مردم هستند
اینها اصولا از همسرانشان جدا می شوند مگر طرف آنها بیش از حد خوب و مهربان و بساز باشد حالا اگر این پیش فرض من غلط بود از شما عذرخواهی می کنم
یا باید چپول بود و همه چیز را داد دست حکومت و باندهای مافیایی وابسته به دولت
یا باید ایده لیبرالیسم و بازار آزاد را پذیرفت که با تمام ایرادهایی که دارد تا کنون بهتر از سایر ایده ها جواب داده
یا اندکی تلفیق از محاسن هر دو طرف ، مانند سوئد که البته هر چند به نظر من مدل خیلی خوبیست ولی چون قدرت نظامی در عرصه بین الملل ، حرف اول را می زند نمی توان و نباید تمام کشورها تابع این مدل شوند زیرا در نهایت ، چین و روسیه در چنین بلبشویی، کل جهان را خواهند بلعید آنگاه شما بطور خیلی ملموس می فهمی سوسیالیسم بهتر است یا کاپیتالیسم جهانخوار... و آنگاه هیروشیما و ویتنام در برابر سفاکی تفکر چپ یک شوخی بچه گانه به حساب می آید ....
آغازگر توهین شما بودید نه من ...
می توانستی مثل آدم بیایی و با منطق حرف بزنی ...
ولی دیکتاتورها کدام کارشان به آدمیزاد رفته ؟
کسانی دوباره و یا بار اول وارد چرخه قدرت میشوند
حالا هزاران تصمیم طبق خواسته همان قدرت مندان گرفته میشود
دموکراسی اگر معقول و منطقی باشد همین مدعیان دموکراسی در منزل هم آنر ا اجرا نمیکنند
اکثر تصمیمات را مردها میگیرند و یا گاهی برای موارد سطحی و تفریحی زن و بچه را وارد رای گیری میکنند
چون مردها معتقد هستند که زن و بچه سطح تعقل و فکر پایینتری دارند
یا دست کم تجربه کمتری دارند
هر وقت دموکراسی در کلاس های درس و دانشگاه و خانواده و کارخانه و... اجرا شد مطمئن باشید که معقول و قابل اجرا برای جامعه است
دموکراسی کلاه بی پشمی هست که سرمایه داری سر جهان گذاشته
کسانی دوباره و یا بار اول وارد چرخه قدرت میشوند
حالا هزاران تصمیم طبق خواسته همان قدرت مندان گرفته میشود
دموکراسی اگر معقول و منطقی باشد همین مدعیان دموکراسی در منزل هم آنر ا اجرا نمیکنند
اکثر تصمیمات را مردها میگیرند و یا گاهی برای موارد سطحی و تفریحی زن و بچه را وارد رای گیری میکنند
چون مردها معتقد هستند که زن و بچه سطح تعقل و فکر پایینتری دارند
یا دست کم تجربه کمتری دارند
هر وقت دموکراسی در کلاس های درس و دانشگاه و خانواده و کارخانه و... اجرا شد مطمئن باشید که معقول و قابل اجرا برای جامعه است
دموکراسی کلاه بی پشمی هست که سرمایه داری سر جهان گذاشته
وقتی که ظاهر مرا بر نمی تابی عقیده من را چگونه تحمل خواهی کرد
منتظر باشید تا حکومتها سلاح و ثروت وقدرت را بین همه دشمنانشان تقسیم کنند !!
همان حکومتهای مثلا دموکراتیک هم قدرت را در محدوده طرفداران خود دست به دست میکنند
دموکراسی خنده دارترین کلمه تاریخ است
دموکراسی غربی دستش به خون صدها میلیون نفر در جهان آغشته است
من دموکراسی را در ویتنام و لیبی و سوریه وعراق و هیروشیما و .... دیدم
دنیا جنگ مدرنی است که فقط با زور اداره میشود
زیرا در آن ممالک ، کسی به عقل کل های ایراد گیر ناامید ، بهایی نمی دهد ....
تا زمانیکه قدرت ، در تمامی مظاهر آن ،(به خصوص قدرت نظامی و امنیتی ) بین تمامی عقاید و احزاب تقسیم نشود ، سخن از آزادی راه به جایی نمی برد ....