رسته‌ها
وضعیت حق تکثیر و مالکیت حقوقی این کتاب مشخص نیست؛ بنابراین امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر در این باره اطلاعاتی دارید، با ما تماس بگیرید. همچنین در صورتی که شما نسبت به این اثر محق هستید، می‌توانید اجازه انتشار تمام یا بخشی از نسخه الکترونیکی آن را به ما بدهید، یا آن را از طریق کتابناک به فروش برسانید.
برای اطلاعات بیشتر صفحه «فروش کتاب الکترونیکی» را در بخش راهنما مطالعه کنید.
حلقه هیولا
امتیاز دهید
5 / 0
با 0 رای
امتیاز دهید
5 / 0
با 0 رای
تصویرگر: کاتریل کوویل

بخشی از متن کتاب:
راسل کرنکر نگاهی به بالا و پایین کوچه انداخت. تنها بود. عالی شد. حالا می توانست در آرامش تمرین کند. راسل دستهایش را بالا برد و تلوتلوخوران جلو رفت. چشم هایش را هم رو به بالا چرخاند، طوری که فقط سفیدی آنها دیده می شد. بعد شروع کرد به نالیدن. معرکه بود او هیولا فرانکنشتاین بی نظیری می شد - بهتر از همه.
راسل به خود استراحت داد و به پهنای صورت لبخند زد. به این ترتیب جشن هالووین امسال حتماً خوب از کار در می آمد. او ناله ای کرد و دوباره تلوتلوخوران جلو رفت. فرانکنشتاین پسر او واقعاً دلش می خواست مدتی هیولا فرانکنشتاین باشد. آن وقت، یکی دو چشمه نشان ادی می داد همین حالا هم می توانست در ذهنش مجسم کند: ادی مقابل او زانو میزند ناله می کند و با خواهش و التماس از راسل میخواهد که ببخشدش. حتی میتوانست صدایش را بشنود: «خواهش میکنم، راسل. لطفاً اذیتم نکن خواهش میکنم. خواهش میکنم!»
راسل لبخند زد. خیالبافی لذت بخشی بود. اما لبخندش فوری به اخم تبدیل شد. یک جای کار اشکال داشت. ادی هنوز هم داشت حرف میزد!...
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:
HeadBook
HeadBook
1402/04/28

کتاب‌های مرتبط

درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی حلقه هیولا

تعداد دیدگاه‌ها:
0
دیدگاهی درج نشده؛ شما نخستین نگارنده باشید.
حلقه هیولا
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک