قصه عشق: شاهکار ادبی عشقی

برگرفته از متن کتاب:
درباره دختر بیست و پنج ساله ای که مرده است، چه می توانید بگویید؟ که زیبا بود. که باهوش بود. که موزارت و باخ را دوست داشت و بیتل ها راومرا.
یکبار هنگامیکه راجع به آن موسیقی دانها با من صحبت می کرد، پرسیدم که کدامیک را بیشتر دوست دارد و او متبسمانه جواب داد: به ترتیب الفبا. در این هنگام من نیز تبسم کردم. اما اینک نشسته ام و از خود می پرسم که آیا او مرا در این ترتیب با اسم کوچک قرار داده بود که در آن صورت بعد از موزارت قرار می گرفت یا اینکه با اسم بزرگم که آن نیز بین باخ و بیتل ها واقع می شد. در هر حال من در صدر لیست قرار نمی گرفتم که این به دلایلی ابلهانه مرا سخت ناراحت و معذب می ساخت. زیرا همواره بر این پندار بوده ام که باید همیشه اول باشم. یک عادت خانوادگی است، مگر نه؟...