دنیای شگفت انگیز از
نویسنده:
فرانک بااوم
مترجم:
سارا قدیانی
امتیاز دهید
مجموعه سه جلدی: جادوگر سرزمین اُز / شهر زمرد / گلیندای مهربان
از متن کتاب:
دوروتی در چمنزارهای وسیع کانزاس با عمو هنری، که یک کشاورز بود، و همسر او، زن عمو اِم، زندگی می کرد. خانه آنها کوچک بود، چون الوارهای مورد نیاز برای ساخت کلبه را باید با ارابه و از چندین مایل دورتر می آوردند. آن خانه چهار دیوار، یک کف و یک سقف داشت در واقع فقط از یک اتاق تشکیل شده بود. وسایل این اتاق شامل یک اجاق آشپزی زنگ زده یک قفسه برای ظرفها، یک میز، سه چهار صندلی و دو تختخواب بود. عمو هنری و زن عمو اِم یک تختخواب بزرگ داشتند که در گوشه ای از اتاق قرار داشت. تخت کوچک دوروتی نیز در گوشه ای دیگر بود. آن خانه اتاق زیر شیروانی یا زیرزمین نداشت - البته یک سوراخ کوچک در زمین کنده بودند که به آن "پناهگاه گردباد" می گفتند و وقتی یکی از آن تند بادهای بزرگ به پا میشد که همه ساختمانهای راهش را خراب می کرد، همه اعضای خانواده به آن پناه می بردند. راه ورود به پناهگاه دریچه ای روی کف اتاق بود. زیر این دریچه نیز نردبانی بود که به سوراخ کوچک و تاریکی منتهی می شد...
بیشتر
از متن کتاب:
دوروتی در چمنزارهای وسیع کانزاس با عمو هنری، که یک کشاورز بود، و همسر او، زن عمو اِم، زندگی می کرد. خانه آنها کوچک بود، چون الوارهای مورد نیاز برای ساخت کلبه را باید با ارابه و از چندین مایل دورتر می آوردند. آن خانه چهار دیوار، یک کف و یک سقف داشت در واقع فقط از یک اتاق تشکیل شده بود. وسایل این اتاق شامل یک اجاق آشپزی زنگ زده یک قفسه برای ظرفها، یک میز، سه چهار صندلی و دو تختخواب بود. عمو هنری و زن عمو اِم یک تختخواب بزرگ داشتند که در گوشه ای از اتاق قرار داشت. تخت کوچک دوروتی نیز در گوشه ای دیگر بود. آن خانه اتاق زیر شیروانی یا زیرزمین نداشت - البته یک سوراخ کوچک در زمین کنده بودند که به آن "پناهگاه گردباد" می گفتند و وقتی یکی از آن تند بادهای بزرگ به پا میشد که همه ساختمانهای راهش را خراب می کرد، همه اعضای خانواده به آن پناه می بردند. راه ورود به پناهگاه دریچه ای روی کف اتاق بود. زیر این دریچه نیز نردبانی بود که به سوراخ کوچک و تاریکی منتهی می شد...
دیدگاههای کتاب الکترونیکی دنیای شگفت انگیز از