نامه سرگشاده به رفیق لنین
امتیاز دهید
پاسخی به جزوه لنین: رادیکالیسم، بیماری کودکانه کمونیسم
«پاسخ به لنین» در واقع همانطور که گورتر میگوید بیش از هر چیز دفاع از عملکرد چپ است: گورتر در این نامه سرگشاده دلایلی را برمیشمارد که چپها را به انشعاب از ک. پ. د. (حزب کمونیست آلمان) کشاند؛ اما این انشعاب در عین حال سرآغاز گسست از بولشویسم نیز شد، سرآغازی که سرانجامش گسست از هر نوع عمل حزبی بود. بدین ترتیب، «نامه سرگشاده به رفیق لنین» را میتوان بیانگر یکی از تندپیچهای سرنوشتساز مسیری دانست که کمونیستهای چپ را به کمونیسم شورایی رساند. چپ رادیکال در مسیرِ شدنِ خود در سالهای ۱۹۲۰ از نقدهای «صوری» (نقد سانترالیسم-دموکراتیک، انضباط آهنین، و غیره) رزا لوکزامبورگ گذشت و فراتر از خطر بوروکراسی و ساختار هرمی حزب و جدایی رهبران از تودهها، بر چیزی انگشت گذاشت که این همهٔ اینها لازمهٔ آن بود یعنی «سرمایهداری دولتی». چپ رادیکال آلمانی-هلندی که در طول دههٔ بیست قرن بیستم شاهد فروپاشی کاخ آمال خود بود و میدید که عمل بولشویکها نه به استقرار سوسیالیسم که به رشد سرمایهداری انجامیده و میدید که چطور بولشویکها با وعدهٔ همهٔ قدرت به شوراها سرکار آمده اما خود عنان امور را دردست گرفته و اینگونه به کابوس «دیکتاتوری حزب به جای دیکتاتوری پرولتاریا» رنگ واقعیت پاشیدهاند؛ پس عمل حزبی را ریشهٔ شر تشخیص داد و شورا را به عنوان تنها راه علاج تجویز کرد. اینچنین شوراگرایی جای حزبگرایی را گرفت و به نقطهٔ ثقل مخالفت ایشان با جریان رسمی مارکسیسم بدل شد. اما دیری نپایید که شوراگرایی برای چپ رادیکال همان کارکرد ایدئولوژیکی را پیدا کرد که لنینسم برای لنینیستها.
بیشتر
«پاسخ به لنین» در واقع همانطور که گورتر میگوید بیش از هر چیز دفاع از عملکرد چپ است: گورتر در این نامه سرگشاده دلایلی را برمیشمارد که چپها را به انشعاب از ک. پ. د. (حزب کمونیست آلمان) کشاند؛ اما این انشعاب در عین حال سرآغاز گسست از بولشویسم نیز شد، سرآغازی که سرانجامش گسست از هر نوع عمل حزبی بود. بدین ترتیب، «نامه سرگشاده به رفیق لنین» را میتوان بیانگر یکی از تندپیچهای سرنوشتساز مسیری دانست که کمونیستهای چپ را به کمونیسم شورایی رساند. چپ رادیکال در مسیرِ شدنِ خود در سالهای ۱۹۲۰ از نقدهای «صوری» (نقد سانترالیسم-دموکراتیک، انضباط آهنین، و غیره) رزا لوکزامبورگ گذشت و فراتر از خطر بوروکراسی و ساختار هرمی حزب و جدایی رهبران از تودهها، بر چیزی انگشت گذاشت که این همهٔ اینها لازمهٔ آن بود یعنی «سرمایهداری دولتی». چپ رادیکال آلمانی-هلندی که در طول دههٔ بیست قرن بیستم شاهد فروپاشی کاخ آمال خود بود و میدید که عمل بولشویکها نه به استقرار سوسیالیسم که به رشد سرمایهداری انجامیده و میدید که چطور بولشویکها با وعدهٔ همهٔ قدرت به شوراها سرکار آمده اما خود عنان امور را دردست گرفته و اینگونه به کابوس «دیکتاتوری حزب به جای دیکتاتوری پرولتاریا» رنگ واقعیت پاشیدهاند؛ پس عمل حزبی را ریشهٔ شر تشخیص داد و شورا را به عنوان تنها راه علاج تجویز کرد. اینچنین شوراگرایی جای حزبگرایی را گرفت و به نقطهٔ ثقل مخالفت ایشان با جریان رسمی مارکسیسم بدل شد. اما دیری نپایید که شوراگرایی برای چپ رادیکال همان کارکرد ایدئولوژیکی را پیدا کرد که لنینسم برای لنینیستها.
آپلود شده توسط:
HeadBook
1402/03/15
دیدگاههای کتاب الکترونیکی نامه سرگشاده به رفیق لنین