دریاچه زیرزمینی: هندوستان سیاه
نویسنده:
ژول ورن
مترجم:
جمال موسوی شیرازی
امتیاز دهید
برگرفته از متن کتاب:
ادینبورگ، خیابان کانون گیت، پلاک ۳۰، آقای مهندس ج. ر. استار
"آقای جیمز استار اگر فردا صبح به معدن زغال سنگ آبرفویل، گودال دوشات، چاه یارو، بروید، گفتگویی خواهید شنید که مورد علاقه تان است. تمام روز آقای هری فورد، پسر سرکارگر سابق، سیمون فورد، در ایستگاه کلاندر منتظر شما خواهد بود. خواهشمند است این دعوت را فاش نکنید."
این نامه ای بود که جیمز استار با اولین پست روز سوم دسامبر ۱۸۰۰ دریافت کرد. نامه ای که روی آن تمبر پستی آبرفویل بخش کنت نشین استرلینگ اسکاتلند زده شده بود.
مهندس شدیدا کنجکاو شده بود. حتی به فکرش هم نمی رسید که این نامه تمسخرآمیز باشد. او از مدتها پیش سیمون فورد، یکی از سرکارگرهای قدیمی معدن آبرفویل را می شناخت...
بیشتر
ادینبورگ، خیابان کانون گیت، پلاک ۳۰، آقای مهندس ج. ر. استار
"آقای جیمز استار اگر فردا صبح به معدن زغال سنگ آبرفویل، گودال دوشات، چاه یارو، بروید، گفتگویی خواهید شنید که مورد علاقه تان است. تمام روز آقای هری فورد، پسر سرکارگر سابق، سیمون فورد، در ایستگاه کلاندر منتظر شما خواهد بود. خواهشمند است این دعوت را فاش نکنید."
این نامه ای بود که جیمز استار با اولین پست روز سوم دسامبر ۱۸۰۰ دریافت کرد. نامه ای که روی آن تمبر پستی آبرفویل بخش کنت نشین استرلینگ اسکاتلند زده شده بود.
مهندس شدیدا کنجکاو شده بود. حتی به فکرش هم نمی رسید که این نامه تمسخرآمیز باشد. او از مدتها پیش سیمون فورد، یکی از سرکارگرهای قدیمی معدن آبرفویل را می شناخت...
دیدگاههای کتاب الکترونیکی دریاچه زیرزمینی: هندوستان سیاه