فیزیک سال اول آموزش متوسطه عمومی - سال ۱۳۵۸

درباره اصلاح کتابها
سال تحصیلی ۵۸- ۱۳۵۷ در تاریخ حیات اجتماعی ما کاملا" استثنائی و بی‌سابقه بود. سالی به ظاهر آشفته که در جریان آن انقلاب اسلامی ایران نضج گرفت و ارزشهای اجتماعی ما در عین حال که دستخوش تحولات عظیم بود، استحکامی تازه یافت.
این دگرگونیها ایجاب می‌کرد که در دیدگاههای پرورشی، برنامه‌ها و کتابهای درسی و روشهای آموزشی ما تجدیدنظر اساسی بعمل آید، امری که به امعان نظر و صرف وقت کافی نیازمند بود و از اینرو دستیابی به آن برای سال تحصیلی جاری میسر نگردید. اما وزارت آموزش و پرورش برای نیل به این اهداف نیروهای لازم را تجهیز نموده و امیدوار است که با تاییدات خداوند متعال آن را برای آینده‌‌ای نه چندان دور به صورتی که درخور انقلاب اسلامی و بی‌نظیر ما باشد تحقق بخشد.
برای سال تحصیلی ۵۹ - ۱۳۵۸ تا آنجا که امکانات اجازه می‌داد تغییراتی در متون کتابهای درسی داده شد، بعضی از آنها تغییر کلی یافته و یا از نو تألیف شدند. در سایر کتابهای درسی اصلاحاتی ضروری بعمل آمد که به علت ضیق وقت انجام آن در متون کتابها میسر نگردید.
فهرست اصلاحات کتابهای هر کلاس در جزوه‌‌ای جداگانه و یا در پایان کتاب فارسی آن کلاس آمده است تا دانش آموزان عزیز با راهنمایی معلمان گرامی اصلاحات یاد شده را قبل از آغاز تدریس در هر کتاب بعمل آورند.
از خداوند میخواهیم تا به همه دانش آموزان، دبیران و سایر دست اندرکاران تعلیم و تربیت توفیق عنایت فرماید.
سازمان کتابهای درسی ایران
به نام خدا
سخنی با دبیران و دانش آموزان عزیز
مولوی یکی از شاعران اندیشمند کشور ما، می‌فرماید:
«ماهی از سرگنده {گاف در کلمه‌ى» گنده «را می‌توانیم هم به زیر بخوانیم و به پیش… یعنی هم آسیب پذیری و هم رشد ماهی از طرف سر است.} گردد، نی ز دُم»
انسان هم مثل ماهی، از راه سر، که جایگاه اندیشه و احساس اوست، بزرگ می‌شود، رشد معنوی پیدا میکند، یا آسیب می‌پذیرد و فاسد می‌شود.
به همین جهت، دشمنان امت‌ها، جهانخواران، در همهٔ جهان، برای آسیب رساندن به ملتها، ابتدا به سوی فرهنگ و اندیشه آنان نشانه می‌روند، و برای آنکه نقشه‌های پلیدشان را از پایه، عملی کنند، یکراست به سراغ آموزش و پرورش می‌آیند.
در کشور عزیز ما هم، استعمارگران به کمک دست‌ها و دست پرورده‌های پلید خود، همین کار را می‌کردند. از روشهای تربیتی ویژهای استفاده می‌کردند که نه تنها ربطی به پرورش اسلامی و ایرانی نداشت، بلکه دانش آموزان را به بیراهه می‌کشانید.
کتابهای درسی شما را طوری می‌نوشتند که بعد از سالیان دراز، به تدریج نسبت به فرهنگ اصیل خود، بیگانه شوید.
لابد برنامه‌های استعماری اردوها را فراموش نکرده اید؟
و پاره‌‌ای مطالب کتابهای درسی را بیاد دارید.
تلویزیونهای رنگی را در کلاسهای بی‌بخاری، با پنجره‌های شکسته، از یاد نبرده‌‌اید، رژه‌های اجباری و خیلی چیزهای دیگر را… بخاطر می‌آورید.
همهٔ این برنامه‌های پلید، به همت مردم کشور عزیزمان، با انقلاب پرشکوه و تاریخی و جانفشانی‌ها، به پایان رسید.
و اینک آزادیم
سلام بر آزادی
و درود برشما که در این پیکار، در این کار، پا به پای پدران، مادران و آموزگاران دلیر و مبارز خود، ایستادگی کردید. شاد باد روان کسانی که در این راه جان دادند و نهال آزادی را با خون خود آبیاری کردند.
شما را در راهپیمایی‌ها دیدیم
و در پیش تانکها
با پیکر غرقه در خون
با مشتهای برافراشته و گلگون، زیباتر از قامت ارغوانی شقایقها… فریاد‌هایتان را شنیدیم:
به بلندی آزادگی،
شکوفا، ترد، از جان جوشیده،
درودهای گرم ما نثارتان باد.
اینک در کلاسی نشسته‌‌اید که خود و آموزگارتان، آزادی فضای آن را با مبارزه به دست آورده‌اید… و سازندگی و پاکی آن را به کمک هم، تأمین خواهید کرد و فردای ایران، ایران آباد را، در آن، فراهم خواهید ساخت …
و ما که کتابهای شما را فراهم می‌کنیم، کوشیده‌ایم، تا آنجا که ممکن بوده است، پلیدی را از کتابهای شما پاک کنیم و چیزهایی سزاوار شکوه انقلاب و بزرگی روح شما در آن‌ها بنویسیم.
امسال وقت کم بود و نرسیدیم در همهٔ کتابها این کار را انجام دهیم. امیدواریم سال دیگر بتوانیم همهٔ کتابها را درخور فکر و روح بلند شما بنویسیم.
چون ما، شما را بزرگ می‌دانیم:
به بزرگی آزادی
به بزرگی ایران
به بزرگی ایمان آزادگی گواراتان باد
که سزاوارید.
وزارت آموزش و پرورش