آیین های شادی بخش در فرهنگ مردم ایران
نویسنده:
الهه شایسته رخ
امتیاز دهید
از مقدمه:
اجرای آیینهای شادیآفرین و متناسب با فرهنگ عمومی مردم ایران که با وحدت همگانی و مشارکت جمعی همراه است، میتواند در ایجاد فضای شادی و نشاط و رضایت افراد از زندگی تأثیرگذار باشد. البته براساس آموزههای دینی باید توجه داشت که عناصر و اجزای هریک از این آیینها، گناه و معصیتی در پی نداشته باشد و از مسیر اعتدال و میانهروی خارج نشود. به این ترتیب، شاهد خواهیم بود که شادی عدهای در جامعه در تزاحم با آرامش و امنیت عدهای دیگر نخواهد بود.
نکته مهم آنکه اگر نیاز به شادی، متناسب با فرهنگ جامعه پاسخ داده نشود، مردم بویژه نسل جوان، بهتدریج از فرهنگ ملی خود فاصله میگیرند و فرهنگ وارداتی را که هیچ تناسبی با پیشینه و فرهنگ مردم ندارد، جایگزین آن میکنند. برای مثال، جشن ولنتاین در حالی بین جوانان اشاعه مییابد و جایگزین جشنی به نام اسفندارمذ میشود که اسفندارمذ با ویژگیهای فرهنگی و دینی جامعه ایران تناسب و قرابت بسیار بیشتری دارد. اسفندارمذ در حریم خانواده و به منظور افزایش محبت بین همسران برگزار میشود، حال آنکه ولنتاین این گونه نیست.
خوشبختانه در برخی استانها احیای آیینهای پسندیده و کهن شادیآفرینی که در فرهنگ بومی مردم آن منطقه وجود داشته، علاوه بر ایجاد فضای شادی و سرور، در معرفی قابلیتها و جاذبههای گردشگری نیز سهم بسزایی ایفا کرده است. «آیین گلغلتان نوزاد» که چند سالی است شهرداری امیریه دامغان در قالب جشنواره اقدام به اجرای آن میکند، از این نمونه است. همین امر باعث شده است که «گلغلتان» به عنوان میراث معنوی امیریه دامغان به ثبت ملی برسد و مقدمات ثبت جهانی آن نیز فراهم شود. نمونه دیگر، آیین سنتی تیرگان و مراسم شکرگزاری برداشت گندم و آبپاشان است که به همت میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان مرکزی در جوار امامزاده احمدبنعلی زلفآباد فراهان برگزار میشود و در دی ماه سال ۱۳۸۹ در فهرست آثار ملی کشور به عنوان میراث معنوی به ثبت رسیده است.
آیینهای شادیآفرین بسیاری هستند که به همان سبک سنتی یا با اندکی مناسبسازی، از چنین قابلیتی برخوردارند و میتوانند در شادمانسازی فضای جامعه نقش مؤثری ایفا کنند.
بیشتر
اجرای آیینهای شادیآفرین و متناسب با فرهنگ عمومی مردم ایران که با وحدت همگانی و مشارکت جمعی همراه است، میتواند در ایجاد فضای شادی و نشاط و رضایت افراد از زندگی تأثیرگذار باشد. البته براساس آموزههای دینی باید توجه داشت که عناصر و اجزای هریک از این آیینها، گناه و معصیتی در پی نداشته باشد و از مسیر اعتدال و میانهروی خارج نشود. به این ترتیب، شاهد خواهیم بود که شادی عدهای در جامعه در تزاحم با آرامش و امنیت عدهای دیگر نخواهد بود.
نکته مهم آنکه اگر نیاز به شادی، متناسب با فرهنگ جامعه پاسخ داده نشود، مردم بویژه نسل جوان، بهتدریج از فرهنگ ملی خود فاصله میگیرند و فرهنگ وارداتی را که هیچ تناسبی با پیشینه و فرهنگ مردم ندارد، جایگزین آن میکنند. برای مثال، جشن ولنتاین در حالی بین جوانان اشاعه مییابد و جایگزین جشنی به نام اسفندارمذ میشود که اسفندارمذ با ویژگیهای فرهنگی و دینی جامعه ایران تناسب و قرابت بسیار بیشتری دارد. اسفندارمذ در حریم خانواده و به منظور افزایش محبت بین همسران برگزار میشود، حال آنکه ولنتاین این گونه نیست.
خوشبختانه در برخی استانها احیای آیینهای پسندیده و کهن شادیآفرینی که در فرهنگ بومی مردم آن منطقه وجود داشته، علاوه بر ایجاد فضای شادی و سرور، در معرفی قابلیتها و جاذبههای گردشگری نیز سهم بسزایی ایفا کرده است. «آیین گلغلتان نوزاد» که چند سالی است شهرداری امیریه دامغان در قالب جشنواره اقدام به اجرای آن میکند، از این نمونه است. همین امر باعث شده است که «گلغلتان» به عنوان میراث معنوی امیریه دامغان به ثبت ملی برسد و مقدمات ثبت جهانی آن نیز فراهم شود. نمونه دیگر، آیین سنتی تیرگان و مراسم شکرگزاری برداشت گندم و آبپاشان است که به همت میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان مرکزی در جوار امامزاده احمدبنعلی زلفآباد فراهان برگزار میشود و در دی ماه سال ۱۳۸۹ در فهرست آثار ملی کشور به عنوان میراث معنوی به ثبت رسیده است.
آیینهای شادیآفرین بسیاری هستند که به همان سبک سنتی یا با اندکی مناسبسازی، از چنین قابلیتی برخوردارند و میتوانند در شادمانسازی فضای جامعه نقش مؤثری ایفا کنند.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی آیین های شادی بخش در فرهنگ مردم ایران
این کتاب بدون مجوز اپلود شده است و پیگرد قانونی داردلطفا از سایت حذف شود