روانشناسی استبداد (هیرون یا مبحث استبداد)
نویسنده:
لئو اشتراوس
مترجم:
محمدحسین سروری
امتیاز دهید
برگرفته از متن کتاب:
سیمونید حکیم و شاعر روزی به نزد هیرون مستبد رفت. چون هر دوی آنان کاری نداشتند که انجام دهند و در حال استراحت بودند؛ سیمونید به او گفت: هیرون، آیا دلت میخواهد درباره پرسشی که طبیعتاً تو پاسخ آن را بهتر از من میدانی توضیح کاملی به من بدهی؟
هیرون: «این چه سوالی است؟ چگونه میتوانم بهتر از تو که مرد دانشمندی هستی به این پرسش پاسخ بدهم؟»
سیمونید: «میدانم که تو پیشتر یک فرد عادی بودی ولی حالا یک فرمانروای مستبد هستی؛ بنابراین طبیعی است که به دلیل برخورداری از هر دو موقعیت و آشنایی با آنها بهتر از من بدانی چه تفاوتی بین زندگی شادی و غمهای یک مستبد و یک فرد عادی وجود دارد؟»
هیرون: «چرا تو که اکنون یک فرد عادی هستی تا کنون به من نگفته بودی که در زندگی یک فرد عادی چه میگذرد؟ چون اگر چیزی در این باره می گفتی، فکر میکنم که خیلی خوب میتوانستم تفاوت بین وضعیت های مزبور را به تو نشان بدهم.»...
بیشتر
سیمونید حکیم و شاعر روزی به نزد هیرون مستبد رفت. چون هر دوی آنان کاری نداشتند که انجام دهند و در حال استراحت بودند؛ سیمونید به او گفت: هیرون، آیا دلت میخواهد درباره پرسشی که طبیعتاً تو پاسخ آن را بهتر از من میدانی توضیح کاملی به من بدهی؟
هیرون: «این چه سوالی است؟ چگونه میتوانم بهتر از تو که مرد دانشمندی هستی به این پرسش پاسخ بدهم؟»
سیمونید: «میدانم که تو پیشتر یک فرد عادی بودی ولی حالا یک فرمانروای مستبد هستی؛ بنابراین طبیعی است که به دلیل برخورداری از هر دو موقعیت و آشنایی با آنها بهتر از من بدانی چه تفاوتی بین زندگی شادی و غمهای یک مستبد و یک فرد عادی وجود دارد؟»
هیرون: «چرا تو که اکنون یک فرد عادی هستی تا کنون به من نگفته بودی که در زندگی یک فرد عادی چه میگذرد؟ چون اگر چیزی در این باره می گفتی، فکر میکنم که خیلی خوب میتوانستم تفاوت بین وضعیت های مزبور را به تو نشان بدهم.»...
دیدگاههای کتاب الکترونیکی روانشناسی استبداد (هیرون یا مبحث استبداد)