رسته‌ها
چوب دو سر طلا
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 5 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 5 رای
از داستان چوب دو سر طلا:
میرزا محمدعلی بیست و هشت سال داشت که مشغول تجارت شد و هر کار که پیش می آمد، به عشق پول می کرد. بلور، قماش، نخ، پشم، پوست، کاغذ و غیر هم. نقد می خرید، نسیه می فروخت، ربا می خورد، ربا می داد، خانه بیع شرط معامله می کرد، در بند حلال و حرام نبود. فکر و ذکرش پول بود، فقط پول.
عاقبت به مقصود رسید و در سی سالگی بار خود را بست و آبی توی پوستش افتاد و به اصطلاح آبرو پیدا کرد...
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
74
آپلود شده توسط:
samiyari
samiyari
1401/01/22

کتاب‌های مرتبط

گزک: ۲۷ داستان طنز
گزک: ۲۷ داستان طنز
4.2 امتیاز
از 10 رای
الاراجیف
الاراجیف
4.1 امتیاز
از 10 رای
ژوکر: مجموعه مطالب زن شناسی
ژوکر: مجموعه مطالب زن شناسی
4.4 امتیاز
از 10 رای
زنگ تفریح
زنگ تفریح
4.6 امتیاز
از 5 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی چوب دو سر طلا

تعداد دیدگاه‌ها:
0
دیدگاهی درج نشده؛ شما نخستین نگارنده باشید.
چوب دو سر طلا
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک