جانی سرخ مو
نویسنده:
میکی اسپیلین
مترجم:
جمشید صداقت نژاد
امتیاز دهید
سرآغاز داستان:
بدون شک آنچه را میدیدم در خواب بود. من اطمینان داشتم که خواب هستم و تمام آن صحنه ها یک رویای فریبنده می باشد. در خواب زنی بسیار زیبا را که اندامی فریبنده و دلپذیر با موهای طلایی رنگ داشت در کنار خود مشاهده می کردم. اندام زن کاملا عریان بود و زیباییهای او به خوبی دیده میشد. او در کنار من به روی تخت خفته بود و دستهای لطیف خود را به دور بدنم حلقه ساخته و در حالیکه اندامش با بدنم تماسی دلپذیر داشت، خویشتن را به من می فشرد و در همان حال می گفت:
- آه مایک... بیا باز هم عروسی کنیم... تو نمیدانی من چقدر تو را دوست دارم... مایک خواهش می کنم...
بیشتر
بدون شک آنچه را میدیدم در خواب بود. من اطمینان داشتم که خواب هستم و تمام آن صحنه ها یک رویای فریبنده می باشد. در خواب زنی بسیار زیبا را که اندامی فریبنده و دلپذیر با موهای طلایی رنگ داشت در کنار خود مشاهده می کردم. اندام زن کاملا عریان بود و زیباییهای او به خوبی دیده میشد. او در کنار من به روی تخت خفته بود و دستهای لطیف خود را به دور بدنم حلقه ساخته و در حالیکه اندامش با بدنم تماسی دلپذیر داشت، خویشتن را به من می فشرد و در همان حال می گفت:
- آه مایک... بیا باز هم عروسی کنیم... تو نمیدانی من چقدر تو را دوست دارم... مایک خواهش می کنم...
آپلود شده توسط:
marlboro
1400/12/24
دیدگاههای کتاب الکترونیکی جانی سرخ مو