صمیمیت زناشویی
نویسنده:
فریبا کوه نشین طارمی
امتیاز دهید
خانواده را مؤسسه یا نهاد اجتماعی معرفی کرده اند که ناشی از پیوند زناشویی زن و مرد است.از جمله مظاهر زندگی اجتماعی انسان، وجودتعامل سالم وسازنده میان انسان ها و برقرار بودن عشق به همنوع و ابرازصمیمیت و همدلی به یکدیگر است . خانواده محل ارضای نیازهای مختلف جسمانی و عقلانی و عاطفی است و داشتن آگاهی از نیازهای زیستی و روانی و شناخت چگونگی ارضاء آن ها و تجهیز شدن به تکنیک ها شناخت تمایلات زیستی و روانی ضرورتی انکار ناپذیر است. رضایت یک فرد از زندگی زناشویی به منزله رضایت وی از خانواده محسوب می شود و رضایت از خانواده به مفهوم رضایت از زندگی بوده و در نتیجه تسهیل در امر رشد و تعالی و پیشرفت مادی و معنوی جامعه خواهد شد( عدالتی و ردزوان ، ۱۳۸۹) .
صمیمیت زناشویی یک ارزیابی کلی از وضعیت رابطه ی زناشویی یا رابطه عاشقانه کنونی فرد است. صمیمیت زناشویی می تواند انعکاسی از میزان شادی افراد از روابط زناشویی ویا ترکیبی از خشنود بودن به واسطه بسیاری از عوامل مختص رابطه زناشویی باشد. می توان صمیمیت زناشویی را به عنوان یک موقعیت روان شناختی در نظر گرفت که خود به خود به وجود نمی آید بلکه مستلزم تلاش هر دو زوج است. به ویژه در سال های اولیه ، صمیمیت زناشویی بسیار بی ثبات است و روابط در معرض بیشترین خطر قراردارند ( احمدی ، نبی پور، کیمیایی و افضلی ، ۱۳۸۹ ).
صمیمیت زناشویی به شادی و لذت ازروابط میان زوج ها مرتبط است. صمیمیت زناشویی به معنای داشتن احساس مطلوب از ازدواج است. کاپلان و مادوکس (۲۰۰۲) بیان می کنند که صمیمیت زناشویی یک تجربه شخصی در ازدواج است که تنها توسط خود فرد در پاسخ به میزان لذت رابطه زناشوی قابل ارزیابی است. آن ها باور دارند که صمیمیت زناشویی به انتظارات افراد بستگی دارد.
برای چندین دهه است که صمیمیت زناشویی موردمطالعه قرار می گیرد. محققان به هنگام مطالعه صمیمیت زناشویی درطول دوران ازدواج دریافتند که تمایل به پیروی از مسیر U شکل دارد .در طی مراحل اولیه ازدواج، رضایت زناشویی افزایش می یابد و در طی ۱۰ تا ۲۰ سال بعد رو به کاهش می گذارد و بعد از اینکه فرزندان خانه را ترک می کنند، زوجین مجال بیشتری برای تقویت رابطه زناشویی و صمیمیت بیشتر می یابند . پژوهش های انجام شده در زمینه کاهش اولیه در میزان صمیمیت زناشویی U شکل بودن این روند را ثابت کرده اند ، اما پاسخ های محکمی در زمینه این تغییر ارائه نداده اند . این کاهش میزان صمیمیت زناشویی غالبا به افزایش استرس در طول این دوران ( اواسط دوران زناشویی ) مرتبط است ، استرس هایی چون کنار آمدن با رسیدن فرزندان به سن جوانی ، مراقبت از والدین سالخورده ، احساس پوچی ، مسائل مالی و بازنشستگی ( هابر ، ناوارو ، و مبل و مام ، ۲۰۱۰ )
وابستگی به عنوان یکی از مهمترین ویژگی های است که در بسیاری از مشکلات بالینی از جمله اختلال وحشت زدگی و هراس از مکان های باز ( هامن ۱۹۸۶ ومامویسکالین و ریج و همکاران ۱۹۸۷ ) افسردگی ( نیتزل و هاریس ، ۱۹۹۰ ) و اختلافات زناشویی ( بریتنل ، ۱۹۸۶( دیده می شود. بسیاری از پرسشنامه های خود گزارشی جنبه های متفاوتی از وابستگی ، از جمله افسردگی ثانوی، سبک شناختی نابهنجار ( بک و همکاران ، ۱۹۸۳ ) یا ویژگی های شخصیتی ( هیرسفلید و همکاران ، ۱۹۱۱)را می سنجد . علی رغم مشکلات فراوان مرتبط با حفظ و یا درمان مشکلات مربوط به حوزه روابط زناشویی ( پیچ و همکاران ، ۱۹۹۰ ) مقیاسی به منظور سنجش رابطه زناشویی وجود ندارد . بیشترین تمرکز در زمینه های وابستگی در روابط زناشویی ، بر روابط خصومت آمیز بنا شده است . گزارش های بالینی و یافته های حاصل از مطالعات کنترل شده حاکی از آن است که همسر آزاران( در اینجا منظور آزار رساندن به زنان است ) به شدت به همسرانشان وابسته هستند .( مورفی ، ۱۹۹۴ )
بیشتر
صمیمیت زناشویی یک ارزیابی کلی از وضعیت رابطه ی زناشویی یا رابطه عاشقانه کنونی فرد است. صمیمیت زناشویی می تواند انعکاسی از میزان شادی افراد از روابط زناشویی ویا ترکیبی از خشنود بودن به واسطه بسیاری از عوامل مختص رابطه زناشویی باشد. می توان صمیمیت زناشویی را به عنوان یک موقعیت روان شناختی در نظر گرفت که خود به خود به وجود نمی آید بلکه مستلزم تلاش هر دو زوج است. به ویژه در سال های اولیه ، صمیمیت زناشویی بسیار بی ثبات است و روابط در معرض بیشترین خطر قراردارند ( احمدی ، نبی پور، کیمیایی و افضلی ، ۱۳۸۹ ).
صمیمیت زناشویی به شادی و لذت ازروابط میان زوج ها مرتبط است. صمیمیت زناشویی به معنای داشتن احساس مطلوب از ازدواج است. کاپلان و مادوکس (۲۰۰۲) بیان می کنند که صمیمیت زناشویی یک تجربه شخصی در ازدواج است که تنها توسط خود فرد در پاسخ به میزان لذت رابطه زناشوی قابل ارزیابی است. آن ها باور دارند که صمیمیت زناشویی به انتظارات افراد بستگی دارد.
برای چندین دهه است که صمیمیت زناشویی موردمطالعه قرار می گیرد. محققان به هنگام مطالعه صمیمیت زناشویی درطول دوران ازدواج دریافتند که تمایل به پیروی از مسیر U شکل دارد .در طی مراحل اولیه ازدواج، رضایت زناشویی افزایش می یابد و در طی ۱۰ تا ۲۰ سال بعد رو به کاهش می گذارد و بعد از اینکه فرزندان خانه را ترک می کنند، زوجین مجال بیشتری برای تقویت رابطه زناشویی و صمیمیت بیشتر می یابند . پژوهش های انجام شده در زمینه کاهش اولیه در میزان صمیمیت زناشویی U شکل بودن این روند را ثابت کرده اند ، اما پاسخ های محکمی در زمینه این تغییر ارائه نداده اند . این کاهش میزان صمیمیت زناشویی غالبا به افزایش استرس در طول این دوران ( اواسط دوران زناشویی ) مرتبط است ، استرس هایی چون کنار آمدن با رسیدن فرزندان به سن جوانی ، مراقبت از والدین سالخورده ، احساس پوچی ، مسائل مالی و بازنشستگی ( هابر ، ناوارو ، و مبل و مام ، ۲۰۱۰ )
وابستگی به عنوان یکی از مهمترین ویژگی های است که در بسیاری از مشکلات بالینی از جمله اختلال وحشت زدگی و هراس از مکان های باز ( هامن ۱۹۸۶ ومامویسکالین و ریج و همکاران ۱۹۸۷ ) افسردگی ( نیتزل و هاریس ، ۱۹۹۰ ) و اختلافات زناشویی ( بریتنل ، ۱۹۸۶( دیده می شود. بسیاری از پرسشنامه های خود گزارشی جنبه های متفاوتی از وابستگی ، از جمله افسردگی ثانوی، سبک شناختی نابهنجار ( بک و همکاران ، ۱۹۸۳ ) یا ویژگی های شخصیتی ( هیرسفلید و همکاران ، ۱۹۱۱)را می سنجد . علی رغم مشکلات فراوان مرتبط با حفظ و یا درمان مشکلات مربوط به حوزه روابط زناشویی ( پیچ و همکاران ، ۱۹۹۰ ) مقیاسی به منظور سنجش رابطه زناشویی وجود ندارد . بیشترین تمرکز در زمینه های وابستگی در روابط زناشویی ، بر روابط خصومت آمیز بنا شده است . گزارش های بالینی و یافته های حاصل از مطالعات کنترل شده حاکی از آن است که همسر آزاران( در اینجا منظور آزار رساندن به زنان است ) به شدت به همسرانشان وابسته هستند .( مورفی ، ۱۹۹۴ )
آپلود شده توسط:
ghanonyar021
1400/06/28
دیدگاههای کتاب الکترونیکی صمیمیت زناشویی