زندگی پشت زندگی
نویسنده:
کیت اتکینسون
مترجم:
علی معصومی
امتیاز دهید
✔️«زندگی پشت زندگی» در سال ۲۰۱۳ برنده جایزه «کوستا بوک» برای بهترین کتاب سال شد و مجله های معتبر آن را در گروه ۱۰ کتاب برگزیده سال ۲۰۱۳ و فهرست بهترین رمان های سال قرن ۲۱ معرفی کردند.
تصور کنید می توانستید بارها و بارها زندگی کنید تا اینکه شیوه ی درست آن را بیاموزید. در شبی سرد و برفی در سال 1910، ارسلا تاد، سومین فرزند یک بانکدار انگلیسی ثروتمند، به دنیا می آید. متأسفانه، او قبل از کشیدن اولین نفس، می میرد. دقیقا در همان شب سرد و برفی، ارسلا تاد با گریه ای که نشان دهنده ی سلامتی اوست، زندگی ای را آغاز می کند که بسیار عجیب و غیرمعمول خواهد بود. او همچنان که بزرگ می شود و رشد می کند، به دفعات و به صورت مکرر، به شیوه های مختلفی جان خود را از دست می دهد. روشن است که تاریخ (و البته کیت اتکینسون) برای او خواب هایی دیده اند: تقدیر ارسلا، چیزی کمتر از سرنوشت یک تمدن ندارد. رمان زندگی پشت زندگی، بسیار خلاقانه، دارای طنزی سیاه و به شکل حیرت آوری گزنده است و اوج نبوغ و تکامل کیت اتکینسون را به نمایش می گذارد؛ نویسنده ای که تاریخ و زمان را به بازی می گیرد و داستانی به مخاطب عرضه می کند که به دلیل صراحت و ایجاد حسی بی پایان از رضایت در خواننده، بسیار هیجان انگیز است.
در قسمتی از این کتاب می خوانیم:
اورسولا گفت: «برایت این پرسش پیش نمی آید که چه می شد اگر یک چیز کوچک در گذشته تغییر کرده بود. اگر هیتلر روز تولدش مرده بود، یا اگر وقتی بچه بود، یکی او را دزدیده و بزرگش کرده بود، مثلا در یک خانواده کویکر، بی شک اتفاق ها یک جور دیگر می شدند؟»
رالف با ملایمت پرسید: «فکر می کنی کویکرها بچه می دزدند؟»
_ خوب، شاید اگر می دانستند چه اتفاقی می افتد این کار را می کردند.
_ اما هیچ کس نمی داند چه رویدادهایی در پیش است و به هر حال، شاید باز هم همان فرد می شد، چه کویکر و چه غیر کویکر. شاید ناچار می شدند به جای دزدیدن، او را بکشند. می توان این کار را کرد؟ می توان بچه ای را کشت؟ با تفنگ؟ یا اگر تفنگ نبود، با دست های خالی؟ با خونسردی؟
اورسولا اندیشید که آیا این باعث در امان بودن تدی می شد؟ البته، نه فقط تدی، بلکه همه دنیا. تدی روز بعد از اعلام جنگ، برای نیروی هوایی سلطنتی نام نویسی کرده بود. او داشت در مزرعه کوچکی در سوفوک کار می کرد. بعد از دانشگاه آکسفورد، یک سال را در کالج کشاورزی گذرانده بود و بعد روی زمین ها و مزرعه های مختلفی در منطقه کار کرده بود...
بیشتر
تصور کنید می توانستید بارها و بارها زندگی کنید تا اینکه شیوه ی درست آن را بیاموزید. در شبی سرد و برفی در سال 1910، ارسلا تاد، سومین فرزند یک بانکدار انگلیسی ثروتمند، به دنیا می آید. متأسفانه، او قبل از کشیدن اولین نفس، می میرد. دقیقا در همان شب سرد و برفی، ارسلا تاد با گریه ای که نشان دهنده ی سلامتی اوست، زندگی ای را آغاز می کند که بسیار عجیب و غیرمعمول خواهد بود. او همچنان که بزرگ می شود و رشد می کند، به دفعات و به صورت مکرر، به شیوه های مختلفی جان خود را از دست می دهد. روشن است که تاریخ (و البته کیت اتکینسون) برای او خواب هایی دیده اند: تقدیر ارسلا، چیزی کمتر از سرنوشت یک تمدن ندارد. رمان زندگی پشت زندگی، بسیار خلاقانه، دارای طنزی سیاه و به شکل حیرت آوری گزنده است و اوج نبوغ و تکامل کیت اتکینسون را به نمایش می گذارد؛ نویسنده ای که تاریخ و زمان را به بازی می گیرد و داستانی به مخاطب عرضه می کند که به دلیل صراحت و ایجاد حسی بی پایان از رضایت در خواننده، بسیار هیجان انگیز است.
در قسمتی از این کتاب می خوانیم:
اورسولا گفت: «برایت این پرسش پیش نمی آید که چه می شد اگر یک چیز کوچک در گذشته تغییر کرده بود. اگر هیتلر روز تولدش مرده بود، یا اگر وقتی بچه بود، یکی او را دزدیده و بزرگش کرده بود، مثلا در یک خانواده کویکر، بی شک اتفاق ها یک جور دیگر می شدند؟»
رالف با ملایمت پرسید: «فکر می کنی کویکرها بچه می دزدند؟»
_ خوب، شاید اگر می دانستند چه اتفاقی می افتد این کار را می کردند.
_ اما هیچ کس نمی داند چه رویدادهایی در پیش است و به هر حال، شاید باز هم همان فرد می شد، چه کویکر و چه غیر کویکر. شاید ناچار می شدند به جای دزدیدن، او را بکشند. می توان این کار را کرد؟ می توان بچه ای را کشت؟ با تفنگ؟ یا اگر تفنگ نبود، با دست های خالی؟ با خونسردی؟
اورسولا اندیشید که آیا این باعث در امان بودن تدی می شد؟ البته، نه فقط تدی، بلکه همه دنیا. تدی روز بعد از اعلام جنگ، برای نیروی هوایی سلطنتی نام نویسی کرده بود. او داشت در مزرعه کوچکی در سوفوک کار می کرد. بعد از دانشگاه آکسفورد، یک سال را در کالج کشاورزی گذرانده بود و بعد روی زمین ها و مزرعه های مختلفی در منطقه کار کرده بود...
دیدگاههای کتاب الکترونیکی زندگی پشت زندگی