رسته‌ها

پدر ترکیه مدرن؛ مصطفی کمال آتاتورک

پدر ترکیه مدرن؛ مصطفی کمال آتاتورک
امتیاز دهید
5 / 4
با 18 رای
امتیاز دهید
5 / 4
با 18 رای
از یادداشت مترجم:
درباره "مصطفی کمال آتا تورک" (به معنی پدر ملت ترک) مقالات و کتابهای تحقیقی فراوانی نوشته شده و هنوز نیز نوشته می شوند. به خصوص محال است درباره سکولاریسم در یک جامعه اسلامی سخنی پیش آید و بلافاصله یادی از مصطفی کمال نشود. این روزها به خصوص با قدرت گرفتن مذهبیون در ترکیه و افتادن زمام حکومت به دست آنان که خود پرده دیگری از تقابل اسلام و سکولاریسم در حوزه قدرت سیاسی به شمار می آید. بررسی تجربه ترکیه مدرن برای همه کسانیکه نسبت به امکانات آینده سکولاریسم در کشورهای اسلامی خود می اندیشند و نیز درس آموزی از این تجربه هفتاد ساله بسیار اهمیت دارد.
کتاب حاضر در سه بخش عمده نوشته شده که عبارتست از:
بخش اول: ضعف و سقوط امپراطوری عثمانی
بخش دوم: جنگ استقلال
بخش سوم: برآمدن جمهوری ترکیه
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
735
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
saharnak
saharnak
1399/07/02

کتاب‌های مرتبط

برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی پدر ترکیه مدرن؛ مصطفی کمال آتاتورک

تعداد دیدگاه‌ها:
6
یکی از بهترین کتابهای جهان درباره آتاترک .از کتابناک تشکر میکنم

فصل چهل و ششم - انحلال خلافت
دومین حرکت بنیادی کمال چند ماه بعد صورت گرفت. او، همچون ژنرالی که، در پی موفقیتی جنگی و پس از اطمینان از این که پشت سرش امن است، دست به پیشرفت بیشتر می‌زند، به سرعت به سوی هدف بعدی و برنامه ریزی شده خود حرکت کرد؛ و این حرکت چیزی نبود جز برانداختن کامل تشکیلات اسلامی به منظور اعمال جدایی نهایی بین امور اخروی با قدرت دنیوی.
کمال، تا پیش از پیروزی نظامی، در افشای نظرات افراطی خود نسبت به تشکیلات مذهبی کاملا محتاط بود؛ با این همه، در چند سال گذشته، هنگامی که بحث به مذهب می‌کشید آزادانه‌تر و انتقادی‌تر سخن می‌گفت. او البته همچنان اعلام می‌داشت که شخصی مومن است اما می‌گفت که من مومنی خردمدار هستم و اسلام برای من «مذهب طبیعی» محسوب می‌شود که با خرد و علم و دانش و منطق هماهنگی دارد. او به شدت با خرافات مخالف بود و آن را «خنجری زهرآلود که قلب مردم ما را هدف گرفته» می‌خواند. او به خصوص با کسانی که اعتقاد داشتند ظواهر زندگی مدرن با مذهب اسلام تضاد دارد مبارزه می‌کرد. نیز اعتقاد داشت که نماز جمعه باید با حقایق علمی و دانش هماهنگ شود و خطیبان باید به دقت شرایط سیاسی و اجتماعی جهان متمدن را بشناسد و به خاطر این که مردم بتوانند سخنان آنها را درک کنند خطبه‌ها باید به زبان ترکی و نه یک زبان کهن مرده بیان شود.
می‌گفت: «ترک‌ها قرن هاست که همواره از شرق به سوی غرب گام برداشته‌‌اند و اعتقاد داشت که آنها باید همچنان بهمین گونه رفتار کنند. اما می‌دانست که تضمین اجرای درست این کار مستلزم پایان دادن به نهاد خلافت است. مگر نه اینکه خلافت هم نماد و هم مرکز تجمع نیروهای تاریک « ارتجاع مذهبی» بود؛ در واقع، دخالت اشتباه آمیز خارجی در امور کشورش، کار او را در مراحل ابتدایی مبارزه آسان کرده بود… [ص ۵۴۸ کتاب]
هئیت دولت در سال ۱۳۱۲ سفری یک ماهه داشت به ترکیه. یکی از همراهان خاطره جالبی دارد: روزی در میان گفتگوها، یک مرتبه آتاتورک یکی از روزنامه های محلی را در دست می گیرد که راجع به اختلاس یکی از کارمندانِ یکی از وزارتخانه ها نوشته بود. آتاتورک آن روزنامه را به «عصمت اینونو» نخست وزیر ترکیه نشان داده و دستور رسیدگی می دهد. با تعجب پرسیدیم چرا به روزنامه نگاران اجازه می دهد چنین مطالبی را نوشته و مامورین دولت را زیر سوال ببرند؟ ما در ایران به هیچیک از جراید اجازه نمی دهیم که کوچکترین انتقادی از رفتار مامورین دولت بکنند!
آتاتورک در جواب داستان جالبی نقل می کند: روزی یک خانمی ثروتمند و زیبا به یکی از رمالها مراجعه می کند و می گوید که شوهرم مرا خیلی دوست دارد اما من او را دوست ندارم و می خواهم طلاقم بدهد! رمال که نمی خواسته چنین مشتری پولداری را زود از دست بدهد روی کاغذ، چیزی نوشته و به خانم می دهد تا در یکی از شبهای تاریک، کاغذ را در قبرستانی دفن کند اما در زمان دفن کردن، نباید اصلا به «گرگ» فکر کند چرا که در این صورت، نوشته تاثیری نخواهد داشت. خانم، کاغذ را مدام به قبرستان می برده اما بلافاصله به یاد گرگ می افتاده و نمی توانسته کاغذ را دفن کند و ناچار برمی گشته.
آتاتورک در ادامه می گوید روزنامه نگاران به منزله آن گرگ اند که به محض اینکه مقامی بخواهد اختلاس کند و رشوه ای بگیرد بلافاصله آن گرگ یعنی (افشاگری روزنامه ها) در خیالش مجسم خواهد شد و دست از پا خطا نخواهد کرد! بدون وجود روزنامه های آزاد، حتی اگر بر هر مقام دولتی یک مامور مخفی هم گذاشته شود باز هم قادر به کنترل فساد نخواهد بود چرا که ممکن است آن مامور مخفی با آن مقام ساخت و پاخت کرده باهم بخورند!
در دنیایی که رییس جمهور «آزادترین» کشورش بی هیچ ابایی در برابر انظار می‌گوید «خداوند به من گفت جرج! برو به سرکشی و طغیان در عراق و افغانستان پایان بده» و اکثریت قریب به اتفاق رسانه‌ها مستقیم یا غیرمستقیم بر این «ماموریت» مهر تایید زدند، این قصه‌های پریان به‌شکل زشت و زننده‌ای مضحک هستند (به کتاب جنگ امریکا با تروریسم شوسودوفسکی نگاه کنید)........ همچنین برای اطلاع از شیوه‌های رایج و محبوب اهـلی کردن «گــرگ‌ها» و استفاده جناحـی و فراکسیـونی از آن‌ها به دو کتاب «کشتن امید، ویلیام بلوم» و «گروه فشار اسرائیل و سیاست خارجی آمریکا» مراجعه کنید. یکی از وظایف مهم لابی‌های مختلف در تمام کشورهای «پیشرفته» ائتلاف با رسانه است، از لابی‌های قانونی صنایع و بازرگانی گرفته تا لابی‌های غیرقانونی مواد مخدر و اسلحه و سکس.... تا جایی که امروزه رسانه را یک بال لابی‌ها می‌دانند. این روش اهلی‌سازی گرگ باعث می‌شود که در مواقع حساس، چهره‌ها و نام‌آشنایان دولتی یا خصوصی به نفع یک تشکیلات قربانی بشوند. شبکه‌های CNN و CBS آمریکا موفق شده‌اند که مقام نخست را بین رسانه‌ها کسب کنند. این شبکه‌ها لابی‌های بین‌المللی دارند، از بانک‌های سوییس گرفته تا صنایع تسلیحات فرانسه و بلژیک. فکر میکنم ترکیه با مافیاهای مشهورش در تمام شاخه‌های اقتصادی، از لحاظ «رسانه» نیز خود را به قدرت‌های اروپا و آمریکا نزدیک کرده باشد...... در جهان امروز شاید بتوان گرگ‌های اهلی نشده را کسانی چون «اسنودن» و ویلیام بلوم و نظیر اینها نامید که این گرگ‌ها اگر جان سالم بدر برند صرفاً می‌توانند بعد از افتادن آب‌ها از آسیاب ماوقع را شرح دهند.
مصطفی کمال آتاترک (به ترکی استانبولی: Mustafa Kemal Atatürk؛ زاده ۱۸۸۱ – درگذشت ۱۰ نوامبر ۱۹۳۸) رزمنده جنگ استقلال ترکیه و دولت‌مرد، نویسنده و بنیان‌گذار جمهوری ترکیه بود. او از طرفداران سکولاریسم و ناسیونالیسم بود. وی استعداد شگرفی در امور نظامی داشت، چنان‌که در نبرد چناق‌قلعه (۱۹۱۴) با شعار "Çanakkale geçilmez" یعنی «چناق‌قلعه غیرقابل عبور است»، با سپاهی کوچک در برابر تهاجم سنگین نیروهای دریاییِ کشورهای بریتانیا و فرانسه ایستادگی نمود و مانع تصرف و سقوط استانبول شد. در سال ۱۹۲۳ میلادی نام خانوادگی «آتاترک» ("Atatürk") به‌معنای «پدر ترک‌ها» توسط مجلس ترکیه به وی اهدا گردید و از آن پس داشتن این نام خانوادگی برای هر فرد دیگری ممنوع اعلام شد.
او در ۱۸۸۱ در شهر تسالونیکی، در شمال یونان فعلی، که در آن زمان جزئی از امپراتوری عثمانی بود، در خانواده‌ای مسلمان، و ترک تبار از طبقه متوسط، چشم به جهان گشود. والدینش او را «مصطفی» نامیدند و بعدها آموزگار مدرسه به او لقب «کمال» را داد. پدرش علیرضا، کارمند دولت عثمانی و متجدد بود. مادرش زبیده، زنی متدین بود. اختلاف نظری و مذهبی والدین مصطفی، بر سرنوشت او بسیار تأثیرگذار بود. او ابتدا وارد مکتبی مذهبی شد، سپس آنجا را ترک نموده وارد مدرسه دولتی گشت. پس از اتمام تحصیلات مقدماتی وارد مکتب حربیه (دانشکده جنگ) و سپس به «دانشکده ستاد» وارد شد و به عنوان دانشجوی ممتاز و سروان ستاد، فارغ‌التحصیل شد.
زجمله کارهای مهم آتاترک، مبارزه در برابر روحانیون بود. او همچنین به سرکوب عشایر دست زد؛ ولی دیری نپایید که باور قلبیِ آتاترک به لزوم مدرن سازی، سبب خشم روحانیون ترکیه شد و خشم روحانیون باعث بروز اعتراضاتی در برخی نقاط ترکیه شد (ازجملهٔ آن‌ها می‌توان به قیام شیخ سعید در سال ۱۹۲۵ اشاره کرد که مغایرت آن با اسلام به دیاربکر حمله کرده‌بود). همچنین، از دیگر اقدامات وی می‌توان به ترویج ملی‌گرایی ترک، جدا کردن دین از سیاست، قانونی کردن حق رأی زنان و تغییر خط عربی زبان ترکی به خط لاتین اشاره کرد.
در سال ۱۹۳۴، به فرمان آتاترک، استفاده از القاب و عناوین ستایشی چون «حضرت، ملا، حاجی، سید، افندی و جناب»، در برگه‌های دولتی ترکیه ممنوع اعلام شد.
کمال آتاترک روز ۱۰ نوامبر سال ۱۹۳۸ میلادی در ۵۷ سالگی درگذشت. دلیل مرگ او بیماری کبد بود. ساعتِ اتاقی که در آن درگذشت، هنوز روی ساعتِ مرگش، ۹:۰۵ صبح، باقی مانده‌است. آرامگاه او (معروف به آنیت‌کابیر) در شهر آنکارا قرار دارد.
همه ساله، ساعت ۹:۰۵ روز ۱۰ نوامبر، یک دقیقه مراسم سکوت به‌مناسبت درگذشت بنیان‌گذار ترکیهٔ نوین، مصطفی کمال آتاترک، و به‌دنبال آن، به صدا درآمدن زنگ مدارس و آژیر پایگاه‌ها در ۹:۰۶ (لحظهٔ وفات وی) برگزار می‌شود.
پدر ترکیه مدرن؛ مصطفی کمال آتاتورک
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک