رسته‌ها
مردیکه دو چهره داشت
امتیاز دهید
5 / 4.5
با 18 رای
امتیاز دهید
5 / 4.5
با 18 رای
✔️ آغاز داستان:
نه خواسته ام کلمات را به بازی بگیرم و نه خواسته ام عروس خیال هایم را برای شما تصویر کنم. این یک داستان نیست. یک حقیقت است. یک حقیقت تلخ و وحشتناک...
شاید قهرمان داستان را بشناسید. شاید تاکنون خیلی از نوشته های او را خوانده باشید؛ اما نه شما هیچگاه در صدد برآمده اید آفریننده آن افسانه های تلخ و غم انگیز را بشناسید و نه خود او هیچگاه خواست شناخته شود. من نام او را اندوه، غم، شیطان و یا از این قبیل گذاشته ام. اما چون می خواهم این داستان به حقیقت نزدیک باشد، شما او را با نام اصلیش با نامی که پدر و مادرش روی او گذاشتند و او هیچ وقت محبت آنان را احساس نکرد، بشناسید: "کریم"
او را من و سایر همکارانش کریم می خوانیم. اما شاید بسیاری از خوانندگان عزیز او را به نام "سپید"، "بهمن بام..." و "سیروس فر..." بشناسید. به هر حال او در میان ما است، زنجیری این اجتماع دوزخی و دردناک ما است. در میان ما زندگی می کند و چه بسا وقتی که این داستان به پایان رسید، او دیگر در میان ما نباشد. چون زندگی حقیقی او زمانی آغاز میشد که چهره دومش! شخصیت دومش جلوه گری می کرد و حالا که چهره دوزخی دوم شناخته شد، شاید دیگر زندگی آنقدر برایش مهم نباشد، همانطور که بسیاری از معیارهای اخلاقی برایش مهم نبودند...
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
131
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
m13541112
m13541112
1399/07/22

کتاب‌های مرتبط

درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی مردیکه دو چهره داشت

تعداد دیدگاه‌ها:
0
دیدگاهی درج نشده؛ شما نخستین نگارنده باشید.
مردیکه دو چهره داشت
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک