داستانهای رمی: 27 داستان کوتاه
نویسنده:
آلبرتو موراویا
مترجم:
رضا قیصریه
امتیاز دهید
داستان های رمی شیوه مشخص بیانی را نشان می دهند که تا حدودی داستایوفسکی گونه است. با اینکه داستان ها آکنده از طنزند اما طنزی تلخ دارند و بسیاری از شخصیت ها آدم های حاشیه اجتماع اند، روزمره اند، از طریق صدقه زندگی می کنند و بی سرپناه اند. در بعضی جاها رویدادها از مرز سوررئالیسم می گذرد و در جایی دیگر شخصیت ها دگرگون می شوند که یادآور شخصیت های داستایوفسکی هستند.
از داستان متعصب:
صبح یکی از روزهای ژوئیه در میدان ملوتسودافورلی زیر سایه اوکالیپتوسها، نزدیک آبنمای خشکی چرت می زدم که سروکله دو مرد و یک زن پیدا شد و از من خواستند آنها را به سواحل لاوینیو ببرم. سر نرخ که چانه می زدند، وراندازشان کردم: یکی از مردها بور بود و هیکل دار، حدودا سی و پنج ساله، بیشتر کبود بود تا رنگ پریده و با چشم هایی به رنگ چینی آبی که در ته سیاهی حدقه فرورفته بود. دیگری جوانتر بود و سبزه رو، با موهایی ژولیده، عینک ته استکانی، قرتی، لاغر و شاید هم دانشجو بود...
بیشتر
از داستان متعصب:
صبح یکی از روزهای ژوئیه در میدان ملوتسودافورلی زیر سایه اوکالیپتوسها، نزدیک آبنمای خشکی چرت می زدم که سروکله دو مرد و یک زن پیدا شد و از من خواستند آنها را به سواحل لاوینیو ببرم. سر نرخ که چانه می زدند، وراندازشان کردم: یکی از مردها بور بود و هیکل دار، حدودا سی و پنج ساله، بیشتر کبود بود تا رنگ پریده و با چشم هایی به رنگ چینی آبی که در ته سیاهی حدقه فرورفته بود. دیگری جوانتر بود و سبزه رو، با موهایی ژولیده، عینک ته استکانی، قرتی، لاغر و شاید هم دانشجو بود...
دیدگاههای کتاب الکترونیکی داستانهای رمی: 27 داستان کوتاه