قرآن کریم
امتیاز دهید
قرآن کتاب مقدس مسلمانان است و با القابی چون «کریم» و «مجید» خوانده میشود. برای مسلمانان، این کتاب بازآفرینی زمینیِ مفاهیم اصلی آسمانیست که ابدی و ازلیاند. قرآن خود را با عنوان «لوح حفاظتشده» خوانده است.
از میان ترجمه های متعدد، روان ترین و واضح ترین ترجمه را مرحوم طاهره صفارزاده انجام داده است.
بیشتر
از میان ترجمه های متعدد، روان ترین و واضح ترین ترجمه را مرحوم طاهره صفارزاده انجام داده است.
آپلود شده توسط:
Reza
1387/02/24
دیدگاههای کتاب الکترونیکی قرآن کریم
از نام آواتارتان بر میآمد که زرتشتی باشید اما گمان نمیکردم از پیروان ( دامبولی ) باشید، قصه ای را که نقل کردید عینا از ( دامبولی )
یکی از سرخوردگان و پیروان فرقه ای است که توسط انگلیسی ها برای ایجاد تفرقه و زمینه سازی نفوذ کامل در خاک ایران و برای
تامین منافع استعماری اش در زمان قاجاریه بدعت گذاری شده است. سبوح قدوس رب الملآئکة و الروح
و ان لیس للانسان الا ماسعی، تردیدی وجود ندارد که جز از راه تلاش و کوشش انسان چیزی بدست نمی آورد، پیشرفتهای جهان مرهون تفکر و
جدیت و پشتکار مردمانی بوده که شب و روز پیوسته مطالعه و تحقیق کرده اند تا به اینجا رسیده اند که در فاصله چند لحظه بنده و شما پیام خود
را بهم میرسانیم و از احوال یکدیگر باخبر میشویم، و اینهم از کرامات لیس للانسان است،سعدی میفرماید ( منّت خدایرا عزَّ وجل،که طاعتش موجب
قربت است و به شکر اندرش مزید نعمت.هر نفسی که فرو می رود،ممدّحیات است و چون بر می آید مفرّح ذات.پس در هر نفسی دو نعمت موجود
است و بر هر نعمتی شکری واجب، از دست و زبان که برآید کز عهده شکرش به در آید ...) هر نفسی که میکشیم از کرامات الهی است، سلامت
و مرض ما هم از کرامات الهی است، خمیر مایه حیات و وجود ما هم از کرامات الهی است، اعضاء جوارح و جوانح بدن ما از کرامات الهی است، باخبر
نیستیم که اعضاء داخلی بدن ما چه میکنند در حال هضم غذائی که خورده ایم در حال ساختن شیرابه ای که موجب هضم غذا میشود، در حال خون
رسانی به قلب و ریه درحال اکسیژن رسانی به قلب و هر کدام از اندام های بدن ما در حال انجام وظایفی که خداوند به عهده آنها گذاشته هستند و
همه از کرامات الهی است، همه چیز شدنی است اما قبل از آن انشاءالله وجود دارد یعنی اگر خدا بخواهد، اطمینان دارم جنابعالی هم به نوعی به
درگاه خداوند تمسک میجوئید، بنده نگفتم که بید آبادی معجزه کرده و این از کرامات او است عرض کردم؛ و این هم از کرامات آیات قرآن کریم میباشد،
پیروان همه ادیان به نوعی به کرامات الهی به شدت باور دارند و حتی مجالس و محافل مدیتیشن و جیز و دعای رسمی دارند و همانها و یا فرزندان
همانها اختراعات و کشفیات عظیمی هم دارند که دنیارا متحول کرده است، نباید پیش آمد های احتمالی و نادری که بوسیله و بخواست و ممارست
انسان های ریاضت کشیده ممکن است اتفاق بیفتد و یا اتفاق افتاده باشد را به حساب خرافات بگذاریم، کارل مارکس که گفته بود دین افیون جامعه
است به کمک انگلس و هگل دینی ( راهی ) پیش پای انسان گذاشت ( کمونیستی سوسیالیستی ) که در شوروی سابق توسط لنین و استالین و
دیگران اجرائی شد و جز فلاکت و کشته شدن میلیونها انسان حاصلی نداشت و بالاخره بیش از هفتاد سال دوام نیافت و ازهم فرو پاشید، بحث زیاد
است اما آیا جنابعالی هیچوقت دعا نمی کنید و از خدا چیزی نمی خواهید؟ اگر چنین باشد باید ابر انسان روی زمین باشید، درعالم هیچکس نیست
که به خدا باور نداشته باشد، هرکس می گوید دروغ میگوید و خودش خوب میداند که خودش را مسخره کرده است، سبوح قدوس رب الملآکة و الروح.
بچه : کی امتحانشو دارین؟
مامان بزرگ : با لبخند ، چند سال دیگه عزیزم
بچه : فهمیدنش خیلی سخته؟
... مامان بزرگ : نه
بچه : پس چرا اینقدر هی دوباره میخونیش؟
مامان بزرگ : آخه من قصه هاشو خیلی دوست دارم
بچه : مامان بزرگ مگه قصه ها رو از شما امتحان میگیرن؟
مامان بزرگ : نه عزیزم این کتاب خداست و من باهاش دعا میکنم
بچه : مامان بزرگ تو با کتاب قصه دعا میکنی؟
مامان بزرگ : عزیزم این قصه های کتاب خداست
بچه : مامان بزرگ کتاب خدا یعنی چی؟
مامان بزرگ : یعنی کتابی که خدا حرف هاشو به پیغمبرخودش میگه که به ما بگه
بچه : چرا خدا خودش به ما نمیگه؟
مامان بزرگ : خدا که حرف نمیزنه عزیزم
بچه : پس چیجوری با پیغمبر خودش حرف میزنه ؟
مامان بزرگ : با اونم حرف نمیزنه بهش وحی میفرسته
بچه : وحی چیه مامان بزرگ؟
مامان بزرگ : دستورهای خداست که با یک فرشته ای به پیغمبرش میگه
بچه : فرشته مگه حرف میزنه؟
مامان بزرگ : آره اما فقط با پیغمبر خدا
بچه : منم میتونم پیغمبر بشم؟
مامان بزرگ : نه
بچه : چرا؟
مامان بزرگ : آخه خدا پیغمبر ها رو از اول خودش انتخاب میکنه
بچه : اونا مگه با ما فرق دارن؟
مامان بزرگ : نه عزیزم
بچه : اگه فرق ندارن پس چرا خدا منو انتخاب نمیکنه؟
مامان بزرگ : آخه دیگه خدا پیغمبر انتخاب نمیکنه ، همه حرفاشو گفته
بچه : آها پس دیگه خدا قصه بهتری بلد نیست بگه
مامان بزرگ : با لبخند ، نه عزیزم این بهترین قصه هاش بوده دیگه
بچه : مامان بزرگ میشه من کتاب رو ببینم
مامان بزرگ : آره عزیزم اما تو دستهات کثیفه و گناه داره ، خودم نشونت میدم
بچه : مامان بزرگ اینکه داستانهاش عکس نداره
مامان بزرگ : با لبخند ، نه نداره عزیزم
بچه : مامان بزرگ این چرا اینجوری نوشته
مامان بزرگ : این به زبون عربی نوشته عزیزم
بچه : مامان بزرگ مگه تو عربی بلدی؟
مامان بزرگ بعد از چند ثانیه سکوت : نه عزیزم
بچه : آها پس تازه فهمیدم چرا اینقدر میخونیش
مامان بزرگ : سکوت....
یا باید پرستشش کنی یا اینکه بری جهنم!
ریکی جرویس
اگر ایـن قرآن را بر کوهی نازل می کردیم, از خضوع و خشوع و خوف الهی به یکباره ازهم فرومی پاشید و این مثال ها برای مردمان است که
شاید بیندیشند و در آیات کریمه قرآن تامل و تعمق کنند.
می گویند عده از مردم نجف آباد نزد مرحوم آیت الله بیدآبادی از علماء مشهور اصفهان ( در قرن دوازدهم هجری قمری ) میروند و به وی عرضه
می دارند چندی است چشمه دامنه یکی از کوههای نزدیک آن آبادی خشک شده و مردم گرفتار خشک سالی شده اندو از او در خواست میکنند
تا دعا کند بلکه فرجی حاصل شود و از بی آبی نجات یابند، مرحوم بید آبادی بر رقعه ای مینویسد: ( لو انزلنا هذا القرآن علی جبل ) و به آنها
می دهد تا سرشب برقله همان کوه بگذارند و برگردند، وقتی به خانه های خود برمیگردند صدای مهیبی را می شنوند و صبح فردای آن شب
متوجه می شوند که آب از آن چشمه خشک شده فوران کرده است. و این هم از کرامات آیات قرآن کریم میباشد.
[/quote]
شب به خیر
وقتی چنین داستان هایی نقل میشه سوالهایی برای من به وجود میاد...مثلا اینکه این علما و عرفا که تا حدودی قدرت اعجاز به وسیله آیات و ادعیه داشتن، چرا برای پیشرفت تکنولوژی و صنایع ایران دعا نکردن؟چرا برای رفع عقب ماندگی های فرهنگی ما دعا نکردن؟همین مرحوم بیدآبادی چرا در زمان حیاتشون برای پایان جنگهای داخلی زمان اواخر افشاریه و زندیه دعا نمی کردن؟چرا همیشه این داستانا فقط در مورد بارش باران،پیش بینی مرگ دیگران،حاصلخیزی زمینی خاص و ... هستن و همیشه توسط مردم روستا و یا محله ای خاص رخ میده و سندیت تاریخی ندارن؟چرا این معجزه ها تو غرب اتفاق نمی افته؟چرا این حوادث فقط برای جهان سومی ها رخ میده؟فکر نمی کنین همین تفاسیر و داستان های اشتباه از دین بوده که باعث انحطاط جوامع اسلامی مخصوصا در سه قرن اخیر شده؟فکر نمی کنین با این تفاسیر حرف مارکس رو تصدیق می کنین؟دینی که برای نجات مردم اومده بود حال باعث تخدیر اونا شده چون تو گوششون خوندن فلانی دعا کرد معجزه شد,پس دیگه نیازی به فناوری نبود...فلانی مفاتیح خوند شفا گرفت،دیگه نیازی به پزشکی نبود...فلانی نحل خوند پولدار شد،دیگه نیازی به کار اقتصادی نبود...فلانی زیارت عاشورا خوند،مشکلش حل شد دیگه نبازی به اعتراض و فعالیت اجتماعی نبود....
این بود داستان همه ما.دینی که تو کتاب مقدسش حدود هفتصد بار کلمه علم و مشتقاتش اومده؛ شد باعث جهل ما....
وقتی هم که دعا می کردیم ولی می دیدیم که هنوز که بیماریم،بی پولیم،بی سوادیم،بیگانه ها رومون مسلطن و ... بهمون گفتن مصلحت این بوده،خدا داره آزمایشت می کنه...
و اینگونه شد ما جهان سومی ها دویست و پنجاه سال است که آزمایش می شویم اما داستان هایمان پر است از معجزه باران...و کمی آن سوتر غرب بی اعتقاد به آسمان و نزول باران توسط دعا؛دارد به وجودآمدن هستی را بازسازی می کند.
لا مصیبة اشد الجهل.
دلم پر بود؛ببخشید اگه تند رفتم!!
اگر ایـن قرآن را بر کوهی نازل می کردیم, از خضوع و خشوع و خوف الهی به یکباره ازهم فرومی پاشید و این مثال ها برای مردمان است که
شاید بیندیشند و در آیات کریمه قرآن تامل و تعمق کنند.
می گویند عده از مردم نجف آباد نزد مرحوم آیت الله بیدآبادی از علماء مشهور اصفهان ( در قرن دوازدهم هجری قمری ) میروند و به وی عرضه
می دارند چندی است چشمه دامنه یکی از کوههای نزدیک آن آبادی خشک شده و مردم گرفتار خشک سالی شده اندو از او در خواست میکنند
تا دعا کند بلکه فرجی حاصل شود و از بی آبی نجات یابند، مرحوم بید آبادی بر رقعه ای مینویسد: ( لو انزلنا هذا القرآن علی جبل ) و به آنها
می دهد تا سرشب برقله همان کوه بگذارند و برگردند، وقتی به خانه های خود برمیگردند صدای مهیبی را می شنوند و صبح فردای آن شب
متوجه می شوند که آب از آن چشمه خشک شده فوران کرده است. و این هم از کرامات آیات قرآن کریم میباشد.
بگو: "خواه به آن ایمان بیاورید خواه نیاورید، بىگمان کسانى که پیش از آن علم داده شدهاند هنگامى که این کتاب بر آنها تلاوت شود سجدهکنان بر چانهها به خاک افتند."
وَیَقُولُونَ سُبْحَانَ رَبِّنَا إِن کَانَ وَعْدُ رَبِّنَا لَمَفْعُولًاً
و مىگویند: "منزه است پروردگار ما، که وعدهى پروردگارمان قطعا انجام شدنى است."
رونوشت از حرفهای مشوه شجاع الدین شفا در کتاب تولدی دیگر و دیگران مانند ( در قرآن خدا در حد اعلی مطلق و خود کامه است ) و
بازگوئی سایر اراجیف دیگر به عنوان اظهار نظر شخصی شما اگر نگویم نشان از کوته فکری است قطعاً نا آگاهی جنابعالی است، چنانچه
مسلمان نیستید اشکالی ندارد، لازم است بدانید به همه این شبهات که ذکر کردید پاسخ داده شده است چنانچه اشکالات کسانی که
هیچ تفقهی و تدبری نسبت به معارف اسلامی ندارند را می خوانید باید پاسخ آنهارا هم مطالعه فرمائید. بنده به هر آئین و دین و مذهبی
که جنابعالی داریداحترام میگذارم و خرده نخواهم گرفت چون به بنده هیچ ربطی ندارد و در تخصص بنده نیست. پیشنهاد میکنم جنابعالی
هم اگر درتخصصتان نیست اظهار نظر گزینشی نفرمائید و چنانچه به معارف اسلامی کاملاً آشنا هستید مفصلاً شرح دهید یاد آور می شوم
در این باره دهها جلد کتاب مثل انیس الاعلام فی نصرة الاسلام و شبهای پیشاور و غیره که چنانچه لازم داشته باشید خدمتتان معرفی
خواهم کرد به زبانهای مختلف عربی و فارس و انگلیسی و ترکی و بعضی زبانهای زنده دنیا به این شبهات و گفتار ناپسند و مشوه طی
مناظرات و مباحث علمی پاسخ داده شده است. آیا گمان میبرید این مشوهات و شبهات به ذهن دانشمندان بزرگ اسلامی همچون ابوعلی
سیناها و غزالی ها و حافظ ها و سعدی ها و هزاران متفکر و دانشمند و حکیم اسلامی و غیر اسلامی نرسیده است؟ و این نامسلمانان
فرصت طلب و سوء استفاده چی از وبسایت ها هستند که در این کار خبره اند که حتی از ترجمه یک آیه قرآن کریم هم عاجزند ؟ قرآن کریم
کتاب آسمانی است و میلیونها مسلمان به آن اعتقاد کامل دارند از اهانت به باور های مردم پرهیز کنید و در نقل قول هایتان تامل فرمائید.
از کسی باید ترسید که تنها یک کتاب دارد و آن را مقدس می پندارد .
نیچه