مرگ از کدام طرف می آید؟
نویسنده:
پرویز قاضی سعید
امتیاز دهید
✔️ آغاز داستان:
مک استارد رئیس اداره پلیس بین المللی در حالیکه صورتش مانند گچ سفید شده بود و وحشت فوق العاده، زانوهایش را می لرزانید، گوشی سرخ رنگ تلفن را زمین گذاشت و به منشی خود گفت:
- رئیس جمهوری بود... از این بدتر نمی شود.
منشی جرات نکرد ماجرا را سوال کند و همانطور که با حیرت به رنگ پریده و چشم های از حدقه درآمده مک استارد نگاه می کرد، پرسید:
- سیگار میل دارید؟
مک استارد از قوطی سیگاری که به طرف او دراز شده بود، سیگاری برداشت، اما قبل از آنکه به دهانش ببرد و آن را روشن کند، بر اثر تشنج اعصاب، سیگار را میان انگشتانش له کرد و با خشم غرید:
- لاوسون را احضار کنید...
منشی با ناراحتی جواب داد:
- قربان، لاسون در بندر سیاتل در کرانه اقیانوس کبیر استراحت می کند...
دیدگاههای کتاب الکترونیکی مرگ از کدام طرف می آید؟